حافظه شرححال
حافظه شرححال همان حافظه شخصی است ، این حافظه شامل خاطرات شخصی، اطلاعات فردی، اینکه چه بویدم، چه هستیم و چه میتوانیم باشیم، است . در حافظه شرححال برآورد واقعیت رویدادهای اظهارشده قبلی امکانپذیر است، این اطلاعات به سه دسته تقسیم میشود: دورههای زندگی، رویدادهای کلی و عمومی، دانش اختصاصی . دوره زندگی به مدتزمانی که اتفاقات خاص زندگی طول کشیده اطلاق میشود مثلا دوره دانشجوی فوقلیسانس شما چقدر طول کشیده است .
این اطلاعات شامل تمام فعالیتها، روابط و موقعیتهاست، وقایع کلی معمول شامل یکسری حوادث بههمپیوسته است، که این دسته از خاطرات زمینهی موفقیت یا شکست افراد را دررسیدن به اهداف شخصیشان فراهم میکند. خاطرات عمومی معمولا به (اولین بارها) دربرمی گیرد مثل اولین مدرسه، دانش وقایع اختصاصی شامل جزئیاتی در مورد وقایع شخصی فرد است. اطلاعات مربوط به عقاید و اهداف فرد و تحلیل وقایع گذشته نیز همه در حافظه خاطرات شخصی نگهداری میشود ، خاطرات اپیزودیک نیز در این حوزه قرار میگردد .
انواع حافظه شرححال
حافظه شرححال اختصاصی: حیطه اختصاصی شامل جزئیات یک اتفاق خاص است، درحالیکه خاطرات عمومی جزئیات کمتری از اتفاقات خاص را نگه میدارد، خاطرات اختصاصی در زمان و مکان مشخصی برای فرد تشکیل شده است .حافظه شرححال کلی: حیطه اختصاصی شامل جزئیات یک اتفاق میباشد اما گاه در اثر اختلالات و مشکلات روانپزشکی، این جزئیات بازیابی نمی شوندو خاطرات بدون جزئیات یادآوری می شوندک هدراین صورت با پدیده حافظه شرح حال کلی شده روبه رو هستیم .
کارکرد حافظه شرححال
حافظه شرححال چهار کارکرد مهم دارد: ۱) عملکرد مستقیم، ۲) کارکرد اجتماعی، ۳) کارکرد ابراز خود، ۴) عملکرد سازگارانه.
بهوسیله عملکرد مستقیم حافظه شرححال، از تجارب گذشته برای حل مشکلات اخیر استفاده میکنیم ، همچنین روابط اجتماعی، به وسیله کارکرد اجتماعی تحکیم مییابد. ابراز وجود و بیان خود نیز، جهت نگهداری هویت خود در طول زمان به وسیله حافظه شرححال اتفاق میافتد و درنهایت حافظه شرححال با کارکرد سازگارانهای که دارد، با به یادآوردن تجارب مثبت فرد، برای غلبه بر حالات منفی مفید است.
سن و حافظه شرححال
حافظه شرححال شامل سیستمی است که تجارب گذشته را به زندگی امروز ارتباط می دهد، این سیستم در طول زندگی رشد میکند و عملکرد آن ارتباط مستقیم با متن فرهنگی اجتماعی دارد، مطالعات نشان دادهاند بزرگسالان در بازیابی این حوزه، ضعیفتر از جوانها عمل میکنند و بهسرعت نمیتوانند اطلاعات را بازیابی کنند، البته افراد مسنتر در سورت امکان بازیابی، اثرات مثبتی از حافظه شرححال میگیرند.
هنگامیکه در محاوره از واژه حافظه استفاده میکنیم به توانایی حفظ واحدهای اطلاعاتی منفصل اشاره نداریم، بلکه منظور ما توانایی در یادآوری تجربیات گذشته در یک مدل منسجم میباشد، حافظه شرححال اصطلاحی است که مناسب کاربرد محاوره واژه حافظه است، بهطوریکه بهعنوان حافظه حوادث زندگی شخصی توصیفشده است. حافظه شرححال بهعنوان بازسازی ذهنی رویدادهای گذشته مرتبط با خود توصیفشده است این سازه شامل حافظه معنایی و رویدادی است.
حافظه شرححال معنایی شامل حقایق شخصی که دربرگیرنده دورههای زندگی، ویژگیهای شخصی و دانش طرحوارهای است، میباشد، در مقابل حافظه رویدادی شامل اطلاعات مخصوص به موقعیت است و بازیابی آن منوط به فراخواندن یک حس دوباره زنده شدن در طول یادآوری خاطرات است. گرچه حافظه شرححال، هم اطلاعت معنایی و رویدادی را شامل میشود،اما دوباره زنده شدن تجارب گذشته (حافظه رویدادی) عنصر اصلی در حافظه شرححال است .
اما باید گفت که هر خاطره رویدادی، مربوط به حافظه شرححال نیست بهعنوانمثال، خوردن شام با علی در پنجشنبهشب گذشته یک خاطره رویداری است اما ممکن است اهمیتی در زندگی روایتگر نداشته باشد؛ بنابراین حافظه شرححال در ساخت تاریخچه زندگی فردی شخصی، پایدار و بااهمیت است. این نوع حافظه برای عملکرد انسان ضروری است و بهطور مؤثر منجر به یک احساس فردی از خود، جهت حفظ زندگی و پیگیری اهداف در سایه حل مسائل گذشته میگردد، این جهتیابی و تعقیب اهداف، بهویژه برای اهداف بین فردی بسیار مهم است، بهطوریکه میتوان گفت حافظه شرححال از جهان اجتماعی مشترک ناشی میشود و سپس در جهت حفظ آن عمل میکن.
مدلهای ساختاری حافظه شرححال
کانوی بیان میکند که حافظه شرححال بهشدت ساختاریافته میباشد دانشپایه حافظه شرححال مرکب از سه سطح است دورههای زندگی، رویدادهای کلی و دانش اختصاصی رویداد دورههای زندگی بازمان های گسترده یا رویدادهای موضوعی زندگی یک شخص، مشخص میشود. اندرسون و کانوی مطرح میکنند که رویدادهای کلی برحسب جزئیات مجزای بافتاری ساختاردهی میشوند و بین رویدادهای مختلف تمایز وجود دارد.
دانش تجربیات پدیداری و دانش رویدادهای موضوعی مربوط در یک فرایند بسیار پویا باهم ترکیبشده و بازیابی و تشکیل خاطرات شرححال اختصاصی را تسهیل میکنند ممکن است این پردازش نهایی، حول سطح مختلف سلسلهمراتب آغاز گردد چندین مطالعه جداگانه از فرضیه سلسله مراتبی حافظه حمایت کردهاند؛ بنابراین تشکیل حافظه شرححال بستگی به دسترسی به دانشپایه شرححال دارد. هر لایه از دانش حافظه شرححال بهصورت سلسله مراتبی سازماندهی شده مسیرهایی به سمت سطوح دیگر ایجاد کرده و دسترسی را تسهیل میکنند. همینکه به یک سطح خاص، دسترسی ایجاد گردید، پردازشهای بعدی بازیابی آغاز میشوند .
بازیابی خاطرات اختصاصی بهواسطه سریهای چرخشی تلاشهای بازیابی انجام میگیرد تا یک خاطره مناسب در دسترس قرار بگیرد؛ بنابراین افراد بهطور نوعی، با اولین دسترسی به موضوع رویداد کلی یا گسترده، به تولید خاطره اختصاصی میپردازند. حافظه شرححال درزمینههای بسیار متنوعی موردبررسی قرارگرفته، پژوهش به بررسی ماهیت و کاربرد آن، عوامل اجتماعی مؤثر در رشد اولیه آن، فرایندهای زیربنایی مربوط به چگونگی رمزگذاری، بازیابی و فراموشی رویدادهای، نقش آن در سازماندهی احساس فرد از خود و جنبههایی که از آسیبهای نورولوژیکی متأثر میگردند پرداختهاند.
جنبه دیگری از حافظه شرححال که با آسیبشناسی مرتبط است بیش کلیتی آن است. این موضوع با توجه به روشهای مطالعه مشخص میشود. ازجمله روششناسی نشانهای (سرنخ دهی) که نقش اصلی در مطالعه و بسط حافظه شرححال دارد. این روش، مشابه آنچه ویلیامز و برودبنت بهکاربردهاند شامل ارائه نشانه لغتهای دارای بارهیجانی متفاوت که معمولا آزمون حافظه شرححال نامیده میشود، میباشد.
از شرکتکنندهها خواسته میشود که به هر لغت، با رویدادی (خاطرهای) که بهواسطه لغت یادآوری میشوند، پاسخ دهند، در برخی مطالعات، انواع مختلفی از پاسخهای غیراختصاصی متمایز شدهاند ویلیامز و دریتچل، بین خاطرات غیراختصاصی با اشاره به طبقه کلی رویداد که خاطرات طبقهای نامیده میشود و خاطرهای که بسیار کلی بودند چون به یک دامنه زمانی گسترده (خاطرات گسترشیافته) اشاره داشتند، تمایز قائل شدند، آنها نشان دادند که تفاوتهای گروهی بین بیماران متمایل به خودکشی و گروههای کنترل بهطورکلی ناشی از بازیابی بیشتر خاطرات طبقهای است و چنین تفاوتی در میزان خاطرات گسترشیافته وجود ندارد و ازآن پس اکثریت مطالعات به دنبال این بودهاند که آیا حافظه کلی در انواع دیگر اختلالات رخ میدهد یا خیر.
بنیاد عصبشناختی حافظه شرححال
طبق مطالعات، بازیابی حافظه شرححال در لوب پیشانی، سمت چپ مغز صورت میگیرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند ناتوانی و تخریب حافظه آشکار همراه با ناتوانی در یادگیری و یا حفظ هرگونه اطلاعات جدید از قبیل نام و مسیر میباشد، اساساً بنیان عصبشناختی کارکرد حافظه آشکار بهطور خاص، هیپوکامپ میباشد و توانایی حفظ و به یادآوردن خاطرات اپیزودیک نیز بهشدت وابسته به هیپوکامپ است.
حافظه شرح حال در اختلالات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است، که از جمله می توان به اختلالات افسردگی و استرس پس از سانحه در داخل و خارج از کشور اشاره کرد، این عامل به تازگی مورد توجه پژوهشگران حوزه درمان اعتیاد مواد محرک نیز قرار گرفته است و از آن به عنوان یکی از متغیرهای تاثیرگذار اشاره کرده اند،از این رو یکی دیگر از متغیرهای پژوهش، حافظه شرح حال انتخاب شده است.
منبع
علی پور، فرشید(1394)، اثربخشی درمان اجتماع مدار بر کارکردهای اجرایی، پایاننامه جهت اخذ کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید