میانگین موزون هزینه سرمایه Weighted Average Cost of Capital
متوسط هزینه سرمایه یا هزینه سرمایه شرکت در کل، میانگین موزون هزینه اجزای سرمایه است که در آن، وزن یا ضریب مورد استفاده، نسبت هر یک از اقلام سرمایه مورد استفاده می باشد.اگر ko مبین هزینه سرمایه در کل باشد:
مزایای ارزش افزوده اقتصادی
هدف مدیریت مالی و اساسا مدیریت هر واحد انتفاعی، به حداکثر رساندن ثروت سهام داران می باشد. و حداکثر کردن ثروت شرکت تنها از طریق حداکثر کردن ارزش افزوده اقتصادی امکان پذیر است، زیرا اگر شرکتی ارزش افزوده اقتصادی مثبت داشته باشد، ارزیابی سرمایه گذاران از شرکت مثبت خواهد بود که منجر به صرف سهام خواهد بود ولی اگر ارزش افزوده اقتصادی منفی باشد نتیجه عکس خواهد داد.
EVA رابطه ی نزدیکی با خالص ارزش فعلی(NPV) دارد، به عبارتی EVA با تئوری تامین مالی که بیان می دارد ارزش یک شرکت افزایش خواهد یافت اگر پروژه هایی با NPV مثبت انتخاب شوند، هم سو و سازگار می باشد. (وقتی ارزش افزوده اقتصادی آتی پیش بینی و به ارزش فعلی تنزیل و به سرمایه اضافه شود، مجموع نشان دهنده ی ارزش فعلی خالص پروژه های گذشته و آتی می باشد).
EVA معیار مناسبی جهت تعیین پاداش مدیران می باشد (می توان پاداش را به عنوان درصدی از ارزش افزوده اقتصادی که مدیران ایجاد کرده اند، در نظر گرفت). EVA روش مناسبی برای تعیین اهداف، اندازه گیری عملکرد، ارزیابی استراتژی ها، تخصیص بهینه ی سرمایه، طراحی سیستم پاداش، افزایش سرمایه و قیمت گذاری می باشد.EVA به عنوان معیار اندازه گیری عملکرد کمتر در معرض تحریف های حسابداری قرار دارد. به عبارتی از طریق انجام برخی تعدیلات، انحرافات ناشی از تغییر در روش ها و برآوردهای حسابداری به حداقل می رسد.
EVA معیاری است که نشان می دهد عملکرد واقعی شرکت نسبت به عملکرد پیش بینی شده، کاهش یا افزایش داشته است. EVA مثبت به این معنی است که ارزش شرکت با در نظر گرفتن هزینه برای سرمایه ی به کار گرفته شده، افزایش یافته است.EVA با ارزش بازار شرکت در ارتباط است. ،ارزش سهام تابعی از EVA های آتی پیش بینی شده می باشد.EVA نشان می دهد که ارزش شرکت مستقیما به عملکرد مدیریت بستگی دارد.EVA اشکال ارزیابی عملکرد بخش های درون یک شرکت یا شعب آن را فراهم می سازد.EVA به عنوان یک معیار عملکرد اقتصادی با معیارهای دیگری مثل ارزش افزوده ی نقدی (CVA)، ارزش افزوده ی سهام داران (SVA) و بازده ی جریان نقدی روی سرمایه گذاری (CFROI) سازگار می باشد.
معایب ارزش افزوده اقتصادی
با توجه به وجود تعدیلات متعدد و این که کدام نوع تعدیل و تغییر مناسب، لازم است که به وسیله ی حسابداری انجام شود تا اندازه گیری عملکرد بیشتر بر بازده اقتصادی منطبق گردد و همچنین چه نوع هزینه ای باید سرمایه ای شود یا چند ساله مستهلک شود، همه ی این ها موجب می شود که ارزش افزوده اقتصادی (EVA) حالت ذهنی پیدا کند و از طرف دیگر پیچیدگی محاسبات مربوط به آن بسیار زیاد است.EVA معمولا بر اساس ارزش های تاریخی محاسبه می شود، بنابراین می تواند تا حدودی گمراه کننده باشد، به عبارتی بدون ارزیابی تصمیمات سرمایه گذاری بلندمدت، تجزیه و تحلیل EVA می تواند نتایج نادرستی ارائه دهد.
گاهی اوقات انجام تجزیه و تحلیل EVA غیر عملی است، به عنوان یک قاعده ی کلی تجزیه و تحلیل EVA برای شرکت هایی که تازه تاسیس شده اند و شرکت های سرمایه گذاری مناسب نیست.برای تجزیه و تحلیل EVA شناسایی همه ی منابعی که در یک شرکت مورد استفاده قرار گرفته اند، ضروری است. بسیاری از دارایی هایی که در فعالیت های یک شرکت به کار گرفته می شوند، دارایی های نامشهود هستند که شناسایی، تعیین ارزش و تعیین هزینه ی سرمایه برای آن ها بسیار مشکل می باشد.پیچیدگی محاسبات مربوط به ارزش افزوده اقتصادی را می توان جزء معایب این معیار نیز به حساب برد. به عنوان نمونه محاسبه WACC کاری سخت و زمان بر است و مستلزم مراجعه به پیوست های صورت های مالی می باشد.
ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده
یکی از عمده ترین انتقادات وارد شده به EVA آن است که هزینه فرصت منابع به کار گرفته شده در شرکت را بر مبنای ارزش دفتری آن ها محاسبه می کند در حالی که سرمایه گذاران انتظار بازده مبتنی بر ارزش بازار را دارند. اگر سرمایه گذاران شرکت را به ارزش بازار آن فروخته و وجوه حاصل از آن را در دارایی های با ریسک مساوی ریسک شرکت سرمایه گذاری کنند، در این صورت آن ها می توانند انتظار تحصیل بازدهی معادل هزینه سرمایه بر مبنای ارزش بازار کل شرکت و لزوما ارزش دفتری سرمایه گذاری نمایش داده شده در ترازنامه شرکت را داشته باشند. در نتیجه، هزینه سرمایه ناگزیر باید هزینه فرصت واقعی سرمایه گذاران را منعکس کند. به منظور بر طرف ساختن این نقص، Jeffrey و همکاران وی ،پیشنهاد جایگزینی آن با یک معیار جایگزینی که آن ها REVA می نامند را مطرح کردند. آن ها REVA را به عنوان سود خالص باقی مانده پس از کسر هزینه فرصت سرمایه گذاران به ارزش بازار، از سود خالص باقی مانده پس از کسر هزینه فرصت سرمایه گذاران بازار، از سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات تعریف می کنند .
حامیان EVA برای تعدیل ترازنامه حسابداری قبل از انجام برآورد از ارزش دارایی های به کار گرفته شده در شرکت دقت می کنند. این تعدیلات عمدتا شامل افزودن سرقفلی مستهلک شده انباشته به کل دارایی ها، ارزش سرمایه ای شده اجاره های عملیاتی، R&D و هزینه بازاریابی و توسعه محصولات جدید و سایر معادل های سرمایه می باشد هدف نمایش یک ترازنامه تعدیل شده است که ارزش اقتصادی دارایی های به کار گرفته شده را بسیار دقیق تر از ترازنامه ذاتا محافظه کارانه مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری منعکس کند. بنابراین انتقاد دیگر بر EVA آن است که تعدیلات انجام شده در ارزش دفتری دارایی های موجود در ترازنامه حسابداری هنوز ارزش کل شرکت را که ارزش فرصت های آینده را نیز در بر می گیرد، تعیین نمی کند.
ارزش کل شرکت عبارت است از مجموع دارایی های به کار گرفته شده و ارزش فعلی خالص فرصت های سرمایه گذاری جاری و آینده است که همچنین مساوی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به علاوه ارزش بازار بدهی ها می باشد. بنابراین تفاوت بین ارزش بازار شرکت و ارزش دفتری اقتصادی دارایی های به کار گرفته شده آن نشان دهنده ارزیابی بازار از ارزش فرصت های سرمایه گذاری جاری و آینده شرکت است. این تفاوت را می توان یک ارزیابی از ارزش استراتژی رقابتی شرکت و تخصیص منابع آن تلقی نمود. ارزش بازار شرکت می تواند بالاتر یا پایین تر از ارزش دفتری اقتصادی دارایی های به کار گرفته شده باشد اگر شرکت به عقیده بازار استراتژی ضعیفی را اتخاذ کند و یا فاقد منابع انسانی مورد نیاز برای اجرای یک استراتژی خوب به طور موفقیت آمیز باشد، ارزش شرکت در بازار به میزان پایین برآورد خواهد شد که ممکن است حتی زیر ارزش دفتری اقتصادی دارایی های آن باشد.
ارزش افزوده بازار
در سيستم مديريت مبتني بر ارزش از آنجا كه نخستين هدف بنگاهها ثروت آفريني براي سهام داران است لذا اندازهي مهمي كه به عنوان شاخص ارزش آفريني واحدهاي تجاري براي سهام داران در نظر گرفته ميشود اندازهي ارزش افزودهي بازار است. اين اندازه يك اندازهي خارجي از ارزيابي عملكرد است و تبلور ديدگاه بازار سرمايه نسبت به ارزشهاي شركت است. افراد حرفهاي ارزش افزودهي بازار را بهترين اندازهي عملكرد مبتني بر ارزش ميدانند. ارزش افزودهي بازار از تفاوت بين ارزش بازار شركت (شامل سهام و بدهي) و جمع سرمايهي سرمايهگذاري شده در شركت به دست ميآيد.
ارزش افزوده سهامدار
در فرآیند ارزش آفرینی مالی، تبیین ایجاد ارزش برای سهامدار بسیار با اهمیت است. یک شرکت زمانی برای سهام دارانش ارزش ایجاد می نماید که بازده سهامدار از بازده مورد انتظار سرمایه فراتر رود. به عبارت دیگر، یک شرکت در سالی ایجاد ارزش نموده است که فراتر از انتظارات عمل نماید.
فرآیند ارزش آفرینی
ارزش افزوده سهامدار اصطلاحی است که برای تفاوت مابین دارایی نگهداشته شده توسط سهام داران در پایان سال معین و دارایی نگهداشته شده آنان در سال گذشته به کار برده می شود. افزایش ارزش بازار حقوق صاحبان سهام؛ ارزش افزوده سهامدار نیست. زما نی از افزایش ارزش بازار حقوق صاحبان سهام صحبت می شود که :
- سهام داران پول پرداختی برگه های سهام جدید شرکت را تقبل نمایند
- تبدیل اوراق قرضه تضمین کننده قابل تبدیل، روی دهد .
اگرچه، ارزش افزوده سهامدار، ارزش ایجاد شده سهامدار نیست. برای ارزش ایجاد شده در طول یک دوره، بازده سهامدار بایستی که از بازده مورد انتظار حقوق صاحبان سهام فراتر رود.
مزایا و معایب ارزش افزوده سهامدار
تمرکز اصلی معیارهای حسابداری سنتی بر معیارهایی است که معادل سود بعد از مالیات می باشد. رویکرد مبتنی بر ارزش (VBM) نظیر ارزش افزوده سهامدار (SVA) از طریق سود عملیاتی قبل از مالیات (NOPAT) و تخصیص مخارج سرمایه ای مربوط به عملیات اقتصادی کسب و کار، بر روی عملکرد عملیاتی متمرکز می باشد. ارزش افزوده سهامدار (SVA) از متغیرهای بسیار مهمی می باشد که این ویژگی آن را از معیارهای حسابداری سنتی مجزا می کند. مزیت عمده این معیار این است که این معیار مقدار سرمایه به کار رفته شده یک کسب و کار را مورد بررسی قرار می دهد. ارزش افزوده سهامدار (SVA) ترکیبی از داده های موجود در صورت سود و زیان و ترازنامه می باشد که این داده ها جهت تعیین و نمایش بازده های اضافی کل سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد. در سطح گسترده ارزش افزوده سهامدار به عنوان یک ابزار تصمیم گیری در نظر گرفته می شود که در سطح تجاری با ارتباطی که بین آن و استراتژی های تجاری وجود دارد، بر سه بخش تمرکز دارد :
- بهبود تصمیمات عملیاتی ؛تهیه، تولید و بازاریابی و غیره و حمایت از آن و یا افزایش سود عملیاتی قبل از مالیات .
- سرمایه گذاری در پروژه هایی که سهم مثبتی در ارزش افزوده سهامدار دارد.
- کاهش در سرمایه هایی که منجر به سود اقتصادی نمی گردند، مانند فعالیت های ساخت ضایعات، یا صرفه جویی در سرمایه در گردش ؛ دارایی ها.
همچنین از انتفادات این روش این است که در دوره کوتاه مدت بر ارزش سهامدار تمرکز دارد، در حالی که در بلند مدت ممکن است ارزش سهامدار کاهش یابد.
منبع
پاشنا،سمانه(1392)، ارتباط ارزش افزوده اقتصادی(EVA)، ارزش افزوده سهامدار(SVA) و ارزش افزوده بازار(MVA) در شرکت ، مدیریت صنعتی،دانشگاه ارشاد دماوند
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید