ضرورت و انواع برنامه ریزی

حوزه برنامه ریزی درسی با وجود سابقه تاریخی کوتاه مدت، از منابع نظری غنی برخوردار است. مبانی نظری حوزه برنامه درسی در تصمیمات برنامه ریزی به ویژه تعیین هدف تأثیر غیرقابل انکاری دارد، اگرچه هدف می تواند به عنوان یکی از مولفه های نه گانه برنامه درسی قلمداد شود . اما مولفه ای است که دیگر مولفه ها باید در راستای نیل به آن و در تعامل با هم در برنامه درسی مورد توجه قرار گیرند.

علیرغم نقش بنیادی هدف در برنامه ریزی درسی، محتوا نیز عنصر بسیار مهمی است که به هدف معنا و مفهوم می بخشد. در صورتی که محتوا هم خوانی لازم را با هدف نداشته باشد و یا زمینه ساز تحقق هدف ها نشود، فرایند یاددهی- یادگیری نتیجه ثمربخشی را به بار نخواهد آورد. با توجه به نقش محتوا در دستیابی به هدف های برنامه درسی، این عنصر، برنامه درسی را بر آن داشته است که تناسب آن را با دیگر عنصرهای برنامه درسی بررسی کند و ملاک ها و معیارهای مناسبی را برای تعیین میزان اثر بخشی و کارایی آن گردآوری کند. برای این منظور شیوه تجزیه و تحلیل محتوا پس از جنگ جهانی دوم در زمینه آموزش و پرورش ظهور یافت. روش تحلیل محتوا در واقع مبتنی بر این فرض اساسی بنا شده است که هر وسیله ارتباطی از جمله کتاب درسی دارای پیام های آشکار و پنهانی است که خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد. آشنایی برنامه ریزان درسی با مبانی نظری این حوزه علمی می تواند آن ها را در تولید برنامه های درسی منطبق بر منابع علمی یاری نماید. برنامه ریزی دارای انواعی به شرح زیر است:

  1. برنامه ریزی ویژه وخرد

داشتن هدفی کاملا مشخص و قابل اندازه گیری و ارزشیابی که در محدوده ی زمان معین، اجرا می گردد از ویژگی های این نوع برنامه ریزی می باشد. تهیه کتاب های درسی، تربیت مشاور برای دوره ی راهنمائی تحصیلی و مبارزه با بی سوادی از این نوع برنامه ریزی می باشد.

  1. برنامه ریزی آموزشی معلم

این نوع برنامه ریزی را معلم به قصد مدیریت بهتر یادگیری در کلاس درس انجام می دهد. معلم در خصوص نحوه ی نیاز سنجی، تعیین هدف، انتخاب و چگونگی سازماندهی محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی می اندیشد و طرح درس را تهیه می کند.

  1. برنامه ریزی نیروی انسانی

این برنامه ریزی برای تربیت عموم کارکنان آموزش و پرورش انجام می شود که مستقیما با برنامه ریزی اجتماعی- اقتصادی مربوط است، زیرا در این نوع برنامه ریزی هدف تربیت افرادی است که باید چرخ های اقتصادی کشور را به حرکت در آورند .

  1. برنامه ریزی آموزشی

برنامه ریزی آموزشی کلیه ابعاد و ارکان آموزش و پرورش را در بر می گیرد و دامنه ی برنامه ریزی آموزشی از انواع دیگر برنامه ریزی در آموزش و پرورش وسیع تر است. آن چه در برنامه ریزی آموزشی اهمیت دارد، وقوف به ارتباط و تعامل زیر نظام های جامعه با نظام کل است. برنامه ریزی آموزشی عبارت است از کاربرد روش های تحلیلی در مورد هریک از اجزاء نظام آموزشی و هدف آن استقرار یک نظام آموزشی کارآمد است.

  1. برنامه ریزی درسی

برنامه ریزی درسی به طراحی عناصر و عوامل مختلف یادگیری مربوط می شود. فرآیند یادگیری تحت تاثیر عوامل گوناگونی است که هر یک در جریان و چگونگی یادگیری تاثیر دارند.استعدادها، توانائی های یادگیرنده، محتوای برنامه ی درسی، نقش معلم، ارتباط متقابل شاگردان، فضای یادگیری و وسایل آموزشی را می توان از این عوامل نام برد. هر عامل جزئی از کل محسوب می شود که باید یه صورت مجموعه ی به هم پیوسته عمل کنند.

در برنامه ریزی درسی، آن چه همواره از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است، فرآیند انتخاب و سازمان دهی محتوا برای یک موضوع درسی خاص است. برای مثال اگر در یک برنامه درسی مقصد اصلی، آموزش دانش و مهارت های اجتماعی به دانش آموزان مقطع خاصی باشد، انتخاب موضوع یا ماده ی خاصی برای هدف مذکور نسبتا آسان است اما این که مدارس تحت این عنوان یا موضوع چه چیزی را باید آموزش دهند و دانش آموزان چه جزئیاتی را باید بیاموزند، مقوله ای حساس و مهم می باشد.

برنامه ریزی درسی از لحاظ مفهومی اشاره به یک فرایند خاص دارد که حاصل یا نتیجه ی آن، برنامه ی درسی است. اما آنچه که عملاً در ادبیات این رشته متداول است، واژه ی curriculum یا برنامه ی درسی است. واژه ی curriculum از ریشه ی لاتین race course و به معنای میدان مسابقه و یا فاصله و مقدار راهی است که افراد باید طی کنند تا به هدف مورد نظر دست یابند.

علی رغم روشن بودن معنای لغوی مفهوم برنامه ی درسی، برداشت ها از این واژه در صحنه ی تعلیم و تربیت متفاوت است. در این جا برخی تعاریفی که متخصصان از برنامه ریزی درسی و برنامه ی درسی ارائه کرده اند، نقل می شود. «برنامه ریزی درسی عبارت از پیش بینی و تهیه ی فرصت های یادگیری برای جمعیتی مشخص به منظور نیل به آرمان ها و هدف های آموزش و پرورش است که معمولاً در مدرسه انجام می گیرد.

تایلر برنامه ریزی درسی را چنین تعریف می کند: «برنامه ریزی درسی مجموعه کوشش هایی است که در جهت نیل به هدف های تعلیم و تربیت اعمال می شود». «برنامه ریزی درسی به یادگیری و طراحی عناصر و عوامل مختلف آن مربوط شود» . نیکلس و نیکلس برنامه ریزی درسی را «فرصت های یادگیری جهت ایجاد تغییرات خواسته شده در دانش آموزان و ارزیابی میزان ایجاد این تغییرات» تعریف کرده اند.

بابیت برنامه ی درسی را «مجموعه فعالیت هایی می داند که کودکان و نوجوانان جهت کسب توانایی های لازم برای زندگی بزرگسالی انجام می دهند».از نظر کمپل و کازول، «برنامه ی درسی فعالیت هایی است که تحت راهنمایی و نظارت و مربیان توسط کودک انجام می گیرد». آیزنر برنامه ی درسی را «سلسله وقایع آموزشی می داند که به قصد تحصیل نتایج آموزشی برای یک یا گروهی از فراگیران تدوین می شود» در نظر می گیرد.

از دیدگاه تابا «برنامه ی درسی چیزی است که وظیفه ی آن آماده سازی جوانان به عنوان افراد سازنده و سودمند برای اجتماع است». تانر و تانر برنامه ی درسی را چنین تعریف می کنند : «تجربیات آموختنی و نتایج مورد نظر به صورت طرح ریزی و هدایت شده از طریق بازسازی منطقی معرفت و تجربه که به منظور رشد دایمی یادگیرنده در زمینه ی شخصی و اجتماعی تحت نظارت مدرسه تدوین شده است». دال «برنامه ی درسی را چنین تعریف می کند: «برنامه ی درسی در محتوا و جریان رسمی و غیر رسمی که از طریق آن فراگیر معلومات و روش فهمیدن را تحت نظارت مدرسه کسب می کند، مهارت ها را فرا می گیرد و نگرش، ارزش گذاری و ارزش ها را تغییر می دهد».

اختلاف نظر در تعاریف برنامه ریزی درسی به اصول فکری، باورها و اعتقادات متخصصان و افرادی که برنامه ریزی را تعریف نموده اند، برمی گردد و نوشتن یک تعریف جامع و مانع از برنامه ریزی درسی کاری است دشوار که مرور زمان نیز شامل آن می شود و لذا هر تعریفی برای برنامه ریزی درسی پویایی نیز باید داشته باشد. برای این کار از تعریف عملیاتی استفاده می شود. در این جا برنامه ریزی درسی به کمک قلمرو و حدود و ثغور این رشته علمی تعریف می شود. برنامه ریزی درسی به آن حوزه علمی اشاره می کند که مشتمل بر قلمروهای؛ 1- مبانی برنامه ریزی درسی، 2- مهندسی برنامه ریزی درسی، 3- اجرای برنامه درسی، 4- تغییر برنامه درسی، 5- ارزشیابی برنامه درسی، 6- تاریخ برنامه درسی، 7- تحقیق برنامه درسی، می باشد. طبق تعريفی دیگر؛ برنامه درسي، حوزه اي علمي است كه حداقل شامل عناصر اهداف، محتوا، روش هاي تدريس و شيوه هاي ارزشيابي است. اين عناصر مورد توافق متخصصان برنامه ي درسي مي باشند . در ادامه با توجه به موضوع پژوهش عنصر محتوا مورد بررسی قرار می گیرد.

منبع

محمدآبادی، محمود(1394)، تحلیل محتوای کتاب ریاضی هفتم متوسطه اول، پایان نامه کارشناسی ارشد ، روانشناسی تربیتی، دانشگاه قم

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0