ارزش ادراک
درک این واقعیت که بهبود کیفیت تأثیر مثبتی بر کسب و کار دارد و برای بقا در محیط رقابتی کنونی ضروری است، نگرشها را به طور کلی تغییر داده و ضرورت ارائهشده و بهبود آنها را الزامی کرده است. این امر خود به بهبود خدمات و نقش تحقیق و بررسی مقاصد رفتاری آتی مشتریان اشاره دارد. بسیاری از مؤسسات خدماتی به منظور تعیین نیازها و انتظارات مشتریان خود در خصوص هریک از جنبههای خدمات، سرمایهگذاری تحقیقاتی فزآیندهای جهت ارزیابی پیوسته و دائمی رضایت مشتریان از کیفیت خدمت و مقاصد رفتاری آتی آنها انجام دادهاند.
بازاریابی اجتماعی و خدمات
هدف راه حلهای بازاریابی اجتماعی کمک به افراد برای تغییر رفتارهای غیربهداشتی خود به رفتارهای بهداشتی می باشد؛ اصلاح رفتار . این معمولاً از طریق اقدامات آموزشی برای افزایش یا اصلاح دانش افراد نسبت به موضوع مورد نظر و نیز اقدامات نگرشی برای تلاش در تغییر نگرشهای افراد صورت میگیرد. علاوه بر این برنامههای ارتباطی، بازاریابان اجتماعی گاهی اوقات محصولاتی منحصر به فرد ارائه میکنند تا به افراد کمک کنند رفتارهای غیربهداشتی را با رفتارهای بهداشتی جایگزین سازند مانند: آدامس نیکوتین . همچنین ارزش ادراکشده مشتری، یکی از چندین مسئلهای است که بطور یکسان مورد علاقه افراد آکادمیک و شاغلان در زمینه بازاریابی قرار دارد و همچنان بطور معقول در ادبیات بازاریابی، جدید می باشد. به نظر میرسد علاقه به ارزش ادراکشده مشتری ریشه در این شناخت داشته باشد که این ارزش، منشأ مزیت رقابتی میباشد؛ برای سوددهی درازمدت سازمانها ضروری است و تعیینکننده رضایت مشتری، خرید یا خرید مجدد، تمایلات، وفاداری به علامت تجاری محصول و تعهد به روابط می باشد .
ارزش ادراک شده مشتری
اگرچه ارزش ادراک شده مشتری بطور مرسوم یک رابطه جانشینی میان قیمت و کیفیت است؛ اما درواقع یک ساختار خیلی مبهمتر و انتزاعیتر است که در آن، متغیرهایی چون قیمت، کیفیت و منافع را میتوان تأثیرگذار بر درک ارزش دانست. ارزش ادراک شده بدین گونه تعریف میگردد: ارزیابی کلی مشتری از سودمند بودن یک محصول براساس ادراک آنچه دریافت میشود و آنچه داده میشود.همچنین در یک محیط بازاریابی، ارزش فقط محدود به جنبههای عملکردی کیفیت و قیمت نمیشود بلکه ممکن است شامل اجزای ارزش اجتماعی، احساسی و شناختی نیز باشد.بنابراین ارزش ادراک شده توسط مشتری شامل سه جزء ارزش کارکردی، ارزش عاطفی و ارزش ادراک شده از فداکاری می باشد .
ارزش کارکردی
ارزش کارکردی بطور غیرذاتی و از خارج تحریک میگردد و برای منفعت به خود و نه دیگران جستجو میشود؛ این ارزش بر عملکرد و کارکردی بودن تأکید دارد که میتواند شامل منفعت اقتصادی در محیطی تجاری بوده یا منفعتی باشد که از طریق مصرف یک محصول/ خدمت بدست میآید. ارزش کارکردی احتمالاً برای خدمات بازاریابی اجتماعی دولت کاربرد دارد که یک خدمت را به عنوان بخشی از ترکیب بازاریابی اجتماعی ارائه میدهد؛ این به مصرف یک خدمت بازاریابی اجتماعی به عنوان وسیلهای برای شخص جهت رسیدن به اهداف خود مربوط میشود که در این زمینه، حفظ سلامت کالا میباشد.ارزش کارکردی را میتوان به عنوان درک منافع ملموس خدمات توسط کاربران درنظر گرفت.
ارزش عاطفی
بازتاب احساسات و عواطف ایجاد شده توسط محصول یا خدمات میباشد؛ و دارای دو بعد احساسات داخلی؛ احساسات فرد و تأیید اجتماعی ؛ تأیید فرد توسط جامعه و دیگران میباشد.ارزش احساسی بصورت فی نفسه و ذاتی تحریک میشود و به انواع حالات عاطفی مثبت یا منفی نسبت داده میشود. اهدافی که از طریق ارزش احساسی حاصل میگردند اهدافی هستند که از احساسات، یا حالات عاطفی بدست آمده از مصرف محصول/ سرویس، مشتق میگردند. ارزش احساسی در بازاریابی اجتماعی مهم است، مخصوصا در سلامت شخصی زیرا میتواند به ارتقای حالات عاطفی مثبت یا کاهش حالات عاطفی منفی اتلاق گردد. به منظور ارزش دادن به مشتریان سلامت، بازاریابان اجتماعی نیز میبایست متوجه باشند، ارزش چگونه میتواند در چشمان مشتریانی ایجاد شود که ارزیابی خدمات را بر اساس ارزیابیهای ارزش کارکردی؛ مرتبط با کار و عاطفی ؛ لذتی و شخصی ایجاد مینمایند .
ارزش ادراک شده از فداکاری
اساساً ارزیابی فداکاری از دیدگاه شناختی ساخته شده است؛ این متغیر اشاره به درک هزینه درک شده توسط مشتری که شامل دو بعد اقتصادی و غیر اقتصادی است . به طور کلی دریافت خدمات معقولتر و مناسبتر با ارزش ادراک شده توسط مشتری باعث بالا رفتن رضایت میگردد.
اعتماد
یکی از ابعاد ناملموس کیفیت خدمات ادراک شده توسط مشتری اعتماد است که شامل چهار آیتم میباشد:
- رفتار کارمندان؛ فروشندگان بلیط، رانندگان و غیره ، باعث انگیزش اعتماد و امنیت در مشتریان میگردد.
- مشتریان در مراکز ارائهدهنده خدمات احساس امنیت میکنند.
- کارمندانی که همیشه مودّب هستند.
- کارمندانی که دانش پاسخگویی به سوالات مشتریان را دارند.
اعتماد به دو صورت عمده مورد بحث قرار میگیرد: نخست اعتماد مبتنی بر شناخت بر پایه تفکر فردی و اطمینان به طرف دیگر و مبتنی بر ؛ دلایل خوب ، به عنوان دلیل قابلیت اعتماد؛ دوم، اعتماد مبتنی بر تأثیر بر قیود احساس بین افراد؛ با توجه به اینکه در مباحث جامعه شناسی بر این موضوع تأکید شده است که اعتماد تنها عقاید شخص درمورد دیگران را شامل نمیشود، بلکه رفتار ها و رضایتمندیشان برای استفاده از دانش را شامل میشود . همچنین طبق نظر روسیو و همکاران اعتماد را یک حالت روانشناختی تعریف میکنند که مشتمل بر نیت به پذیرش آسیب پذیر مبتنی بر انتظارات مثبت درباره رفتار شریک دیگری است. به گونه دیگر در یک رابطه تبادلی، یک شریک رابطه به نفع طرف دیگر به بهترین شیوه و با ملاحظه بیشترین منفعت نسبت به اهداف مشترک عمل خواهد کرد، که متعاقبا منافع متقابل دو طرف تحقق مییابد.
اعتماد یک عنصر ضروری در روابط انسانی مولد است. آن یک پدیده بین شخصی و جمعی است و همبستگی و همدلی ایجاد می کند و به افراد احساس امنیت میبخشد.اعتماد در درون سازمان در سه سطح بروز میکند: در سطح فردی، سطح گروهی و سطح سیستمی. اعتماد در سطح فردی بر تعاملات شخصی مبتنی است .اعتماد در سطح گروهی، یک پدیده جمعی است که گروه ها، ارزشها و هویت جمعی به نمایش می گذارند. اعتماد در سطح سیستم نهادی است و مبتنی بر نقشها، سیستمها یا شهرتها است که از طریق آن استنباطاتی درباره قابلیت اعتماد یک فرد انجام میشود. اعتماد به سازمان به ارزیابی کلی و جهانی از قابلیت اعتماد و اطمینان یک سازمان اشاره می کند . قابلیت اعتماد و اطمینان به مقامات سازمانی به درجه صداقت و انسجام روحی آنها بستگی دارد که به عنوان نماینده واقعی هویت سازمانی و ارزشهای مرتبط در اعمال و اقداماتشان به نمایش میگذارند .
رضایت
رضایت مثل کیفیت، یک ساختار چندبعدی میباشد. کیفیت را نمیتوان به سهولت توسط مصرف کنندگان مراقتبهای بهداشتی ارزیابی کرد؛ که در نتیجه تلاش جهت کسب نرخ بالای حفظ مشتری در یک صنعت بسیار رقابتی، درک برآورد آنها از رضایت را مهمتر مینماید. بنابراین رضایت براساس واکنش مصرفکننده به تفاوت ادراکشده میان ارزیابی عملکرد و انتظارات میباشد. انتظارات تأیید نشده باعث میشود مشتری به حالتی از عدم رضایت نزدیک شود، درحالیکه تأیید انتظارات منجر به رضایت میگردد. برای اینکه یک سرویس بطور مثبت مورد قضاوت قرار گیرد بایستی از بیشتر جنبهها خوب عمل کند درحالیکه برای یک قضاوت منفی فقط کافی است یک یا تنها چند جنبه از آن خوب عمل نکند.
در نتیجه مشخص شده است که کیفیت خدمات، یک مفهوم چندبعدی است که متشکل از دو مجموعه ویژگی میباشد: ساختار و فرایند؛ ساختار به محیط فیزیکی و تسهیلات فیزیکی گفته میشود که خدمات در آن صورت میگیرد و فرایند به تعامل با پرسنل خدماتی در آن محیط طی انجام خدمات اتلاق میگردد؛ ساختار شامل مکانی میشود که مشتری در واقع خدمات را دریافت مینماید درحالیکه فرایند شامل روش ارائه خدمات به مصرف کننده میگردد . مصرف کنندگان استانداردهایی اصولی دارند که مرتبط با بسیاری از جنبههای مختلف مواجهه با مراقبتهای بهداشتی میشود و اغلب، رضایت خود را از لحاظ ساختار و فرایند ارزیابی میکنند. این ادبیات نشان میدهد که هم ساختار و هم فرایند بر رضایت اثر میگذارند که این به نوبه خود بر مقاصد رفتاری تأثیرگذار است. ارتباطی پیچیده میان رضایت از ویژگیهای ارائه خدمات، رضایت جهانی و مقاصد اخلاقی و نیز چگونگی وابسته بودن این عوامل به یکدیگر وجود دارد. رضایت جهانی از یک سازمان خدماتی برمبنای رضایت از جنبه های چندگانۀ آن سازمان است. رضایت جهانی، یک ساختار با شاخصهای چندگانه در سطح مشخصات است. رضایت و عدم رضایت مصرف کننده، تبدیل به یک نیروی پیشبرنده میگردد که نهایتا ویژگیها و رفتار متعاقب آنها را شکل میدهد. مقاصد اخلاقی، نتیجۀ رضایت کلی دانسته میشوند که شامل قصد بازگشت و قصد توصیه میباشد .
تمایلات رفتاری
تمایلات رفتاری، نتیجه فرایند رضایت میباشد؛ تمایلات رفتاری را میتوان در دو گروه طبقه بندی کرد: رفتارهای اقتصادی و رفتارهای اجتماعی ؛ تمایلات رفتاری اقتصادی، رفتارهای مشتری هستند که بر جنبههای مالی شرکت از جمله تکرار رفتار خرید، تمایل به پرداخت بیشتر، و رفتار متغیر تأثیر میگذارند. افزایش رضایت کلی منجر به تمایلات بیشتری برای خرید مجدد و رفتار واقعی خرید مجدد میشود؛ تمایلات رفتار اجتماعی، رفتار مشتری میباشد که بر واکنش سایر مشتریان موجود و بالقوۀ شرکت تأثیر میگذارد، ازجمله رفتارهای حاکی از شکایت و ارتباطات با کلام مصطلح . تمایلات رفتار اجتماعی چه مثبت و چه منفی بر هر مشتری و بر عقاید سایر مشتریان تأثیر میگذارد.
در نتیجه ارتباط میان ارزش ادراکشده مشتری، رضایت و تمایلات رفتاری هم بصورت نظری و هم عملی توجیه میشود. توجیه نظری برای این ارتباط را میتوان در چارچوب نگرش رفتار مورد قبول در ادبیات پیشین یافت؛ این چارچوب نشان میدهد که شناخت منجر به تأثیر میشود که این به نوبه خود نتایج رفتاری را پیش میبرد؛ از لحاظ تجربی مطالعاتی که تأثیر همزمان ارزش ادراکشده مشتری و رضایت را بر تمایلات رفتاری مورد توجه قرار دادهاند نشانگر گرایشات متداول زیادی میباشند، نتایج، ارتباطی مستقیم و مثبت را میان رضایت و تمایلات رفتاری و ارتباطی مستقیم و مثبت را میان ارزش ادارک شده مشتری و تمایلات رفتاری نشان دادهاند و اکثر مطالعات نیز تأیید کنندۀ تأثیر میانجیگر رضایت بین ارزش ادراک شده مشتری و تمایلات رفتاری بودهاند.
منبع
راتق، عرفانه (1393)، تاثیر ارزش ادراک شده مشتری و اعتماد بر خروجی های کلیدی خدمات ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید