ویژگی های ارتباطات

ارتباطات یک خود فرد گرا یا جریان مداوم است   

مفهوم فراگردی بودن ارتباطات مبین این نکته است که ارتباطات پدیده ای پویا و مبتنی بر تغییرات با دگرگونی ها است . همه چیز در گذر و قابل تغییراست . همانطور که بعداً نیرخواهد آمد. تمام اجزاء فراگرد ارتباطی در تغییرند و هیچ کدام به عنوان جزیی ثابت و غیرقابل دگرگونی دیده نمی شوند . شاید سخن ” هراکلیتوس” فیلسوف نامدار عهد باستان دراین مقوله سحن بجایی باشد که گفته است :” شما نمی توانید از یک رودخانه دوبار عبورکنید. ” وشاید این فکر بسیار قابل کنید.” چرا که در فاصله تفکر و عمل هم رودخانه تغییرکرده است و هم شما . بنابراین حتی برای یک بار شما که خود تغییرپذیرید و دیگر شمای فعلی نیستید و رودخانه که خود در گذر است و دیگر رودخانه فعلی نیستند نمی توانند از رودخانه ای که مورد نظر است عبور کنید . این مفهوم بیان کننده تغییرمداوم است .

برای تجزیه و تحلیل یک فراگرد لازم است . که آن را متوقف کرد . به اجزاء کوچک تر تجزیه کرد . در حالیکه یک فراگرد همانطور که اشاره شد در گذر است و توقفی برآن متصور نیست و این مشکل اساسی در تجزیه و تحلیل یک فراگرد وجود دارد و کار را بر محقق بسیار دشوار می سازد . برای تجزیه و تحلیل یک فراگرد تنها راهی که وجود دارد این است که اول رابطه بین اجزاء آن را مشخص کرده ،سپس تاخیر و تاثرمتقابل آنها در نظر گرفته شود اغلب تصور ما از جهان و آنچه دراوست ،این است که ساکن است و هنگامی فعال می شود که محرکی که آن را به حرکت درآورد . از این رو، تحرک و عمل فراگردی عموماً کمتر در نگرش ما نسبت به جهان در نظرگرفته می شود. و این خود باعث آن می شود که وقتی ما در مورد یک مفهوم فراگردی می اندیشیم ،می باید مفاهیم و اصطلاحات ساکن را به کار گیریم  . نتیجه روشن این نوع نگرش آن است که در هنگام بررسی یک فراگرد اندکی درنگ فراگرد را از حالی به حال دیگر متحول کرده  و کار بررسی را بسیار دشوار و حتی غیرممکن می سازد به عبارت دیگر فراگرد، خود تغییرکردنی است . البته باید در نظرداشت که پدیده ها خود به خود تغییرنمی کنند بلکه همواره عاملی که آنها را به مرز تغییرنزدیک می کند وجود دارد. که باید آنرا به دقت مورد بررسی قرارداد و دلیل تغییرآنرا یافت .

این اعتقاد فراگردی بودن ارتباطات آنرا به گونه ای  طرح می کند که ارتباط غیرقابل برگشت و یک شرایط ارتباطی تکرار ناپذیر است . همواره بک پدیده ارتباطی از شرایط حاکم برخود برمی خیزد وبرپدیده ارتباطی بعدی تاثیرمی گذارد . بدین معنی که پدیده ها چون دانه های زنجیر به یکدیگر  پیوسته اند . و هر حلقه ، حلقه دیگری رابه همراه خود می آورد و آن حلقه به حلقه بعدی تا آخر متصل است . دراین راستا برخی از صاحب نظران ارتباطات ،ارتباطات را پدیده ای تکاملی می دانند که به گونه فراگردی  از افراد و نظام اجتماعی که در آن زیست می کنند، نشأت گرفته و خود به نوبه خود بر آنها تاثیر می گذارد . از طریق این جریان و فراگرد، انسان ها و نطام های اجتماعی تکامل می یابند، تغییر می پذیرند ، خود را با شرایط منطبق می کنند، جایگزین می شوند، رشد می کنند، باکهنگی از میدان بدر می روند و نهایتاً خاموش می شوند.

فراگرد ارتباطی نظام گر است

هر چند با نگاه اول ممکن است ساختار یک فراگرد ارتباطی نامعلوم و غیر مشهود به نظر آید ، اما تعداد زیادی از صاحبنظران بر این اعتقادند که فراگرد ارتباطی پدیده ایی است کاملاً نظام گرا و تابع نظام ما می توانیم سیستم یا نظام را مجموعه ا یی از عوامل و عناصرپیوسته به یکدیگر بدانیم که با یکدیگر به صورت یک کل پیوسته اند وبرای یک هدف و منظور خاص فعالیت می کنند.مفهوم نظام گرایانه ارتباطات در بر گرینده پیوستگی و تعامل میان اجزاء وعناصر ارتباطی با یکدیگر است. این مفهوم بیانگر این است که چگونه اعضاء با یکدیگر عمل می کنند و بر یکدیگر اثر می گذارند و در نهایت به یک نتیجه خاص دسترسی پیدا می کنند . به نظر صاحب نظران ارتباطات انسانی که بر این مقوله واقف و معتقدند ، در این راستا هیچ تفاوتی میان ارتباطات وسایر رشته های علوم که با ویژگی نظام گرایانه بررسی می شوند وجود ندارد. فرقی میان ترکیب اجزاء آب (H2O) که از هیدروژن و اکسیژن ترکیب شده وبا هم تاثیر و تاثر متقابل داشته و در نهایت آب را پدید می آورند ، با یک پدیده اجتماعی وجود ندارد.

در یک پدیده اجتماعی نیز انسان ها، فردفرد، افراد و انسان های متفاوتی هستند با خواسته ها و نیازهای گوناگون و متقاوت و متمایز از یکدیگر می باشند. گاه مقایسه میان دو نفر کاری است دشوار، بل عبث است. اما وقتی در گروه و جمع قرارمی گیرند چیزی دیگری شده ، نیاز ها و خواسته ها ی آنها دگرگون شده و گاه کاملاً متفاوت از آنچه به گونه  فردی بودند متجلی می شوند. انسان به گونه فردی اگر اگر مورد مطالعه قرارگیرد یک چیز است و وقتی در جمع و به صورت اجتماعی و گروهی مورد مطالعه قرارگرفت ، چیزی دیگری می شود . این خاصیت و خصلت با آنچه در ترکیب هیدروژن و اکسیژن دیدیم و یا در یک نظام کیهانی ، تفاوتی ندارد . در یک منظومه کیهانی پیوستگی و در عین حال جدایی ستارگان ، ثوابت و سیارات با یکدیگر انکار ناپذیراست ، آنها (ستارگان )هر یک جدا ، جدا یک ستاره و یک موجود آسمانی برای خود هستند که با دیگران تفاوت دارند، اما بودن آنها به مجموعه و نظام بستگی دارد . اگریکی از آنها از زنجیره خارج شود ، بدون شک آثار اجتناب ناپذیری بردیگران و برکل مجموعه وارد خواهد آمد .به همین ترتیب ، همانطور که اشاره شد ، فراگرد ارتباطی ، فراگردی نظام گرایانه است ، این فراگرد مثل هر فراگرد نظام گرایانه درگیر مجموعه ای از عوامل و اجزاء سازمان یافته و مبتنی بر روشی است که در کنار یکدیگر قرارگرفته و به صورت مجموعه ای با هم عمل می کنند. با نگاهی گذرا ، می توان چنین دریافت که ارتباطات شامل اجزاء و عناصرزیراست :

  • منبع که پیام را می فرستد. او در حقیقت فرستنده پیام است .
  • پیام چیزی که باید به دیگری منتقل شود ، خواه برای دادن اطلاعات به او و خواه جهت اثرگذاری براو یا اقناع  او .
  • از طریق مجرا یا وسیله ای این پیام فرستاده شود . خود به خود پیام از فرستنده به گیرنده نخواهد رسید .
  • این پیام به یک گیرنده پیام ، فرستاده می شود . او که عموماً فرد دیگری است این پیام را دریافت می کند . این نظام ، البته ، عوامل و اجزاء دیگری را نیزشامل می شو.د که فراگرد ارتباطی را پیچیده تر می کند. در صفحات بعد در مورد آنها سخن بیشتری خواهیم داشت .

نظامی را که در ارتباطات بیشتر با آن مواجهیم ، نظام اجتماعی است که فراگرد ارتباطی در آن شکل گرفته و انجام می پذبرد. برای مثال ، نظام اجتماعی ازدواج، حداقل دو انسان را در برمی گیرد  و اغلب خود در یک نظام اجتماعی به نام نظام خانواده شکل می گیرد. ارتباط دو گانه بین افراد که به تعداد زیاد هر روزه در زندگی هر یک از ما می باشد ،مثل ارتباط رئیس یا مرئوس خود ، یا ارتباط کارکنان یک سازمان یا یکدیگر و غیره در نظام های سازمانی شکل می گیرند.نظام های سازمانی خود نیز در نظام های اجتماعی قرارمی گیرند . عمل ارتباط ، خود ، به گونه کاملاً متفاوت از حالتی به حالت دیگر متفاوت است . این عمل بستگی دارد که در چه شرایطی ارتباط برقرارمی گردد. . آیا در یک سازمان کاملاً شکل گرفته ، تولید وبازرگانی مبتنی بر ساختار رسمی سزمانی است ، یا در یک کلاس درس ، یا بین دو دست یا اینکه از طریق چهره به چهره  این ارتباط انجام گرفته است ؟ در این نوشته ، ارتباطات را فراگردی اجتماعی و منبعث از نظام اجتماعی می دانند ودر فصول آتی ویژگی های ان را مورد توجه قرار خواهیم داد .

فراگرد ارتباطی میان کنشی است

هر جا که صحبت از نظام گرایی پدیده ایی می شود ، دیر یا زود و به طریقی مستقیم یا غیر مستقیم مفهوم میان کنش  آن نیز مطرح می شود چرا که مفهوم اخیر ، خود یکی از ویژگی های نهفته در درون نظام است . هنگامی که می گوییم فراگرد ارتباطی مبتنی بر میان کنش است، ما خود بخود بر این باور گرایش خواهیم داشت که این فراگرد و پویایی رابطه میان انسانها استوار است . اکثر جامعه شناسان و دست اندرکاران علوم اجتماعی به معنی وسیع کلمه ، میان کنش یا کنش متقابل را در مورد ارتباطات ، مبادله دو سویه پیام های بین دو انسانی که به عمل ارتباطی پرداخته اند می دانند که به دگر گونی و تغییر در یکی از آنها یا هر دوی آنها می انجامد .هر یک از ما ، به عنوان یک شهروند خریدار یا مصرف کننده ، که در مقابل تولید کننده یا فروشند ، هنگام خرید ، به یک فراگرد ارتباطی مبتنی بر میان کنش و تاثیر وتاثیر دو جانبه می پردازیم . فروشنده سعی می کند با اثر گذاری خود بر ما ، ما را برآن دارد که کالای او را بهترین دانسته و آن را از میان ده ها و یا صد ها کالا انتخاب کنیم . مانیزدر مقابل سعی بر ان داریم که به عنوان خریدار این تاثیر ار برآن بگذاریم که فروش کالا با شرایط و مبلغی که ما پیشنهاد می کنیم به نفع اوست و چه بسا در آینده مشتریان زیادی از این طریق به سراغ او آیند . کنش متقابل در رابطه استاد و دانشجو نیز چنین است . استاد بر آن است که به دانشجو بقبولاند و بر او این تاثیر رابگذارد که ، برای موفقیت آینده خود بیشتر تلاش کند و در س بیشتری بخواند ، و گاه دانشجو ممکن است بخواهد به استاد بقبولاند و تاثرلازم را در او مرعی دارد که موفقیت تنها در خواندن نیست .میان کنش ، زمانی رخ می دهد که یک جریان و رابطه دادو ستدی در بین اجزاء آن فراگرد بوجود آید . میان کنش در ارتباطات عموماً به تبادل پیام ها اطلاق می شود که میان دو نفر در جریان است که این ، خود ممکن است منتج به تغییر در  پیام ها شود . به گونه ای روشن ، وقتی دو نفر در یک فراگرد ارتباطی درگیر می شوند ،در تمام لحظه های تبادل و میان کنش ، هر یک دگرگون می شود، و این دگوگونی خود ناشی از دگوگونی در نگرش ها وتمایلات هر یک از آنها است .

پیام ها ، چه کلامی و چه غیرکلامی ، تاثیری در ط رف مقابل می گذارد و آن تاثیر منجر به دگرگونی در نگرش ها و رفتارهای فرد مقابل می شود و او را برآن می دارد که از طریق مکانیزم بازخورد عکس العملی نشان دهد که متمایز با قبلاً از خود نشان داده است ، است . این خود ، در فرستنده پیام تاثیرمی گذارد و او نیزدگرگون می شود و ممکن است به شدت بیشتر به کار خود ادامه دهد ویا اینکه از تاب و توان گذشته کمی بکاهد .گاه ممکن است چنین به نظرآید که فقط یکی از طرفین فراگرد ارتباطی دگرگون شده است و طرف دیگر تغییراز خود نشان نمی دهد . پژوهش های دقیق و خرده نگر ، نشان داده اند که چنین نیست . هر دو طرف فراگرد ارتباطی تغییرمی پذیرند. هر چند که ممکن است یکی از آنها از خود چنین تغییری را کمتر بروز دهد و سعی در پنهان کردن احساس و رفتار خود کند. این پژوهش براین باورند – و. این باور از یافته های پژوهش ها به دست آمده است – که خواه ناخواه ،انسانی  که در فراگرد ارتباطی درگیر شده است ، دگرگون می شود و این دگرگونی با شدت و ضعف  در او نمایان خواهد شد . گاه دگرگونی در باورها و نگرش ها است ،و گاه دراحساسات و زمانی در رفتار .در هر حال افرادی که در فراگرد ارتباطی قر ارگرفته اند و عمل فرستادن و گرفتن پیام یا پیام ها را انجام می دهند ، در فراگرد دگرگونی وارد می شوند ، تلاش در دگرگون کردن دیگران می کنند و دگرگونی را می پذیرند . این دگرگونی ها ، همانطور که اشاره شد ، ممکن است از نظراحساسات ، باورها ، اطلاعات ، تصمیمات ، رفتارها و یا متغیرها ی دیگر به وقوع بپیوندند . شک نیست موقعی این عمل انجام می پذیرد که پیام  مناسب  ارسال پیام بکار گرفته شده باشند .

ارتباطات می تواند ارادی باشد یا غیر ارادی : 

در یک فراگرد ارتباطی، از نظر توجه و عدم توجه یا ارادی بودن فراگرد، از نظر فرستنده پیام و یا گیرنده پیام با موارد زیر مواجه خواهیم بود :

  • فرستنده پیام به گونه ای ارادی پیامی را برای گیرنده ای می فرستد که او نیز به گونه ای ارادی پیام را دریافت می کند. در چنین وضعی ، می توان گفت، فراگرد ارتباطی به درستی کار خود را می کند و به گونه ای مؤثر نسبت به انواع دیگر فراگرد های ارتباطی عمل می کند.
  • فرستنده پیام ممکن است به گونه ای غیر ارادی پیامی را به گیرنده پیام ارسال دارد که او به صورت ارادی پیام را دریافت می کند. نمونه این گونه ارتباط می تواند گوش دادن به مکالمه دو نفر باشد که هیچ یک از آن دو نمی خواهند دیگری به مکالمه آنها گوش بدهد ، و یا اینکه اساساً بر این نیستند که پیام خود را بجز خود دیگری منتقل کنند. اما شخص ثالث که ، به هر دلیل ممکن است مجذوب مکالمه آن دو شده باشد ، پیام را دریافت می کند ( کاملاً ارادی ) در حالی که به هیچ وجه آن دو چنین قصدی ندارند که او پیام را دریابد .مقوله استراق سمع در شمار این فراگرد ارتباطی است و نمونه دیگر از این ارتباط را می توان مشاهده روانپزشک از رفتار ها و حرکات بیمار خویش دانست و یا مشاهده محقق و متجسسی را در نظر گرفت که رد یا افراد خاصی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و رفتا رها و حرکات آنها را مورد توجه قرار می دهد و از آنها معانی ویژه ایی را استخراج می کند .
  • در مقابل ، ممکن است هر فردی که پیام را می فرستد کاملاً آگاه بوده و به گونه ایی ارادی پیام خود را برای پیام گیر ارسال دارد ، اما در مقابل گیرنده و یا پیام گیر به گونه ایی ناخودآگاه  و یا غیر ارادی از خود واکنش نشان دهد . دراین مورد نیز مثال های فراوانی وجود دارد و هر یک از ما در زندگی روزمره خود با بسیاری از آنها روبرو می شویم برای مثال ، در بسیاری از کلاس های درس یا سخنرانی ها ، چنین اتفاقی بسیار رخ می دهد . فرستنده پیام به روشنی می داند که چه می گوید و چه می خواهد بگوید اما گیرنده پیام به خاطر عوامل فراوان که زیرعنوان اختلالات بدان خواهیم پرداخت، از فراگرد دلخواه  ارتباطی خارج شده و در دنیای خود به تفکر و ادارک خاصی می پردازد . در این حال او از پیام ارسالی آنچه فرستنده خواهان آن است دریافت نمی کند، بلکه آن را که خود می اندیشد برآن گسترش می دهد .
  • در نهایت ، ممکن است هر دو سوی فراگرد ارتباطی ، یعنی فرستنده پیام و گیرنده آن ، هرد دو نسبت به فراگرد ارتباطی و پیام ارسالی ناآگاه باشند . اغلب رفتارهای غیرکلامی ما ، همچون لباس و طرز لباس پوشیدن ، دراین طبقه قرار می گیرد . بسیاری از ما ممکن است بدون انکه توجهی به تاثیرلباس و پوشیدن آن در دیگران داشته باشیم آن را بپوشیم و نیز بسیاری از ما قضاوتی را که در مورد دیگران می کنیم ، به میزان زیادی تحت تاثیر ظاهر و بویژه لباس و شیوه استفاده از آن است و در اکثرموارد ، خود از آن بی خبریم و تصور می کنیم دوست داشتن با نفرت از فرد از افراد به خصوصی فقط براساس گفته ها و رفتارهای آنها است .

بسیار دیده شده است که با افتخار به دیگران گفته ایم که :” من کسی هستم که در باطن افراد می نگرم نه به ظاهر آنها ” . اما پژوهش ها ، گویای این واقعیت هستند که اکثرما ، تابع وضعیت ظاهر افراد ائم و درمدت کوتاه ، بیشترین سنگینی بار قضاوتی ما ، بردوش ظاهر و وضع ظاهری افراد است .در بررسی که توسط نگارنده در گروه صنعتی مینو بر روی 93 نمونه از کارکنان این شرکت انجام گرفته ، این نتیجه بدست آمده است که قضاوت افراد بیشتر براساس بسته بندی ، نام و شعار است تا ماهیت کالا.

فراگرد ارتباطی  می تواند تعاکلی یا مرادواه ی  باشد

بحث مراوده و رفتار های مراوده ای در ارتباطات در کتاب های زیادی آمده و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. در سال های اخیر شمار این کتاب ها بسیار زیاد شده است و اگر مستقیماً نام مراوده و یا مشتقات آن را در عنوان نداشته باشند فصل مهمی از مباخث خود را به آن اختصاص داده اند. دانشمندان وپژوهندگان علم ارتباطات، به توافق کامل و یا اجماع در مفهوم ” مراوده ” نرسیده اند و هریک از آنان دیدگاه خاصی بدان می نگرند .

مفهوم مرادوه از دید هر یک از  آنان متفاوت است ، و گاه چنین به نظر می رسد که هرگز نمی توان ایمان را در این مورد همسو کرد . این دلیل برای این اختلاف نظر این واقعیت است که مفهوم مراوده مفهومی دشوار از نظر تعریف و تکنیک وجوه امتیاز آن با لغات و مفاهیم مشابه است . برای آنکه با مفهوم مراوده آشنایی یافته و به کم وکیف آن وقوف یابید به اطلاعات زمینه ایی خاصی میازمندید و تا حدودی نیز باید نگرش و جهت پیشین خود را اگر احیاناً با آنچه می آید متفاوت است تغییر دهید . باید در نظر داشت که مفهوم مراوده، مفهومی نیست که به آسانی بتوان به آن اشاره و آن را عینی کرد بلکه ، در واقع یکی از ویژگی های نوع خاصی از ارتباطات است که مورد توجه بسیاری قرارگرفته است. ما تساهل و بردباری شمارا در پذیرش اطلاعات زمینه ای به هنگام تغییرنگرش در مفهوم مراوده ارتباطی می طلبیم .

فراگرد ارتباطی در محیط شکل می گیرد و انجام می پذیرد . محیط نه تنها به فراگرد ارتباطی و نوع آن تاثیر می گذارد ، بلکه به ادراکات ، آنچه بین خود رد و بدل می کنیم ، و حتی در سطحی که ارتباط می گیریم نیز تاثیرمی گذارد . ما در خلاء با یکدیگر ارتباط نمی گیریم . کنش ها و واکنش های ما در مقابل یکدیگر در چارچوب نظام های اجتماعی و شرایط فیزیکی حاکم برماست . آنچه شما در خانه با والدین و خواهران و برادران خود در میان می گذارید ، کاملاً متفاوت از آن است که در دانشگاه یا کارخانه با دوستان خود در میان می گذارید ،یا به استادان و روسای خود می گویید . علاوه براین ، آن گونه که شما به جهان و دگرگونی های آن می نگرید با توجه به عوامل محیطی و نظام اجتماعی بررفتار ارتباطی شما اثرمی گذارد.  به این بیاندیشید که که چگونه باورها و ارزش های شما با آمدن به دانشگاه و یا به محیط کار ، به تدریج دگرگون شده اند .

بدین سان شدنی است که ، ادراک ما از جهان یا واقعیت از نظرما – دائماً در معرض دگرگونی است و بستگی به آن دارد که در کجاییم و محیط جغرافیایی و شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم برما چگونه هست و این عوامل در روی ما در آن برهه خاص  از زمان چه تاثیری گذارده اند. ممکن است برخی از ما این تجربه مشترک را داشته باشیم که پس از سال های سال دوری ، از دوستی که در دوره کودکی یا دبیرستان با ما بوده و بسیار صمیمی بوده ایم روبروشویم . آن دوست در گذشته نزدیک ترین فرد به ما در زندگی بوده است ، و ما از همه چیز یکدیگر با خبربوده ایم . انا اینک پس از چندسال جدایی و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی  برای هر کدام از ما – یکی در دانشگاه و دیگر ی در محیط کار – احساس می کنیم دیگر نمی توانیم به درستی با یکدیگر ارتباط داشته باشیم . حرف یکدیگر را نمی فهمیم و وجود یکدیگر را به راحتی نمی توانیم تحمل کنیم . چیزی زیادی برای گفتن و در میان نهادن با یکدیگر نداریم . ارتباط بین ما با دشواری انجام می پذیرد . این دشواری از این رو پدیدآمده است که ما دیگر در یک محیط و شرایط یکسان با یکدیگر نیستیم . یکی دانشجو است و دیگری کارگری ساده ، یکی تجارب فراوانی در محیط کار بدست آورده است و دیگری دنیای وسیعی از تفکرات و آگاهی های علمی به رویش گشوده شده است . دیگر نزدیکی و یگانگی گذشته نمی تواند بین ما دو نفرپدید آید مگر آنکه بازما دو نفر در شرایط بکسان قرارگیریم. نزدیکی که در ارتباطات بین شخصی ، مبحثی گسترده و جالب توجه است در حقیقت بر پایه های یکسان محیط جغرافیای ، اجتماعی و فرهنگی و نگرشی شکل می گیرد . تفاوت هر یک از عوامل فوق در طرفین ارتباط درجه نزدیکی را کاهش می دهد. این تجربه بیانگر این واقعیت است که ارتباط در فضا و محیطی که بر ادراک ما تاثیر دارد شکل می گیرد و این فضا یا محیط است که اشکال و شیوه های ارتباطی را برای ما رقم میززند .

این فراگرد در دورن ” خرده فرهنگ ها” نیز شکل می گیرد  اعضای یک خرده فرهنگ معین ، مثلاً قشقائی ها یا لر ها و آذری زبانان ادارک بهتر ونزدیک تری نسبت به یکدیگر و مسائل مربوط به خود دارند. ارتباط موثر مبتنی بر پیش بینی درست از وجوه اشتراکی نهفته در دل یک فرهنگ است و نیز مبتنی بر قدرت سازگاری آن با ادراک های مشترک و نگرش های یکسان در فراگرد رمز گذاری   و رمز خوانی پیام ها می باشد . در فراگرد ارتباطات در سطح اجتماعی ، توجه ما بیشتر متوجه گروه ها و خرده گروه ها در درون یک فرهنگ است . در اینجا ما تمرکز خود را به روی این پدیده که چگونه افراد به سازمانها، حرفه هاف انجمن ها وغیره پیوسته می شوند، معطوف می داریم. مثلاً پزشکان، دانشجویان، والدین و فرزندان وغیره در این سطح ما با دیگران با توجه به نقش   اجتماعی آنان ارتباط برقرارمی کنیم. ما بر این باور وانتظاریم که تمام پزشکان از زبان مشترکی که برای همه آنها قابل درک است استفاده کنند. یا مادران براحتی بتوانند احساسات و باور های خود را با یکدیگر در میان بگذارند . هرفردی که دریک گروه و دسته خاصی که مبتنی بر ویژگی خاص خود است قرارگیرد، براحتی بتواند با دیگر افراد در آن دسته ارتباط برقرارکند، و رفتارهای قابل پیش بینی دیگران را بسنجد. در این سطح از ارتباط، ارتباط موثر مبتنی برپیش بینی درستاز وجوه استراک نهفته در دل یک نقش یا حرفه است که توان سازگاری یا انطباق  با ادراک های مسترک و نگرش های یکسان در رمز گذاری ورمز  خوانی پیام ها را بر آن حرفه و یا نقش دارا است.

ارتباطات در سطح فردی یا شخصی بیشتر به ویژگی های فردی یک انسان توجه دارد . انسانی که با انسانهای دیگر در عین اشتراک در بسیاری از زمینه ها تفاوت های زیادی دارد و کمتر می توان او را از همه جهت با فرددیگری مقایسه کرد . دراین سطح ما به پیش بینی درست از ویژگی های منحصر به فرد وضعیت روانی  و شخصیتی یک انسان می پردازیم . در چنین فعالیتی اگر موفق باشیم و بتوانیم به گونه ای موثرعمل کنیم ،می باید پیام خودر ا با توجه به ویژگی های فردی آن شخص ، تدوین و تنظیم و ارسال داریم  و بتوانیم پیام های ارسالی او را به درستی تفسیرکنیم . دراین سطح ، و فقط در این سطح نه در سطوح دیگر ، ارتباط نزدیک یا صمیمانهپدیدمی آید که بوسیله آن اطلاعات شخصی و فردی ما به دیگران منتقل می شود . لازم به توضیح است که به راحتی نمی توان از نظر ارتباطی به این سطح رسید ، مگر آنکه پیش از آن جنبه های مشترک و یکسان فرهنگی و اجتماعی یا طرف مقابل را دریابیم . ارتباط نزدیک و صمیمانه بدون وجود زمینه های مشترک  فرهنگی و اجتماعی با فرد یا افرادی که در فراگرد ارتباطی قرارمی گیرند اگر غیرممکن نباشد دشوار است .بنابراین ، آنچه مقصود ما از فراگرد ارتباطی به گونه مراوده ای یا تعاملی است ، آن است که ارتباطات در خلاء انجام نمی گیرد ؛ بلکه ارتباطات می تواند مراوده ای باشد، برای اینکه به عنومان پاره ای از محیطی بزرگ به حساب می آید که ما ، در درون آن زندگی می کنیم و خواسته ها و نیازهای خود را در آن به اطلاع دیگران می رسانیم و از آنان پیام هایی را دریافت می داریم که از طریق آنها به خواسته ها و نیازهای آنان وقوف حاصل می کنیم .

فراگرد ارتباطی ، عملکردی یا مبتنی بر وظیفه است :

از آنچه که در صفحات گذشته در مورد فراگرد ارتباطات آمده است ، چنین مستفاد می شود که فراگرد ارتباطات انسانی ، وظایفی را برعهده دارد که می بایید به آنها عمل کرده و هدفی را جامعه عمل بپوشاند . و بدین مفهوم رسیدیم که وظیفه اساسی ارتباطات انسانی ، دگرگونی و سازش با دگرگونی است. اما سؤال عمده این است که ما از ارتباطات چه نوع دگرگونی را توقع داریم و چگونه؟ و ارتباطات، خود چه وظیفه ای دارد ؟

  • وطیفه پیوستگی: یکی از وظایف ارتباطات استقرار ، ابقاء و دگرگونی روابط اجتماعی است. بدون شک بسیاری از ما از این رو به ارتباطات روی میاوریم تا به دیگران بپیوندیم، وخود را با دگرگونی هایی که از ان حادث میشود سازگار کنیم. این وظیفه عموماً بیانگر وجود یا عدم وجود جاذبه ، نزدیکی، تشابه واشتراک بین مردم است. دو نفر یکدیگر را می بینند.
  • وظیفه اطلاعاتی و استداراکی : اکثر دانشمندان ارتباطات بر این باورند که یکی از مهم ترین وظایف ارتباطات، وظیفه اطلاعاتی و استدراکی است که موجب افزایش استداراک از طرف مقابل فراگرد ارتباطات با افزایش اطلاعات می شود. یکی از کارهایی را که ارتباطات می کند، همان طور که اشاره شد، فرستادن ودریافت پیام نوشتاری، و گفتاری و غیر کلامی ( یا حرکتی ) بدانیم که به منظور انتقال معنی و مفهوم از فردی به فرد دیگر و یا تاثیر وتاثر بر روی دیگران ویا نفوذ در آنها به کار می رود، در آن صورت، ما بدین خاطر با دیگران ارتباط برقرار می کنیم که تغییری در اطلاعات آنها بوجود آوریم و یا خود را با آنها سازش داده و یا آنها را به سوی انطباق با خویشتن بکشیم.
  • وظیفه تاثیر گذاری: همان طور که در تعریق مطرح شده در بند 2 این نوشتار اشاره شد، یکی از وظایف مهم اطلاعات تاثیر گذاری بر دیگران یا نفوذ در آنهاست. ارتباطات همواره از سوی فرستند پیام در پی مقصود ومنظوری برقرارمی شود. یکی از رایج ترین و شایع ترین منظور ها برای انجام ارتباط تغییر نگرش ، باورها ، ارزش ها و یا رفتار اشخاص دیگر است. هر روز ده ها و صد ها بار،ما با چنین منظوری با دیگران ارتباط برقرارکرده و سعی نی کنیم دگرگونی های دلخواه را در آنها ایجادکنیم. به عبارت دیگر، سعی در تاثیر گذاری یا نفوذ در آنها می کنیم. به ترتیب هر روز دیگران چنین کاری را  با ما می کنند. آنها تلاش میکنند که با نفوذ در ما رفتار ما را تحت نظم و کنترل خود درآورند. سعی می کنند باروهای ما را دگر گون کرده، ارزش های مورد پذیرش مارا تغییر داده و در نهایت ما را آنگونه که خود می طلبند شکل دهند. آنها کالای مورد نظر خود را به ما می فروشند، ایدئولوژی مورد نطر  خود را برای ما  موجه جلوه می دهندو ما را به سوی آن می کشند و در نهایت ما را برآن می دارند که به دنبال منافع آنها حرکت کرده، به نفع آنها حتی به خشونت متوسل شویم.
  • وظیفه تصمیم گیری : ارتباطات علاوه بر وظایف فوق، وظیقه تصمیم گیری نیزدارد . یکی از عمده ترین پیامد های فراگرد ارتباطی، رسیدن به یک تصمیم ویژه است. اغلب، ما از آن رو با دیگران ارتباط برقرارمی کنیم تا به ما کمک کنند که بتوانیم با تصمیم درست تر وبهتری در مورد خاصی دسترسی پیدا کنیم و یا بتوانیم رفتار خود را هماهنگ با آن موضوع خاص کرده به تنظیم آن مبادرت ورزیم . در بقیه موارد، ارتباطات به ما کمک می کند که تصمیماتی را که بر ما اثر دارند درک کرده و خود را با آنها سازش دهیم.
  • وظیفه تصدیق: وظیفه نهایی ارتباطات در بر گیرنده پذیرش مداوم یا غیر مداوم یک تفکر، باور ، رفتار، محصول، تصمیم وغیره است. از طریق ارتباطات، سعی در منطقی کردن تداوم یا توجیه در گسستگی برخی از دگر گونی ها که قبلاً مورد پذیرش ما قرارگرفته اند می کنیم. از این رو، یکی از پیامد های اساسی فراگرد ارتباطی تصدیق ویا عدم تصدیق تغییرات گذشته است. این وظیفه شاید یکی از راه های مهم پیوستگی به پذیرش دگرگونی ها باشد.

تمام این وظایف مبتنی بر دگرگونی هایی است که از ارتباطات نشأت گرفته است. از این رو، ممکن است به همه آنها از دید پیامدها و یا تاثیرات ارتباطات نگاه شود. ممکن است ما آنها را دلیل قاطعی برای اینکه چرا با یکدیگر ارتباط برقرارمی کنیم، بدانیم. معیارهایی که ما را بر آن می دارد که تشخیص دهیم دهیم ارتباطات مؤثر بوده است یا نه، این است که آیا به این وظایق عمل کرده است یا نه؟ آیا فراگرد ارتباطی توانسته است به درستی به خواسته های مورد نظر دسترسی پیدا کند ؟ اگر تواسنه باشد به دگر گونی مورد نظر دست یافته و یا خود را هماهنگ و هم سو با آن کرده باشد، می توان گفت ارتباطات مؤثر است، در غیر آن، باید گفت نتوانسته است به وظایف خود عمل کند و آنچه می خواسته است بدان دسترسی یابد.

منبع

موسوی، سیدعرفان(1392)، نقش تلفن همراه در تعاملات میان فردی و ارتباطات اجتماعی(مطالعه موردی شهروندان کرج)، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0