پیش نیازهای مشارکت و استقرار آن

برای کامیابی مشارکت در یک سازمان ضرورت دارد که مقدماتی فراهم آید تا معنی و مفهوم مشارکت به خوبی تحلیل شود و افراد به درستی و سود بخشی آن باورکنند . تحقیقات و تجربیات انجام شده نشان می دهند که اگر شرایط و پیش نیازهای لازم برای مشارکت وجود نداشته باشد ،تصمیم گیری متمرکز هم از ارزش و کارایی بیشتر و هم از پذیرش بیشتری برخوردار است .

هرسی و بلانچارد برای مشارکت مناسب پیش نیازهای ذیل را بر می شمارند : 1) افراد از لحاظ بلوغ کاری و روانی در سطح نسبتا بالایی قرار داشته باشند .2) نیازهای ثانویه افراد غالب باشد .3) عوامل انگیزشی در سطح سازمان مطرح باشند .4) سیکل تغییر در سازمان در مراحل تغییر رفتار و نثیبت مجدد رفتار باشد .5)از لحاظ مرواده ای ،افراد در حالت بلوغ باشند .6)سازمان از لحاظ رشد در مرحله ی همکاری و واگذاری باشد .

از دیدگاه اسحاقیان شرایط ذیل برفضای سازمان هایی است که استقرار مدیریت مشارکت جو را می طلبد ،حکمفرماست :1) مشارکت به  معنای متقاعد کردن دیگران به انجام اهداف مدیران نیست بلکه تشویق افراد به شرکت در تعیین اهداف و روش هاست .2) تفویض اختیار و مسئولیت عامل کاهش اقتدار مدیر نیست بلکه عامل افزایش آن است .3) پذیرش دیدگاه های مختلف به عنوان پایه ای برای پرورش و رشد خلاقیت در گروه محسوب می شود .4) توجه به ترجیح افراد در قبول مسئولیت وعدم ترغیب افراد به مشارکت در کارهایی که خلاف رغبت آن ها است .5) تسهیل در امر ارتباط متقابل بین مدیر و کارکنان .6) پذیرش این اصل که افراد باید با مدیر کار کنند نه برای مدیر.7)ایجاد محیطی که در آن افراد به خاطر اشتباه تنبیه نشده  و مورد توهین قرار نگیرند .8) پذیرش این که ، دیگران هم می توانند کارها را به خوبی مدیر و دربعضی موارد بهتر از او انجام دهند.

مک لگان و کریستونل در زمینه پیش نیازهای مقوله مشارکت چنین اظهارنظر می نمایند. هنگامی که افراد در فرایند تصمیم گیری شرکت می کنند ،کیفیت تفکرشان باید در سطحی بالا باشد، افراد باید قادر باشند که از اندیشه ها خود دفاع کنند ،در پی ادغام نظریه های خود با اندیشه های دیگران باشند و راه حل هایی را جستجو کنند که هم از لحاظ فنی درست باشد و هم دیگران بتوانند از عهده آن ها برآیند . همچنین اگر افراد مهارت های ارتباطی در سطح عالی از جمله مهارت در بیان نظریات خود، مهارت در کشف نظریات دیگران ،مهارت در بحث برای انتخاب های خاص ودر یافتن راه حل هایی انسجام آفرین را نداشته باشند ، مشارکت به صورتی دشمنی ،کشمکش ،افسار گسیخته ،پرخاشگری پنهان ویا توافق سطحی و مصلحتی نامناسب درمی آید . برعهده گرفتن مسئولیت انتخاب ،اثرگذاری هدفمند فعال بودن مشارکت کنندگان و احترام به چشم اندازهای گوناگون و مقوله ی گوناگونی به طور عمیق از دیگر پیش نیازهای مشارکت محسوب می شود.

آمادگی قبلی مدیران و کارکنان جهت پی گیری امر مشارکت و موفقیت آنان و تعیین چارچوب معین برای مشارکت از جمله زمینه های لازم برای استقرار مدیریت مشارکتی است .مشارکت در تصمیم گیری را هنگامی موثر می داند که 1) تصمیماتی که اتخاذ می گردد از نظر شرکت کنندگان در تصمیم گیری مهم باشد .2)تصمیمات اتخاذ شده در ارتباط با مشکلات موجود و کار کارمند باشد.3) مشارکت شرکت کنندگان در تصمیم گیری از نظر آن ها موجه و مشروعیت داشته باشد .

سلیمی  در زمینه اهمیت پیش نیازهای مشارکت اذعان می دارد ،تا زمانی که ساختار اداری مناسب و نیروی آموزش دیده ی توانمند در سازمان ها به ویژه در سازمان های آموزشی نباشند و سطح آگاهی افراد نسبت به مشارکت بالا نباشد . محول کردن امور به آنان نه تنها مشارکت آن ها را جلب نمی کند بلکه از مشارکت بیزارشان می کند. عمده ترین عوامل پیش نیاز جهت کامیابی مشارکت که در نوشته های سلیمی  ،دیویس ونیو استورم  مدنظر قرار گرفته است عبارتند از :

1)زمان بسنده برای مشارکت در اختیار باشد .2)بهره های احتمالی آن از زیان های احتمالی آن بیشتر باشد.3) به دلبستگی کارکنان مربوط باشد .4)کارکنان توانایی بسنده برای کار روی آن موضوع داشته باشد .5) توانایی متقابل برای ارتباط فراهم باشد.6)احساس بیمه و خطر برای هیچ یک از طرف ها وجود نداشته باشد یعنی موقعیت و امنیت شغلی مدیر و کارکنان نباید مورد تهدید قرار گیرد .7) در قلمرو آزادی شغلی باشد یعنی در قلمرو مسائلی باشد که کارکنان حق دارند در آن موضوعات به اظهارنظر بپردازند .8) کارکنان جهت مشارکت باید تحت پوشش آموزش های لازم قرار گیرد .

انصاری رنانی مدیریت مشارکت جورا نشات گرفته از بلوغ سازمانی می داند یعنی هر چه فرد به بلوغ سازمانی بیشتر رسیده باشد ، می توان وی را بیشتر در تصمیم گیری ها شرکت داد. به هر صورت نمی توان بدون قید وشرط پذیرفت که مشارکت فی النفسه خوب است بلکه سودمندی و اثربخشی مشارکت به عنوان یک وسیله یا یک تکنیک بستگی به وجود مجموعه شرایط و پیش شرط هایی دارد که از نظر گذشت. در واقع تفاوت در این شرایط و پیش شرط هاست که می تواند تا حدود زیادی ،تفاوت در نتایجی را که از تجربیات مختلف در زمینه مقوله مشارکت ومدیریت مشارکتی به دست آمده است ،توجیه کند.

منبع

غبیشاوی، زهره(1394)، رابطه مدیریت مشارکتی وعملکرد فردی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0