شرایط تحقق ارزشهادرنظام های شناختی
ارزش در بسیارى از نظامهاى شناختى، یکى از مباحث اساسى محسوب مىشود. براى مثال شاخهاى ازفلسفه با نام اکسیولوژى؛ به بررسى ارزش اختصاص دارد. ارزش در پژوهشهاى تاریخى، اعم از فرهنگى یا مادى مبحث مهمى به شمار مىآید و در تحقیقات دینى، اخلاقى، روانشناختى، جامعه شناختى واقتصادى جایگاه ویژهاى دارد. بیان و بررسى معناى ازرش در تمامى این رشتهها، فراتر از مجال این تحقیق است. براى ما، تعیین ماهیت ارزش، از راه مشخص کردن ابعاد و شروط تحقق آن به صورتى که آن را از دیگر مفاهیم متمایز سازد، کافى است. ارزش یک مفهوم انتزاعى است. یعنى از معنایى عقلى و وجودى ذهنى برخوردار است. زمان و مکان در آن نقشى ندارد و آن چه در زمان و مکان از این مفهوم محقق مىگردد، مصداقى از مفهوم ماهوى آن است.
به تعبیر دیگر ارزش وجود عینى ندارد، بلکه یک تصور ذهنى است. مفهوم ارزش به حالتى عقلانى- وجدانى اشاره مىکند که مىتوان آن را در وجود افراد یا گروهها یا جوامع، از طریق چند نمود بازشناخت. این نمودها عبارتند از: اعتقادات، اهداف، میلها و گرایشها، آرمانها و رفتارها. این حالت عقلانى- وجدانى، صاحب خود را وامىدارد آزادانه و آگاهانه، پیوسته مجموعهاى مشخص از فعالیتهاى انسانى را، که در آن پندار، کردار و گفتار با یکدیگر سازگارند، انتخاب کند و آنها را بر دیگر فعالیتهاى ممکن ترجیح دهد؛ به گونهاى که در آنها مستغرق شود و خوشبختى خود را در آنها ببیند و بىهیچ گونه منفعتخواهى شخصى، در راه آنها، مسایلى را تحمل کند که در راه فعالیتهاى دیگر آنها را تحمل نمىکند. براى تحقق ارزشها طبق تعریفى که ارایه شد، بایستى شرطها و سنجههایى فراهم شود که بدین ترتیباند:
الف) آزادى:اولین خصوصیتى که باید به منظور تحقق ارزشها فراهم شود، آزادى است. تجربههاى فردى، گروهى و ملى ثابت کرده است اعمالى که توسط یک نیروى بیرونى، خواه از راه تبلیغات گمراهکننده و خواه از راه اجبار و اکراه، بر انسانها تحمیل مىشود، به محض از میان رفتن سلطه جابرانه اعمال مذکور، از میان خواهد رفت. شاید علت این که فقهاى مسلمان نماز را براى شخصى که تحت فشار نیاز جسمانى است مکروه مىدانند، همین مطلب بوده است؛ یعنى انجام فضیلتها به این سخن به معناى نفى وجوب نماز بر چنین شخصى نیست، بلکه مراد این است که بهتر آن است که شخص در حالتى نماز گزارد که در آن حالت بهترین و بیشترین ارتباط با خدا براى او فراهم آید. طبیعى است در حالت یاد شده، این امر آنچنان که باید و شاید محقق نمىشود. فضاى آکنده از آسایش روحى و مادى نیازمند است .
ب) تعدد گزینهها:دومین شرط محقق ساختن ارزشها، آن است که انسان بتواند یک ارزش را از میان چند گزینه در دسترس انتخاب کند. نوعى از عفّت آن است که امکان انجام عملى مخالف آن وجود نداشته باشد. اما عفّت کامل آن است که گزینههاى دیگرى وجود داشته باشد و انسان از گزینههاى زشت و ناپسند پرهیز و گزینه پاک و پسندیده و سودمند براى انسان و جامعه را انتخاب نماید. انتخاب واقعى انسان در تعدد گزینهها و ترجیح بعضى از آنها بر بعضى دیگر، تحقق مىیابد.
ج) عقلانیت : ویژگى دیگر ارزشهاى انسانى، آن است که این ویژگىها عقلانىاند. اگر دو شرط پیشین، اجبار و اکراه و فشار و محدودسازى، رفتار را در مسیرى واحد، که امکان انتخاب آزادانه و آگاهانه را از میان مىبرد، نفى مىکند، شرط عقلانیت بدین معنا است که ارزش، حاصل تقلید کورکورانه نیست؛ همانطور که حاصل انتخابى که نتیجه فرآیند فکرى مغالطه معیارهاى عقلانى و منطقى، که دو ویژگى ممتاز انسان هستند، نیست .
د) تکرار و استمرار:از اساسىترین ویژگىهاى یک عمل ارزشى، تکرار مداوم آن است. کسى که یک یا چند بار راست بگوید، رفتارش ارزشى محسوب نمىشود؛ یک عمل در صورتى ارزشى و فضیلت به شمار مىرود که به صورت یک عادت درآید و بخشى از بافت فکرى و رفتارى و هویت فرد شود. از این رو، قرآن کسانى را که در راه حق و هدایت ثابت قدم نیستند و همواره رفتارشان میان حق و باطل و گمراهى و هدایت در نوسان است، محکوم مىکند .
ه) همخوانى عمل با اندیشه:یکى از شاخصهاى اساسى براى سنجش تحقق یک ارزش در رفتار انسان، این است که ارزش مذکور، در رفتار و کردار انسان بروز و ظهور پیدا کند. بسیارند افرادى که درباره فضایل اخلاقى مثل راستگویى، امانتدارى و رعایت مصالح همگان، داد سخن مىدهند، اما در مقام عمل برخلاف آن عمل مىکنند. این حالت چه بسا در افراد، گروهها و جوامع مبتلا به آن موجب بیمارى «گسیختگى شخصیتى» شود. این بیمارى که هم در عوام و هم در خواص دیده مىشود، صورتى از نفاق و دوگانگى است که قرآن مجید آن را تهدیدى براى ایمان انسان مىبیند و همگان را از آن برحذر مىدارد.
منبع
ماندگاری،محبوبه(1392)، نظام ارزشها در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید