خودکارآمدی و شغل

نظریه شغلی شناختی- اجتماعی که به وسیله لنت ، هکت و براون ، ارائه گردید مبتنی است بر نظریه خودکارآمدی بندورا . این نظریه با تشریح رابطه بین علائق شغلی،فرصتهای مربوط به شغل و عملکرد چارچوبی را برای رشد وتوسعه شغلی ارائه می دهد . نظریه شغلی شناختی – اجتماعی رابطه میان متغیرهای شناختی – اجتماعی مانند خودکارآمدی  و ارتباط آنها با سایر متغیرها در محیط بافتی اجتماعی فرد از قبیل جنسیت ، نژاد ، فرهنگ، خانواده ، جامعه و مؤلفه های سیاسی برجسته می نماید .

هر چه سطح خودکارآمدی بالاتر باشد ، دامنه فرصت های شغلی وسیع تر در نظر گرفته می شود و علاقه به آنها بیشتر است و خودکارآمدی پایین ممکن است دامنه انتخابهای شغلی را که شخص در نظر می گیرد محدود کند و شاید به تردید در باره انتخابهای معدودی که کارآمد تصور می شوند، کمک کند.

خودکارآمدی بالا و پایین

بعقیده بندورا ، وضعیت افرادی که در مقابله با موارد خاص ، به ویژه به خاطر برخورداری از خودکارآمدی ضعیف در مورد توانمندی های خود شک می کنند، به قرار زیر است :

  • از انجام دادن تکلیف دشوار پرهیز می کنند .
  • در مقابل مشکلات ایستادگی نمی کنند .
  • نسبت به اهدافی که خود انتخاب کرده اند، احساس تعهد نمی کنند .
  • در موقعیتهای دشوار روی ناتوانایی های خود و نتایج منفی شکست تأکید می کنند .
  • شرایط روانی آنان موجب تضعیف تفکر تحلیلی در آنان می شود.
  • عملکرد های پایین را علامت کم استعدادی خود تعبیر می کنند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند
  • احساس فشار روانی می کنند و در معرض ابتلا به افسردگی قرار می گیرند.

خود کارآمدی و سلامت روان 

در نظریه شناختی – اجتماعی ، ادراک فرد از کارآمدی خویش ، تأثیرات ضمنی مهمی در واکنش های هیجانی به موقعیتها و درایجاد و انگیزش در انجام رفتارهای مختلف دارد. این مفهوم می تواند تأثیرات ضمنی با اهمیتی در تندرستی داشته باشد ، زیرا درک پاسخهای هیجانی و رفتاری فرد به شرایط تنش زا و برنامه های مربوط به تندرستی کمک می کند. مطالعات گوناگون نشان داده است که احساس خود کارآمدی پایین با افزایش فشار روانی ، پاسخهای ضعیف تر به درد و انگیزش کمتر برای پیگیری برنامه های مربوط به تندرستی همبسته است ، بر عکس احساس کارآمدی بالا، با فشار روانی و پاسخ های زیستی کمتر به فشار روانی ، قدرت ، انطباق بیشتر و علاقه مندی زیادتر به برنامه های تندرستی همبسته است . بنابر این یکی از حوزه های بسیار فعال در پژوهشهای اجتماعی- شناختی در مورد رابطه بین باورهای خودکارآمدی و تندرستی است.

خودکارآمدی و سلامت جسمی

همچنین تحقیقات زیادی درزمینه خودکارآمدی و سلامت انجام شده است از جمله : رابطه خودکارآمدی وتحمل دردهای مزمن ، رابطه خودکارآمدی و تحمل درد ، رابطه خودکارآمدی و تأثیر همسالان بر شروع سیگار کشیدن ، رابطه خودکارآمدی و ترک سیگار،احساس کنترل بر رویدادهای زندگی و رابطه خودکارآمدی با استرس تجربه شده توسط زنان بعد از تولد اولین فرزند . باورهای خودکارآمدی بالا با رفتارهای مختلفی چون سیگارکشیدن ، نوشیدن الکل و راههای جلوگیری از ابتلا به ایدز مرتبط است . تغییر در باورهای خودکارآمدی در مورد فرایند بهبود از بیماری ها نیز تاثیر گذار است  شواهد موجود نشان می دهد که باورهای خودکارآمدی بالا ، مانع تأ ثیرات فشارهای روانی می شوند و کارکرد نظام ایمنی بدن را افزایش می دهد . در نظریه شناختی – اجتماعی ، این ناکارآمدی ادراک شده است که نقش اصلی را در اضطراب و افسردگی افراد بازی می کند .

منبع

کریمی،سرگل(1388)، اثربخشی مشاوره شغلی براساس رویکرد شناختی- اجتماعی بندورا برافزایش باورها،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0