مفهوم واژه کارآفرين
هنوز تعريف رسمي که مورد توافق کليه يا اکثريت صاحب نظران و انديشمندان درباره کارآفرين وجود ندارد، لذا براي فهم بهتر واژه کارآفرين شايسته است تعدادي از معروف ترين تعريف ها را گردآوري و ارائه شود.
- کارآفرين کسي است که فعاليت اقتصادي کوچک و جديدي را با سرمايه خود شروع مي نمايد.
- کارآفرين وظيفة تعيين نوع کسب و کار مورد نظر را بر عهده داشته و يا آن را مي پذيرد.
- کارآفرينان مهندسان پيشرفت صنعتي وعوامل اصلي توليد هستند .
- ميل کارکرد و عمل کارآفرين را شامل هدايت، نظارت، کنترل و مخاطره پذيري مي دانست و عامل متمايز کننده مدير و کارآفرين را مخاطره پذيري معرفي مي کرد.
تعريف واژه کارآفريني شرکتي
کارآفريني شرکتي به مفهوم تعهد شرکت به ايجاد و معرفي محصولات جديد،فرايندهاي جديدونظامهاي سازماني نوين است.
کارآفريني چيست؟
کارآفريني به عنوان موتور توسعه اقتصادي کشور و کليد حل مشکلات مي باشد و مي تواند با خلاقيت و نوآوري خويش، جهش اقتصادي شرکت ها، سازمان ها ودر نهايت پيشرفت يک کشور را سبب گردد. کارآفريني فرزند،ايده هاي تجاري است و همواره در سيماي کسب و کار نو تجلي مي کند.اما شکفتن ايده هاي نو، اغلب نيازمند استفاده از تکنولوژي هاي جديد است و اصطلاحاً به کارآفريني تکنولوژيک منجر مي شود. از ابتداي بلوغ فکري بشر در زمينه اقتصادي و ايجاد کسب و کار، دغدغه اي براي رشد توليد و توسعة مشاغل وجود داشته است. امروزه نيز آنچه به عنوان اصلي ترين عامل براي به دست آوردن مزيت رقابتي در بازار هاي تجاري شناخته مي شود.
وجود عاملي به نام کارآفرين است که با قبول ريسک معقول و خطرات ناشي از شروع يک فعاليت تازه و يا بازنگري در روش هاي قبلي کار ايده هاي جديد خود را به خدمت و يا محصولات پرفروش در بازار تبديل و عرضه مي نمايد. همچنين در جهت توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه با تلاش و اعتماد به نفس بدون تحمل هزينه بر دوش دولت يا ديگران و يا جذب سرمايه از سرمايهگذار ريسکپذير به معرفي محصول و نوآوري هاي خود در بازار مي پردازد.
فرانسيس واکر،وجه تمايز سرمايه دار و کارآفرين را مورد تأکيد قرار مي دهد و کارآفرينان را مهندسان پيشرفت و عوامل اصلي توليد قلمداد مي کند.عينکي که کارآفرين بر چشم دارد سبب مي گردد تا خلاءهاي بازار را بهتر و سريعتر از سايرين تشخيص دهد واز ميان ايده هاي مطروحه در ذهن خود فرصت را شناسايي نمايد.
کارآفرين با بازاريابي و تبليغات مناسب و همچنين استفاده از منابع مالي فردي و سازماني به شناسايي خلاء هاي بازار و انتخاب بازار هدف مي پردازد. نقش کارآفرين يا عامل تغيير در ايجاد اشتغال و پيشرفت سازمان تحت مديريت وي، به عنوان نيروي طلايي کاملاً مفيدواثربخش مي باشد،بطور کلي کارآفريني يکي ازاصلي ترين راهبرد هابراي ايجادفضاي رقابتي،ايجاد فرصت هاي شغلي و بقا در زمينة تجارت مي باشد.اگر ما فرصتها و يا خلاءها و نواقص بازار را درست درک نکنيم يا حتي اگر درست ايده را نشناسيم و بهترين ايده را بيان نکنيم،مشکلات وموانع کارآفريني به وجود خواهد آمد.
منبع
شاکرنسب،مریم(1388)، بررسي توانمندسازي و كارآفريني بر بهرهوری كاركنان پتروشيمي،پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسي صنعتي سازماني،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید