ارزش اطلاعات در حوزه های مختلف چیست؟

جامعه كنوني، انرژي خود را از اطلاعات مبتني بر پژوهشهاي علمي بدست مي‌آورد كه نه تنها احياپذير بلكه قابل زايش نيز هستند. با مطالعه تاريخ جوامع انساني، مي‌توان دريافت كه تحولات جوامع، همواره با جابجايي قدرت و انرژي همراه بوده است و اين دگرگوني تمام ابعاد و زواياي زندگي را تحت تاثير قرار داده است و كساني در عرصه تحول بقاي خود را حفظ كرده‌اند كه ضرورت همگام شدن با تغييرات را پذيرفته‌اند. امروزه انسان در جايي قرار دارد كه اطلاعات قدرت است و پذيرش الزامات جامعه اطلاعاتي يك ضرورت. در اين بحران، جبران لحظه‌اي غفلت، بسيار سخت و حتي غير ممكن است .

مولانا معتقد است: پس از جنگ دوم جهاني ابرقدرت‌ها مخصوصاً آمريكا، پوشش جديدي به سلطه‌گري و نفوذ خود در سراسر دنيا دادند و مسئله اطلاعات  و ارتباط را به طرزي حياتي، در تمام سياست‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و نظامي خود قرار دادند.علاوه بر اینکه اطلاعات در تمام کنش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی انسانها حضور دارد؛ گروهی از فیزیکدانها اطلاعات را نوعی انرژی دانسته‌اند و گاهی به جای اصطلاح انرژی، لفظ یا اصطلاح اطلاعات را به کار می‌برند. به دلیل اینکه، مقدار معینی از انرژی به مقدار معینی از کار تبدیل می‌شود.

در نبود اطلاعات، جریان اطلاعات از منبعی به منبع دیگر منتقل نمی‌شود و در نتیجه کاری صورت نمی‌گیرد. اطلاعات زمانی مفید و سودمند خواهد بود که کهنه و سوخته نباشد و بتواند در ساختار ذهنی گیرنده آن، تحول و دگرگونی ایجاد کند. باید دید که این اطلاعات کاربرد آموزشی دارد یا عملیاتی. در هر یک از این جنبه‌ها، اطلاعات کارکرد خاص خود را دارد؛ مثلاً استفاده از اطلاعات در اندازه‌گیری نظام‌های مدیریت. پس در هر سیستمی، اطلاعات یک عنصر و مولفه اساسی محسوب می‌شود .

از طرفی فن‌آوری‌های نوین به طور شگفت‌انگیزی تاُثیر اطلاعات بر زندگی انسان را افزایش داده است. پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نه چندان دور اطلاعات به حالت گاز در‌آید. این بدان معنا خواهد بود که به زودی شاهد خواهیم بود که اطلاعات در تمامی فضای محیط زندگی‌مان انتشار خواهد یافت .استوارت اطلاعات را یکی از انواع سرمایه‌های معنوی می‌داند که می‌توان برای ایجاد سرمایه و ثروت استفاده کرد.

فتاحی ارزش افزوده‌ای برای اطلاعات قائل بوده و معتقد است: چنانچه از یک واحد اطلاعات استفاده بیشتری صورت گیرد و بهره‌گیری از آن بیش از میزانی باشد که در ابتدا مورد نظر بوده، ارزش افزوده حاصل شده است؛ به عبارت دیگر، بازده اطلاعات نسبت به میزان سرمایه‌گذاری و هزینه‌های صرف شده برای تولید، ذخیره یا سازماندهی آن بیشتر باشد. لازم به یاد‌آوریست که ارزش افزوده اطلاعات به خودی خود محقق نمی‌شود مگر آن که فرایندهایی روی آن صورت گیرد و از جمله این فرایند‌ها نظام اطلاعاتی است ، که در بحث جریان اطلاعات به آن اشاره خواهد شد.

ارزش فرهنگی اطلاعات بر اساس فناوري اطلاعات

تاثیرات فرهنگی فناوري اطلاعات بر جامعه از ملموس‌ترین تاُثیرات آن به حساب می‌آید. افزایش غیر‌عادی اطلاعات در گردش، شتاب در همگرایی فرهنگها از طریق تبادل وسیع و سریع اطلاعات، تشکیل خرده فرهنگهای مجازی در فراسوی مرزهای جغرافیایی و تهاجم اطلاعات به قلمروهای خصوصی افراد از جمله تاُثیرات مشهود این فناوری بر فرهنگ به شمار می‌روند. تاکید اقتصادی و اجتماعی براطلاعات، فرهنگ جدیدی را شکل داده که نقش سیاسی و اجتماعی رسانه در آن افزایش یافته، محدودیتهای زمان ومکان کم‌رنگ‌تر و موجب نمادپردازی و حقیقت نمایی جهانی شده است .

ارزش اقتصادی و صنعتي اطلاعات

از نظر زندی‌روان ساختار اقتصادی در جامعه اطلاعاتی بر یک بخش اصلی و گسترده به نام اطلاعات تکیه دارد، این بخش، خود به دو زیر بخش، یکی تولید اطلاعات و دیگری تولید محصولات اطلاعات محور تقسیم می‌شود و سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات برای حفظ بقای خود در این ساختار اقتصادی جدید، ماهیتی کاملاٌ اطلاعات محور یافته‌اند و به بخش ثانویه اطلاعات اتکا دارند. بعضی از اقتصاد‌دانان مانند کلی اطلاعات و ارتباطات را به عنوان اقتصاد نوین یا جدید می‌دانند که دارای سه ویژگی خاص است:

  1. جهانی و همه‌گیر است.
  2. شامل چیزهای نرم، غیرمملوس و پیچیده نظیر اندیشه‌ها و آراء، اطلاعات و روابط است،
  3. و به نحوی خاص مرتبط و بهم پیوسته است .

اقتصاد جدید با موجودیت‌ها و نهادهائی فرّار و سبک همچون اطلاعات، روابط، ارتباطات، حق طبع و نشر، سرگرمی، امنیت و رفاه، و نظایر آن سرو کار خواهد داشت [دارد] .صنعت اطلاعات در کشورهای توسعه یافته، بخشی است که عده زیادی را به کار می‌گیرد و در عین حال صنعت رایانه برای گسترش و تقویت صنعت اطلاعات، پشتیبانی تکنولوژیک لازم را فراهم می‌آورد.محرک اصلی تحقیقات علمی، تولید است. نتایج تحقیقات علمی برای تولید کالا و توسعه محصولات و خدمات جدید به کار می‌رود. نوآوری کلید بقای صنعت و رقابت است. نوآوری از طریق دست‌یابی به آخرین اطلاعات و انتقال آن به فرآیند تولید امکان‌پذیر است. بنابراین، اطلاعات مهمترین عامل در خلق، نگه‌داری و توسعه هر صنعتی است، به طوری که مقدار اطلاعات مصرف شده در یک صنعت یا فناوری نشان‌دهنده سطح تکنولوژیکی و صنعتی یک ملت است .

شایان ذکر است “برامان” مشکلات تعیین ارزش اطلاعات را با بررسی ویژگیهای آنها از دیدگاه اقتصاد اطلاعات و کاربرد ابزار تحلیل نئوکلاسیک در خلق، پردازش، جریان و استفاده از اطلاعات، دسته‌بندی می‌کند. “ماندیل” نیز معتقد است، مشکلاتی از جمله مسائل خلق اطلاعات، زمان، مکان، عینیت، عدم تجانس، تصرف‌ناپذیری و خود‌انعکاسی در تعیین ارزش اطلاعات از دیدگاه اقتصاد اطلاعات وجود دارند .

ارزش سیاسی اطلاعات

حاکمیت ملی که در واقع قدرت نفوذ یک کشور بر مسیر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی‌‌ _‌ فرهنگی خود است، تحت تاثیر حاکمیت بر اطلاعات است. تمرکز قدرت، نفوذ سیاسی و تحولات اجتماعی ناشی از اطلاعات دلیل آشکاری بر مزایای ایجاد قطب اطلاعاتی است .

همواره در متون مختلف از علم و اطلاعات به عنوان مظهر قدرت یاد شده است. پذیرش این نکته می‌تواند به این معنی نیز قلمداد شود که تلاش کشورها به منظور ارتقای جایگاه علمی خود در سطح بین‌المللی، در راستای نشان دادن قدرت آنها در آن زمینه علمی نیز قابل استناد است. به عنوان نمونه، تحقیقات مرتبط با “انرژی هسته‌ای” در یک کشور می‌تواند نشان‌دهنده توان و قدرت علمی آن کشور در زمینه موضوعی فوق باشد. متخصصان علوم سیاسی، علم را به عنوان واقعیتی مستقل از دگرگونی‌های سیاسی در نظر نگرفته‌اند، چرا که به روابط متقابل میان علم و فناوری از یک سو و دولت از سوی دیگر توجه داشته‌اند . نا‌گفته نماند، به دلیل توسعه سریع تکنولوژی اطلاعات، سوء استفاده از قدرت به وسیله دولتهای طرفدار استبداد شهرت بیشتری را در سالهای اخیر، پیدا کرده است.

ارزش مدیریتی اطلاعات

 در عرصه فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي، فني و … منابع محدود و نيازها نامحدود است. بكارگيري موثر و مطلوب منابع در راستاي تحقق اهداف از مهمترين مسايل حوزه مديريت و اداره هر سازمان است. در اين راستا، مديريت براي تصميم‌گيري، نياز به اطلاعات دارد .آهیتوو و نیومن ارزش اطلاعات را از نظر تصمیم‌گیری به تفصیل بیان کرده‌اند. از نظر آنان، هر تلاشی بر سنجش اطلاعات باید با تصمیمی که با این اطلاعات پشتیبانی می‌شود، گره بخورد. به عبارت دیگر، از نظر آنان، اطلاعات دارای ارزشی جهانی و مطلق نیست و بستگی به این دارد که چه کسی، چه زمانی و در چه موقعیتی از آن استفاده می‌کند. بدین ترتیب، اطلاعات ارزشی نسبی دارد که بر مقایسه نتایج حاصل از مجموعه‌های مختلف اطلاعات مبتنی است .

اطلاعات براي سازمان آنقدر با اهميت تلقي شده است كه آنرا به خوني تشبيه كرده‌اند كه در شريانهاي سازمان در جريان است، خوني كه حيات سازمان به آن بستگي دارد. براي تصميم‌گيري صحيح و موثر، دو نوع اطلاعات ضروري است: اطلاعات اساسي درباره ذات طبيعت سازمان و اطلاعات درباره وضعيت سازمان، يعني اطلاعات درباره رفتار مديران در سازمان، انگيزه، روحيه و اشتياق به كار كاركنان سازمان، ساختار و عملكرد شبكه ارتباطات، فرايند و مكانيزم تصميم‌گيري، توليد و درآمد سازمان. پايه تصميم‌گيري سازماني بر توانايي فرموله كردن و انتخاب گزينه‌ها با استفاده از اطلاعات بوده و اطلاعات متضمن انتقال و دريافت آگاهي و دانش است. ساختار هر سازمان چهارمين عامل سازماني است كه بر نيازهاي اطلاعاتي تاثير مي‌گذارد. شيوه مديريت يا فلسفه حاكم بر سازمان پنجمين عامل سازماني است كه بر نيازهاي اطلاعاتي تاثير مي‌نهد. بديهي است كه اطلاعات مهمترين اهرمی است كه به مديريت، فرآورده‌ها يا خدمات و نيز به بهره‌وري كمك مي‌كند تا در اين محيط رقابت‌آميز نفوذ كند و اصول اشاعه اطلاعات بايد با نيازهاي افراد يا سازمان گيرنده مناسبت داشته باشد. اطلاعات بايد به موقع ارائه شود و كيفيت اطلاعات با اهميت است. يك مدير علاوه بر دانستن قوانين و مقررات اداري، مالي و بازرگاني،  بايد توان برنامه‌ريزي، سازماندهي، هماهنگي، كنترل و ايجاد انگيزه را نيز داشته باشد. موفقيت مديران در سازمانها، در گرو مهارت‌هاي آنان در برنامه‌ريزي خوب، سازماندهي و هدايت و كنترل است كه نقطه عطف تمامي اين مهارتها، بهره‌مندي از اطلاعات در امر تصميم‌گيري است. به ديگر سخن تمامي فعاليت‌هاي مديران با تصميم‌گيري در ارتباط خواهد بود . پس، مدير يك سازمان براي انجام كارهاي روزمره مديريتي سازمان خود نياز به اطلاعات دارد. بنابراين، يك مدير بايد توان شناسايي (نياز، مجرا و جريان اطلاعات در داخل سازمان)، ارزيابي اطلاعات مديريتي به دست آمده، بكارگيري آنها در فرآيند مديريت و پيشبرد اهداف سازماني را داشته باشد.  زيرا محيط سازماني امروزي بسيار متحول‌تر از گذشته است و مديريت تغيير و تحول به اطلاعات روزآمد بستگي دارد .

ارزش اطلاعات در آموزش و پژوهش

اگر اقتصاد را موتور حركت توسعه بدانيم، آموزش و پرورش بستر و هموار كننده مسير حركت به شمار مي‌آيد. آموزش، شرايط لازم براي حركت در مسير صحيح را فراهم مي‌سازد. آنچه با آموزش اتفاق مي‌افتد، در واقع، انتقال اطلاعات و دانش براي تربيت نيروي لازم براي توسعه است. بنابراين، اطلاعات و دانش عنصر اصلي نظام آموزش و پژوهش محسوب مي‌شوند. تصور آن كه در امر آموزش، انتقال اطلاعات صورت نگيرد غير ممكن است. اين مسأله به ويژه در حوزه‌هايي كه روزآمد بودن اطلاعات امري بسيار مهم به شمار مي‌آيد (از قبيل علوم پزشكي، علوم كاربردي، كشاورزي، علوم رايانه و مانند آنها) و حتي در حوزه‌هاي علوم انساني كه نظريه‌هاي جديد مطرح مي‌شود، حياتي است .

سرشت هر پژوهش آنچنان با اطلاعات و منابع دانش در هم آميخته كه بدون توجه به اطلاعات موجود و بدون داشتن رفتار اطلاع‌يابي مؤثر نمي‌توان اطلاعات جديد و به اصطلاح دانش نو توليد كرد. بديهي است چنانچه پژوهشگري در شناخت نيازهاي اطلاعاتي خود، دستيابي به منابع اطلاعات، ارزيابي و بهره‌گيري بهينه از آنها بتواند موفق عمل كند، نتايج پژوهش وي از موفقيت بيشتري برخوردار خواهد بود و بر دانش موجود خواهد افزود .رابطه مستقيم ميان حجم فعاليتهاي پژوهشي و كميت و كيفيت منابع اطلاعاتي در كتابخانه‌ها شاهدي است بر اين ادعا كه پژوهش به صورت جدي از يك سو وابسته به اطلاعات است و از سوي ديگر خود اطلاعات توليد مي‌كند.

ارزش توسعه‌ای اطلاعات

اطلاعات از جهات مختلف با توسعه در ارتباط است. از آنجا كه توسعه با تغيير همراه است، تغيير بدون اطلاعات امكان‌پذير نيست و چنانچه صورت پذيرد، نتايج مطلوب به همراه نخواهد داشت. معيار توسعه‌يافتگي چيزي جز قابليت توليد و استفاده از اطلاعات نيست. برنامه‌ريزي توسعه و توسعه آگاهانه اقتصادي و اجتماعي، تلاش ارزشمندي است كه نياز شديد به دانش و اطلاعات دارد و به جرات مي‌توان گفت كه امروزه پيشرفت و توسعه نمود عيني كاربرد اطلاعات است.

اگر جوامع كنوني را در دو دسته توسعه يافته و در حال توسعه قرار دهيم، مشخصاً به دو گروه ثروتمندان اطلاعاتي و فقراي اطلاعاتي برمي‌خوريم . جوامع توسعه يافته و ثروتمندان اطلاعاتي جوامعي هستند كه به ابزار پيشرفت و توسعه مسلح‌اند و به جامعه اطلاعاتي به عنوان محصول عصر اطلاعات بدل شده‌اند و اين جوامع پيشتاز ميدان تلقي مي‌گردند و ساير جوامع دنباله‌رو آن خواهند بود. بديهي است اين جوامع به اهميت اطلاعات پي برده و از تسهيلات آن نيز بهره‌مندند. درك اين واقعيت كه در برخي از كشورهاي توسعه يافته بيش از 50 درصد اشتغال نيروي انساني در بخش اطلاعات و صنعت اطلاع‌رساني است بر اهميت موضوع مي‌افزايد، تا جايي كه سهولت در دسترسي به اطلاعات را شاخص تعيين‌كننده در امر توسعه دانسته‌اند .

پس”بين اطلاعات و توسعه رابطه نزديكي وجود دارد؛ اگر به اغلب نظامهاي اقتصادي موفق آسيا، مثل ژاپن، سنگاپور و كره نگاهي داشته باشيم، در‌مي‌يابيم كه آنها حقيقتا كشورهايي هستند كه در آنها اطلاعات علمي و اقتصادي به سهولت و به طور وسيع در اختيار است و فناوري اطلاعات در هر سه كشور توسعه يافته و در سطح پيشرفته‌اي قرار دارد . کشورهای توسعه یافته، اطلاعات را بسان درون‌دادهای ضروری برای توسعه تکنولوژیکی و اقتصادی خود می‌دانند، زیرا معتقدند تحقیقات کاربردی حال و گذشته، بر نوعی از فناوریهای اطلاعاتی مبتنی بوده است و پژوهشهای نظری نیز به نحو دیگری از آن بهره‌مند گشته‌اند. جنبه‌های مختلف توسعه عبارتند از: توسعه فرهنگي، توسعه سياسي، توسعه اقتصادي و صنعتي، توسعه انساني، توسعه اجتماعي و رفاه كه بحث جداگانه اي نياز دارد.

 ظهور جامعه اطلاعاتی

از زماني كه دانش تبديل به نيروي شتاب دهنده براي توسعه اجتماعي شده، توجه جامعه به اطلاعات و دانش در حال گسترش بوده و تقاضاهاي مردم براي اطلاعات و دانش مرحله به مرحله گسترش يافته است .در عصر اطلاعات، همه مناسبت‌ها با اطلاعات به وجود مي‌آيد و دسترسي به اطلاعات و استفاده مناسب از آن، جايگاه اجتماعي مناسبی را براي انسان‌ها به ارمغان مي‌آورد. كشاورزي و صنعت نيز متاثر از عصر اطلاعات‌اند. داشتن اطلاعات در بازارهاي مالي، اقليم‌هاي مناسب كشت و زرع، فروش محصولات، آفات و بلاياي طبيعي، يكي از اركان مهم فعاليت‌هايي است كه به ظاهر، فعاليت‌هاي اطلاعاتي نيستند ولي با دقت و تامل مي‌توان دريافت كه به اطلاعات بسيار نيازمندند. به جرات مي‌توان ادعا كرد كه 100 درصد افراد جامعه، كم و بيش، متاثر از اطلاعات و فناوري اطلاعاتي و ارتباطي‌اند. هم چنين، اطلاعات كليه زير‌ساخت‌هاي فرهنگي، فني، اقتصادي، سياسي و بين‌المللي جوامع را متحول كرده و موجب شكل‌گيري نظام‌هاي اطلاعاتي نويني در عرصه جهاني شده است كه ظهور جامعه اطلاعاتي يكي از مهم‌ترين ره‌آوردهاي عصر اطلاعات به شمار مي‌رود .

جامعه‌اي كه در آن فن‌آوري اطلاعاتي، رايانه‌ها و ارتباطات از راه دور با هزينه‌اي اندك و در سطحي گسترده براي تسهيل ارتباطات ملي و بين‌المللي و پيشبرد دسترسي به كتابخانه‌ها، بايگاني داده‌ها و ساير بانك‌هاي اطلاعاتي كه توسط سازمان‌هاي خصوصي نگهداري و يا در مالكيت عمومي هستند، به كار مي‌روند. گفته مي‌شود كه اين تسهيل بيشتر ارتباطات و دسترسي فزاينده اطلاعات، جامعه‌اي را به وجود مي‌آورد كه از نظر كيفي متفاوت است و با مشكلات جديدي، از قبيل انباشت بيش از حد اطلاعات و نياز به اشكال جديدي از مقررات براي كنترل جريان اطلاعات ميان افراد، شركت‌ها و كشورها روبرو است .

 منبع

صادق‌زاده وایقان، علی(1390)، جریان اطلاعات در پژوهشکده‌ها، رساله دکتری، علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0