نقش تئوری های سازمان و مدیریت در تفکر مد یریت هیات امنایی 

دیدگاه سیستمی

مفهوم سیستم ،هم درعلم فیزیک وهم درعلوم اجتماعی دارای تاریخ غنی است.آلفرد. آن وایتهد و جرج .سی. هومانز ، دریافتند که مفهوم یک کل سازمان یافته یا سیستم که در یک محیط روی می دهد برای علم ضروری و اساسی است . نگرش سیستمی بر این نکته تأکید دارد که کار اجتماعی پیچیده وهدف مداراست ونمی توان واقعیات آن را کاملا ًبا روابط ساده خطی علت و معلولی و مکانیزمی توضیح داد وتشریح کرد این وضعیت درخصوص سیستم آموزش و پرورش تاحد زیادی صادق است یک کلاس درس ویک مدرسه به عنوان یک سیستم از اجزای متعددی تشکیل شدند هریک ازعوامل انسانی موجود در سیستم مدرسه چه به صورت عمل کننده ( معلم) یاعمل شنونده(دانش آموز) وارث  فرهنگ دانش اطلاعات ذکرشده است که دیگران در خارج ازکلاس فرد نهاده اند واو همراه با آن وارد کلاس می شود طبقه اجتماعی ، وضع اقتصادی، اولویت ها،دانش واطلاعات ،رویه ونگرش و طرز تلقی وسوادوشغل وزبان وسطح فرهنگ خانواده همه به صورت دروندادسیستم هستند که درکلاس درحول وحوش اهداف آموزش و پرورش، موضوعات درسی ووظایف واصطکاک با یکدیگر می پردازند .

گرچه تفکر سازمانی معاصربر علوم رفتاری تکیه دارد معهذا سه دیدگاه سیستمی دررقابت بایکدیگر در کنار هم درفعالیت هستند که هرکدام ازآنها نیزطرفدارانی دارند . ریچارد اسکات ، آنها را  دیدگاههای سیستمی معقول ، طبیعی و باز می نامند. این سه دیدگاه معروف نسبتاً مجزااز هم هستند باوجوداین بخشی ازآنها روی هم ا فتاده ومکمل یکدیگرندوقسمتی ازآنها هم با یکدیگر در تعارض می باشند وهرکدام از آنها دارای سابقه ای درتفکراولیه سازمانی هستند و البته هریک از آنها نیز با استفاده از تحقیقات اسکات ، به طور مبسوط در زیر مورد بحث قرار گرفته­اند .

سیستمهای عقلانی معاصر ؛ دیدگاه ساختاری

آنان که دارای دیدگاه سیستم های عقلانی هستند ، رفتار در سازمان را هدفمند ، منظم ومعقول می بینند . مفاهیم ومطالب مربوط به نظریه پردازان سیستمهای عقلانی به وسیله اصطلاحاتی همچون : کارآیی بهینه سازی ؛ عقلانیت وطرح بیان می­گردد. به علاوه بر محدودیت های تصمیم گیرنده ها در زمینه سازمان ها  تاکید می شود؛ بنابر این مفاهیمی نظیر فرصت ها ، موانع ، اختیار رسمی ،  قواعد و مقررات ،  اجابت و هماهنگی، بیانگرعناصر کلیدی عقلانیت می باشند. تئوری های معاصر درمورد سیستم های معقول، به تصریح اهداف ورسمی سازی تأکیددارد زیرا که این عناصردر عقلانیت وکارآیی سازمان ها سهم بسزایی دارند. آنان که برای بدست آوردن اهداف سازما نی متعهد هستند ،عقلانیت ، رسمی سازی و کارآیی ، نشانه هایی از تلاش های آنان می باشد .

مدل سیستم های عقلانی باآوردن مجموعه ای ازمفاهیم وقضایا در زیر بطور خلاصه ارائه می­شوند:

  • اهداف : سازمان ها عمدتاً برای به انجام رساندن اهدا فشان وجود دارند .
  • تقسیم کار : تقسیم بندی هریک از عملیات به اجزاء اصلی آنها که موجب می شود عملکرد کارکنان با کارآیی بیشتری به ا نجام رسد .
  • تخصص : ویژه کاری ، سطوح بالاتری از تخصص وعملکرد راایجاد می کند.
  • استانداردکردن: وطبقه بندی کردن وظایف به اجزاء متشکله خود موجب راهورشدن وعادی شدن عملکردها می گردد
  • رسمی سازی : رویدادهای عملیاتی استاندارد می توانند در داخل سیستمی از قواعد ومقررات ، رمز بندی شوند .
  • سلسله مراتب : برای هماهنکی وکنترل درسازمان ، تصمیم گیری در داخل سلسله مراتب اختیار متمرکز می شوند که در آن مسئولیت ازبالابه پایین جریان داشته ووحدت فرمان رافراهم می آورد .
  • حیطه نظارت : کنترل و هماهنگی تنها زمانی ممکن است که هریک از فرادستان درهر یک از سطوح سازمان ، دارای تعداد محدودی از زیر دستان باشند ؛ مدیران علمی ازحیطه نظارت محدود حمایت می کردند ( محدود به 5 تا10 نفرزیردست).
  • اصل استثنا : زیردستان همه امور روزمره را به انجام می رسانند اما سروکار فرادستان باتمام موقعیت های استثنایی است ، که به وسیله قوا نین تحت پوشش نیستند .
  • هماهنگی : کنترل اداری برای کارکرد سازمانی اثربخش ، ضروری است .
  • سازمان رسمی : سازمان ها می توانند برای اینکه کارآمد و اثربخش باشند طراحی شده ساخته شوند ؛ طرح رسمی واداری سازمان بسیار حساس است.

بزرگترین نقص تئوری ماشینی همانا مفهوم متحجر سازمانی آن بود . همانطور که جیمز مارچ وهربرت سایمون  ، مشاهده نمودند ساختار وکارکرد یک سازمان ممکن است که تحت تأثیر رویدادهای خارج از سازمان ورویدادهایی که به طور ناقص باآن هماهنگ شده اند قرار گیردوهیچکدام ازاین وقایع نمی توانند از قبل پیش بینی شوند . منتقدان معاصر به اجزاء در مقابل کل ، تأکیدبیشتری می کنند برای مثال سنج وپیروانش بحث می کنند که محدود کردن توجه به اجزاء وبخش های یک سازمان واعتقاد به اینکه بهینه سازی هریک از بخش ها به حداکثر رساندن کل را تقویت می کند کوته نگری است زیرا که برتری کل را مورد غفلت قرار داده برتمایزات غیرواقعی فشار آورده ومانع کارکرد سیستماتیک سازمان ها می گردد.

سیستمهای طبیعی ؛ مدل ارگانیک

دیدگاه سیستمهای طبیعی ، دید دیگری ازسازمان را که در مقابل دیدگاه سیستمهای معقول قرار دارد ارائه می دهد.دیدگاه طبیعی از رویکردروابط انسانی سالهای 1930 ریشه می گیرد. این دیدگاه تا اندازه زیادی به عنوان عکس العملی در مقابل مدیران علمی وبی کفایتی های مشاهده شده مدل سیستم معقول توسعه یافت .مطالعات هاثورن درمتون مدیریت برای توضیح گروههای غیررسمی ازاهمیت اساسی برخورداراست و مطالعه گروه های غیر رسمی نیز اساس تجزیه وتحلیل مدارس می باشد .

سیستم های طبیعی معاصر ؛ دیدگاه منابع ا نسانی

که طرفداران آن سازمان را به عنوان گروههای اجتماعی نمونه به قصد زنده ماندن نگاه می کنند به طور خلاصه اهداف وساختار،سازمان هارا مشخص نمی کننددر واقع اشکال رسمی سازمان تحت الشعاع صفات کلی تری نظیر خواسته بقای سیستم وصفات ویژه افراد ، قرار می گیرند. در حالی که دیدگاه سیستم های معقول براهمیت ساختار روی افراد تأکید می کنند .رویکرد سیستم های طبیعی ، تأثیر افراد روی ساختار را مورد تأکید قرار می دهد به بیان وارن ج بنیس ، کانون توجه سیستم های معقول ساختار بدون افراد است در حالی که جهت گیری سیستم های طبیعی افراد بدون سازمان می باشند .

درزیرمدل سیستم های طبیعی به کمک تعدادی از مفاهیم وقضایا به شرح زیرخلاصه شده است :

  • بقا : سازمانها بیش از ابزارهایی برای رسیدن به اهداف هستند ؛آنها عمدتاً گروههای اجتماعی می باشند که برای سازگاری و بقا در شرایط محیطی خاص خودشان تلاش می کنند .
  • افراد : مردم خیلی مهمتر از ساختار هستند .
  • نیازها: نیازهای فردی، مهمترین ا نگیزه برای عملکردهای سازمانی هستند ؛سازمانها مکانیزم هایی برای برآورده کردن نیازهای ا نسانی می باشند .
  • تخصص : تخصص خیلی زیاد موجب خستگی وبی روحی بوده وکارآیی را کاهش می دهد .
  • رسمی سازی : رسمی سازی بیشتر ایجاد سختی وتصلب قوانین می کند افراد ،انسان های فعالی
  • هستند نه دنده های منفعل در ماشین ها.
  • هنجارهای غیر رسمی : انتظارات غیر اداری ورویه های عمل ، اغلب بسیار مهمتر از انتظارات رسمی هستند .
  • سلسله مراتب : مدیریت از بالا به پایین به خاطر نادیده گرفتن استعدادهای افراد در سطوح مختلف سازمان غیر کارکردی است مدیریت مشارکتی اثر بخش تر است .
  • حیطه نظارت: حیطه نظارت محدود ، پیش نیازسرپرستی اثربخش نیست درحقیقت می تواند غیر کارکردی باشد زیرا که سرپرستی آمرا نه را تقویت می کند .
  • ارتباطات : شبکه ارتباط غیررسمی بسیار مهمتر از ساختارهای رسمی هستند .
  • سازمان غیررسمی: ساختارهای غیررسمی بسیارمهمتراز ساختارهای رسمی هستندهمچنان که رهبران غیررسمی اغلب مهمتر ازرهبران رسمی هستند ؛ کارگران سازمان های غیررسمی را برای حمایت در مقابل تصمیمات دلبخواهی ، به عنوان عضوی از گروههای کاری نه فقط یک فرد مورد استفاده قرار می دهند .

سیستم های باز ؛ مدل ترکیبی

مدل سیستم های باز سازمان ها را نه تنها متأثر از محیط بلکه وابسته به آن می بیند در یک سطح کلی تر سازمان ها می توانند درونداد خود را از محیط گرفته آنها را تغییر شکل داده وتولید برونداد کنند برای مثال مدارس ، سیستم های اجتماعی  هسنتد که منابعی نظیر ، کارکنان ،دانش آموزان و پول را از محیط می گیرند و این دروندادها را در معرض فراگرد آموزشی قرار داده ، دانش آموزان و فارغ التحصیلان تعلیم و تربیت یافته تولید می کنند .

منبع

ابوالحسنی،مریم(1389)، رضایتمندی دانش آموزان، اولیاء و  کارکنان از عملکرد مدارس متوسطه نظری دخترانه هیات امنایی و مدارس عادی ،پایان نامه کارشناسی ارشد ، مدیریت آموزشی ، دانشگاه آزاداسلامی گرمسار

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0