نظریه بهزیستی اجتماعی کییز چیست ؟

 کییزبهزیستی اجتماعی را در سال ۱۹۹۸ با ارائه مقیاسی به صورت جامع تر و با شمول ابعاد اجتماعی و محیطی زندگی فرد مفهوم سازی نمود. کییز در آن مقیاس و تحقیقاتی که پس از آن صورت داد، فرض را بر این می­گذارد که افراد کیفیت زندگی و عملکرد شخصی­شان را با معیارهای اجتماعی شان ارزشیابی نمایند به این ترتیب بهزیستی اجتماعی دربرگیرنده اجزاء و مؤلفه­هایی است که روی هم رفته روشن می­سازد که آیا فرد از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هست یا خیر؟ و به چه میزانی؟  کییز بعد سلامت روانی و اجتماعی را نشانه کارکرد مثبت می­خواند و می­گوید اگر فرد شرایط دو بعد سلامت احساسی (احساس خوب و رضایت از زندگی) وبعد کارکرد مثبت را داشته باشد، از سلامت روانی برخوردار است .وی این وضعیت را بالندگی می­نامد. افراد بالنده احساس خوبی به زندگی دارند و در رابطه با دیگران و در جامعه، فعال و سازنده­اند. کییز نبود سلامت روانی را پژمردگی می­خواند. افراد پژمرده، احساس خوبی به زندگی ندارند و کارکرد روانی و اجتماعی شان مشکل دارد. این افراد دچار یاس و نومیدی بوده و زندگی خود را پوچ و خالی می­بینند. این وضعیت با افسردگی تفاوت دارد. کییز و شاپیرودر یک تحلیل عامل گسترده نشان داد که بهداشت روانی دارای ابعاد هیجانی، روانی و اجتماعی است و با توجه به مفهوم پردازی­های نظری از بهزیستی اجتماعی یک مدل پنج بعدی قابل سنجش ارائه داد. طبق این ابعاد فرد سالم از نظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماعی را بصورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و دارای بالقوه­هایی برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروه­های اجتماعیمتعلق به خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن شریک بداند. محتوای مقیاس بهزیستی اجتماعی وی طیف مثبتی از ارزیابی فرد از تجاربش در جامعه است. این مقیاس جدید با مقیاس­های بهزیستی اجتماعی در سطح بین فردی (مثل پرخاشگری و سطح اجتماعی (مثل فقرو جایگاه اجتماعی) تفاوت دارد .بر اساس این دیدگاه كییز بهزیستی اجتماعی را به عنوان « ارزیابی شناخت فرد از چگونگی عملكردش در اجتماع و كیفیت روابطش با دیگران، نزدیكان و گروه­های اجتماعی می­داند كه او عضو آنهاست. كیفیت روابط با دیگران كه شامل (دوستان، نزدیكان، آشنایان، همكاران و گروه­های اجتماعی كه فرد در آنها عضویت دارد) مورد مطالعه قرار می­دهد. وی بهزیستی اجتماعی را شامل عناصری متعدد دانسته كه در كنار یكدیگر بیانگر این است كه چگونه و در چه درجه ای  از رفاه در زندگی اجتماعی خود، خوب عمل می­كنند. (مثلاً به عنوان همسایه، همكار و همشهری) در واقع زندگی و عملكرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیارهای اجتماعیارزیابی كرد. عملكرد خوب زندگی چیزی بیش از سلامت روانی است و تكالیف و چالش­های اجتماعی را نیز در بر می­گیرد. فرد سالم از نظر اجتماعی، زمانی عملكرد خوب دارد كه اجتماع را به صورت یك مجموعه معنادار و قابل فهم و بالقوه برای رشد و شكوفایی بداند و احساس كند كه متعلق به گروه­های اجتماعی خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند .معیارهای بهزیستی اجتماعی در مطالعات كییز كه منعكس كننده ارزیابی شخص از تجربه­های اجتماعی است، بیانگر تجزیه و تحلیل سطوح میان فردی (پرخاشگری، حمایت) و سطوح اجتماعی ( قدرت، سرمایه اجتماعی) می­باشد.به نظر کییز مطالعه مربوط به سلامت با استفاده از مدلهای زیستی بیشتر بر وجه خصوصی از سلامت تاکید دارند، ولی افراد در درون ساختارهای اجتماعی و ارتباطات قرار دارند و کیفیت زندگی و عملکرد خوب در زندگی بیش از سلامت روانی است و تکالیف و چالش­های اجتماعی نیز تعیین کننده هستند .به اعتقاد کییز و شاپیروآنچه بیشتر به زندگی غنا و معنا می‌بخشد، ارتباط با خویشاوندان، روابط و تجارب مشترک است. بنابراین آنان به توانایی فرد در تعامل موثر با دیگران و اجتماع به منظور ایجاد روابط ارضاکننده شخصی و به انجام رساندن نقش‌های اجتماعی، عنوان بهزیستی اجتماعی را می‌دهند.

منابع

مفاخری ،عبدالله (1393) ،اثربخشی آموزش فراشناخت وذهن آگاهی بر نگرش های زیست محیطی ،رفتار شهروندی سازمانی و بهزیستی اجتماعی ، پایان نامه  دکترای تخصصی روانشناسی عمومی ، دانشگاه پیام نور

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0