ميشل سوبل : سبك زندگي

سوبل كه در ميان جامعه شناسان تاخر ، تقريبا كاملترين تعاريف را در زمينه کیفیت زندگی و پيشينه آن ارائه تحليل نموده است و معتقد است كه اين مفهوم چنان جامع و مانع است كه هنوز هم نمي توان به تعيين رسيد كه با هم تلاش‌هاي محققين و نظريه پردازان به تعريف قاطع و تغيير نا پذيري از آن دست يافته‌ايم .وي در سال 1981 كتابي با نام ( کیفیت زندگی و ساختار اجتماعي ) منتشر كرد . وي در اين كتاب کیفیت زندگی را شيوه‌هاي متمايز زندگي مي‌نامد و معتقد است كه مي‌توان با سنجش رفتار بروز يافته و قابل مشاهده ، شاخص سازي نمود و در تحقيقاتي به تفكيك سبكهاي زندگي دست يافت .وي در بحث جامعي به اين نتيجه مي‌رسد” كه شاخص‌هاي کیفیت زندگی بايد بيانگرانه باشد ، يعني هر يك از اين شاخص ها بخودي خود مبين وجهي از زندگي و در جامعه قابل تشخيص باشد.”حال با توجه به اين كه او کیفیت زندگی را در وهله نخست مجموعه رفتارها مي‌دانست سنجش رفتار و يافتن شاخص بيانگرانه در آن تنها با تبيين الگوهاي مصرف ممكن بود “. مصرف به اعتقاد سوبل از تجارت زندگي است و کیفیت زندگی از تجارب كنشگران حاصل مي‌شود كه آن ها نيز به نوبه خود تحت تاثير ساختارهاي اجتماعي قرار دارند.” در روند تحقيقات سوبل در خصوص شاخص ها ي کیفیت زندگی اشاره اي به تحصيلات مشاهده نمي شود . وي بر آن است كه تحصيلات به تنهايي تاثير گذار نيست ، بلكه در كنار درآمد و شغل بايد سنجيده شود.

منبع

عبدلی،فرانک(1393)،اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی رفتاری فوردایس به میزان خوش بینی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان،پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0