ویژگی رهبران موثق کدامند ؟
دید دامس و چنگ بیان می کنند که افراد در انتخاب حقایق زندگی خود آزاد هستند اما باید آن واقعیت را به رسمیت بشناسند- بر این اساس موثق بودن یک فرآیند خودمرجع است که به تعریف مشخصه های واقعی و پایدار هویت فردی می پردازد.” وی در ادامه پنج ویژگی را برای رهبران موثق برمیشمارد:
- شناسایی هدف
- اجرای ارزش های پایدار
- رهبری کردن با دل و جان
- برقراری ارتباط
- تشریح کردن خودتنظیمی
وثوق یک ویژگی نسبی است و در حقیقت به تجربه های شخصی فرد مانند افکار،احساسات، نیازها، خواسته ها، ترجیحات و یا عقاید مربوط می شود و براین نکته تاکید دارد که فرد باید به جای آنکه خود را متاثر از عکس العمل و ارزیابی های دیگران بداند، قوانین زندگی را مبتنی بر خود راستین قرار می دهد و با توجه به اندوخته ها و تجربیات خود رفتار نماید و بدین ترتیب فرد بعنوان یک بازیگر اجتماعی طبق قوانین خود بطور فعال به جای پاسخ دادن به واقعیات اجتماع، به استقبال آنها می رود. در اینجا وثوق برخلاف صداقت که همنوایی و تجانس اظهارات صریح و واقعی احساسات با تفکرات فرد می باشد و به واسطه زمینه ای که فرد با دیگران شفاف و صریح ارتباط برقرار می کند سنجیده می شود، هیچ وقت توجه صریحی به دیگران ندارد و بیشتر زمینه ای که فرد با خود صادق است مورد قضاوت قرار می گیرد.بدین ترتیب رفتارهای مثبت و موثق رهبر از طریق رفتارهایش بعنوان یک کیفیت پایدار از سوی پیروان درک می شود و با ایجاد چنین اعتمادی آنها را در یافتن ارزشها، باورها و معنای زندگی هدایت می کنند و اهداف را در راستای ارزشها تعیین ساخته و بطور کلی نسبت به فرد غیر موثق بیشتر به اخلاقیات پایبند می باشد.در حقیقت وثوق عامل مشترک میان اجزای تشکیل دهنده رهبری موثق می باشد و همین عامل موجب همپوشانی اجزاء می گردد بگونه ای که هریک از آنها با داشتن ساختارها و ویژگی های منحصر بفرد خود بطور هم افزایی تشکیل سازه ای به مراتب بالاتر و با پیامدهای مثبت تری را می دهند.
طی پنجاه سال گذشته، پژوهشگران رهبری بیش از هزار مطالعه برای شناسایی شیوه های قطعی، مشخصات شخصیتی رهبران بزرگ انجام داده اند. هیچ کدام از این مطالعات نیم رخ روشنی از رهبر ایدهآل را در اختیار ما قرار نداده است. اگر محققان شیوه رهبری یکسانی را معرفی می کردند، همه افراد همواره سعی می کردند از آن تقلید کنند.تبدیل به تیپ می شدند، نه افرادی یگانه و به آسانی برای دیگران قابل پیش بینی می شدند. هیچ کس نمی تواند با تقلید از دیگران موثق باشد. می توانید از تجربه دیگران یاد بگیرید، ولی اگر سعی کنید مانند آنها باشید، به موفقیت دست نخواهید یافت. افراد وقتی به شما اعتماد می کنند که موثق و ناب باشید، نه زمانی که نسخه کس دیگری باشید.
در پنج سال گذشته، افراد نسبت به رهبران کسب و کار بی اعتمادی عمیقی پیدا کرده اند. این نکته روز به روز روشن تر می شود که در قرن بیست و یکم، به نوع جدیدی از رهبری کسب و کار نیاز داریم.کتاب بیل جرج، تحت عنوان ” رهبری موثق: بازشناسی راز آفرینش ارزش ماندگار”، نسل جدید را به سوی رهبری موثق فرا خواند. رهبران موثق به هدف خود عشق می ورزند، همواره به ارزش هایشان متعهد هستند و در رهبری هم از دل و هم از سر خود بهره می گیرند. آنها روابط معنادار و دراز مدت برقرار می کنند و انضباط کافی برای رسیدن به نتایج دارند. آنها می دانند کی هستند.برای اینکه رهبری موثق خود را کشف کنید، لازم است ملتزم و متعهد به توسعه دادن خودتان باشید. باید درست مانند موسیقیدانها و ورزشکاران، تمام عمرتان را به تحقق بخشیدن قدرت بالقوه خود اختصاص دهید. رهبران موثق با عمل براساس ارزش ها و اصول خود و حتی گاه با قبول خطرات بزرگ، خودآگاهی را به منصه ظهور می رسانند. آنها با دقت زیاد، سعی می کنند انگیزه های خود را بگونه ای متوازن سازند که به همان اندازه که بدنبال پاداش و شهرت بیرونی هستند، به ارزش های درونی خود نیز اهمیت دهند. علاوه بر این، رهبران موثق تیم حمایتی قدرتمندی نیز در اطراف خود جمع می کنند تا همواره زندگی منسجم و پایداری داشته باشند.
سفر به رهبری اصیل با درک داستان زندگی خودتان آغاز می شود. داستان زندگی شما، بستر تجربیات شما است و از طریق آنها می توانید ایده هایی برای تاثیر گذاشتن بر جهان بدست آورید. طوری که جان بارت رمان نویس نوشته است:” داستان زندگی شما، زندگی شما نیست، داستان شماست.” به عبارت دیگر، آنچه مهم است، روایت شماست، نه حقایق زندگیتان. روایت زندگی شما مانند نوری دائمی است که در سر شما پخش می شود. شما مکرر و مکرر رویدادها و روابط فردی را که در زندگی شما اهمیت دارند را، دوباره پخش می کنید و سعی می کنید معنای آنها را بفهمید، تا جای خود را در دنیا پیدا کنید.گرچه داستان زندگی رهبران اصیل، طیف کامل تجربیات ( شامل تاثیر مثبت والدین، مربیان ورزشی، معلمان و مربیان) را پوشش می دهد، ولی بسیاری از رهبران گزارش کرده اند انگیزه آنها از تجربه مشکلی در زندگیشان سرچشمه گرفته بود. آنها اثرات تحول زای مواردی از این قبیل را ذکر کرده اند: از دست دادن کار؛ بیماری شخصی؛ مرگ نابهنگام دوستی نزدیک یا خویشاوند و احساس اخراج، تبعیز و طرد از طرف افراد هم تراز. با این وجود، رهبران اصیل بجای اینکه خودشان را قربانی ببینند، از این تجارب شکل دهنده برای معنادادن به زندگی خود استفاده می کنند. آنها این رویدادها را مجدداً سازماندهی می کنند تا بر چالش ها غلبه کنند و عشق خود را به رهبری کشف کنند.
رهبران اصیل می دادند باید به حرفهای دیگران گوش کنند، بویژه حرفهایی که دلشان نمی خواهد بشنوند. از آنجا که رهبران موثق به سطح بالایی از انگیزش و حفظ توازن زندگی خود نیاز دارند، برای آنها بسیار مهم است انگیزه های خود را درک کنند. انگیزه ها بر دو نوع هستند: بیرونی و درونی. خیلی از رهبران، گرچه به سادگی این را نمی پذیرند، ولی در واقع همواره سعی دارند موفقیت خود را براساس معیارهای بیرون بسنجند. آنها از شهرت و قدرت حاصل از ارتقای شغلی و پاداش مالی لذت می برند. از طرف دیگر ، انگیزه های درونی ناشی از معنایی است که برای زندگی خود قائل هستند. این انگیزه ها ارتباط نزدیکی با زندگی آدمی و نحوه نگرش او به آن دارد، نمونه های آن شامل رشد شخصی، کمک به توسعه افراد دیگر، بر عهده گرفتن آرمانهای اجتماعی و بهتر کردن دنیا هستند. کلید کار در آن است که بین تمایلات خود برای تایید بیرونی و انگزه های درونی تعادلی برقرار کنید که منجر به پیشرفت در کار شما شود.
رهبران اصیل تیم های حمایتی خارق العاده ای می سازند تا به آنها برای ماندن در مسیر صحیح کمک کنند. این تیم ها در زمان تردید مشاوره ارائه می دهند و در زمان موفقیت، در خوشحالی با آنها شریک می شوند. رهبران اصیل از تیم پشتیبان به خود تایید، مشاوره، راهنمایی و تقاضای اصلاح مسیر دریافت می کنند.حال این سوال مطرح می شود؛ برای ساختن تیم حمایتی چه باید کنید؟ اکثر رهبران موثق، یک ساختار پشتیبان چند وجهی دارند که شامل همسران یا نزدیکان، خانواده ها، مربیان، دوستان نزدیک و همکار ان می شود. آنها در طول زمان شبکه حمایتی خود را می سازند، چون تجارب، سوابق مشترک و صراحتی که با افراد نزدیک با خود دارند بتدریج اعتماد و اطمینانی را که برای ایام امتحان و تردید لازم است، ایجاد می کند.
رهبران اصیل حضور مداوم و مطمئنی دارند. آنها امروز بصورت یک فرد ظاهر نمی شوند و روز بعد بصورت فردی دیگر. انسجام نیاز به انضباط دارد، بویژه در زمانهای دشوار که ممکن است بسادگی فرد واکنش نشان داده و بسوی عادت های بد قبلی خود بلغزد. رهبران اصیل همواره از اهمیت اعتدال آگاه هستند. رهبران اصیل علاوه بر اینکه مدتی از وقت خود را با خانواده و دوستان خود می گذارند، ورزش می کنند، در کارهای معنوی مشارکت می کنند، به جامعه خدمت می کنند و به جایی که در آن بزرگ شده اند باز می گردند، تمام اینها برای کارایی آنها بعنوان رهبر لازم است و آنها را قادر می سازد اصالت خود را حفظ کنند.
رهبران اصیل می دادند هدف از رهبری، موفقیت آنها یا داشتن زیردستانی وفادار نیست. آنها نه تنها به اطرافیان خود الهام می دهند بلکه به آنها توان می بخشند بالا بروند و رهبری کنند.
رهبران اصیل چرخه نیکویی ایجاد می کنند که در آن نتایج حاصل شده کارایی رهبری آنها را تقویت می کند و به این ترتیب آنها می توانند آن نتایج را در طول زمانهای خوب و بد حفظ کنند. موفقیت این رهبران به آنها امکان می دهد افراد با استعداد را بسوی خود جمع کنند و در راستای اهداف مشترک سازماندهی کنند، چون آنها به افراد دیگری که در تیم آنها هستند قدرت می دهند که با به عهده گرفتن چالشهای بزرگتر رهبری کنند. در واقع کسب نتایج برتر در طی یک دوره زمانی ماندگار نشانه نهایی رهبری اصیل است. شاید بتوان بدون اصیل بودن به نتایج کوتاه مدت دست یافت ولی تا جایی که ما می دانیم رهبری موثق تنها راه ایجاد نتایج درازمدت ماندگار است.
برای رهبری اصیل، پاداش ویژه ای وجود ندارد. هیچ پاداش شخصی نمی تواند معادل لذتی باشد که از رهبری پژوهی از افراد برای رسیدن به یک هدف ارزشمند حاصل می شود. وقتی باهم از خط پایان رد شدید تمام درد و رنجی که پیشتر تجربه کردید به سرعت ناپدید می شود و جای انرا رضایتی عمیق می گیرد. رضایت از اینکه حس می کنید به دیگران قدرت داده اید و دنیا را جای بهتری کرده اید، این چالش ها حس موفقیت رهبری اصیل است.
منبع
خلج ،مرضیه (1392) ،رابطه هوش معنوی بارهبری موثق مدیران و کارکنان (فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران )،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی ،دانشگاه علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید