معرفی نظام آموزش عالی ایران
تاریخچه ی تحولات آموزش عالی ایران
آموزش عالی در فرهنگ و تمدن پویای ایران اسلامی از قدمت و غنای شایستهای برخوردار است. با شروع عصر رنسانس . پیشرفتهای علمی و صنعتی در کشورهای غربی، در کشور ما نیز عناصری از آموزش عالی مبتنی بر الگوی اروپای غربی ایجاد شد. چند سال پس از تاسیس دارالفنون در سال 1268 قمری دولت، وزارتخانهای به نام وزارت علوم تاسیس کرد تا امور تعلیم و تربیت کشور در این وزارتخانه، برنامهریزی و اداره شود . اولین بار امیر کبیر علاوه بر اعزام دانشجو به خارج، با تاسیس دارالفنون در 1288 هجری شمسی، از استادان خارجی برای تدریس در دانشکدههای تخصصی فنی دارالفنون دعوت کرد. دانشگاه تهران و تعدادی از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی بعد از تاسیس دارالفنون شکل گرفتند. با تصویب قانون اجازهی تاسیس دانشگاه در تهران در سال 1313 هجری شمسی، دانشگاه تهران به عنوان مرکز ثقل آموزش عالی ایران شناخته شد. با تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی در بهمن ماه 1346 و متعاقب آن تشکیل « شورای مرکزی آموزش » در سال 1348، نخستین گام در جهت تمرکز، تجدید سازمان و اعمال یک نظارت مرکزی بر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برداشته شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اردیبهشت ماه سال 1359 لایحهی قانونی تشکیل شورای عالی فرهنگ و آموزش عالی به تصویب شورای انقلاب رسید و به دنبال آن به منظور ایجاد تحولی اساسی در دانشگاهها و به درخواست دانشجویان مسلمان و انقلابی ستادی با عنوان ستاد انقلاب فرهنگی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) تشکیل شد که این ستاد بزرگترین نقش را در سیاستگذاری فرهنگی و آموزشی کشور به عهده گرفت. در مرداد ماه 1364 با تصویب قانون « تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پژشکی» کلیهی اختیارات، وظایف و مسئولیتهای وزارت فرهنگ و آموزش عالی در آموزش پژشکی به وزارتخانه جدید انتقال یافت. وزارت فرهنگ و آموزش عالی در تاریخ 3/2/1379 به منظور انسجام بخشیدن به امور اجرایی و سیاستگذاری نظام علمی کشور، به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر نام داد و وظایف برنامهریزی، حمایت و پشتیبانی، ارزیابی و نظارت، بررسی و تدوین سیاستها و الویتهای راهبردی در حوزههای تحقیقات و فناوری به وظایف وزارتخانه مذکور افزوده شد .
ارکان نظام آموزش عالی ایران
الف- شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از مراجع سیاستگذاری و برنامهریزی در آموزش عالی، تحقیقات و فناوری کشور در چارچوب سیاستهای کلی نظام محسوب میشود که اهداف و وظایف عمدهی آن در زمینهی آموزش عالی عبارتند از: گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه و تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی، تحول دانشگاهها و مدارس، مراکز فرهنگی و هنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی و گسترش و تقویت هر چه بیشتر آنها برای کمک به تربیت متخصصان متعهد و اسلامشناس متخصص و مغزهای متفکر وطن خواه و نیروهای فعال ماهر و استادان و مربیان متعهد به اسلام و استقلال کشور، تعمیم سواد و تقویت روح تفکر و علمآموزی و تحقیق و استفاده از دستاوردها و تجارب مفید دانش بشری برای نیل به استقلال علمی و فرهنگی، تصویب ضوابط تاسیس موسسات و مراکز علمی و فرهنگی و تحقیقاتی و فرهنگستانها و دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، تصویب ضوابط کلی گزینش مدیران و انتخاب نامزدهای پیشنهادی ریاست دانشگاهها.
ب- وزارت علوم
سیاستگذاری و برنامهریزی در آموزش عالی، تحقیقات و فناوری در سطوح بخشی یا حوزهی ستادی، عموما در دو وزارتخانهی علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در شوراهایی صورت میگیرد که زیر نظر وزرای متبوع فعالیت میکنند. وزارت علوم در راستای سند چشمانداز بیست سالهی جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی و اجرای قانون اهداف، وظایف و تشکیلات وزارت، و نیز در جهت تعیین راهبردهای مناسب و توسعهی نظام پایش و ارزیابی مستمر برای تبدیل ایران به یک مرجع علمی جهانی و الگویی مناسب در سطح کشورهای اسلامی، رسالتها و ماموریتهایی عمده بدین شرح بر عهده دارند:
- حمایت و پشتیبانی از تولید و ترویج علوم، تحقیقات و فناوری و ارتقای بهرهوری مراکز علمی، پژوهشی و فناوری و استفادهی بهینه از توانمندیهای علمی؛
- فراهم سازی سازوکارهای مناسب برای تولید فکر، دانش و فناوری بومی ایرانی – اسلامی در جهت تامین نیازهای علمی سازمانها و خدمت به بشر و جامعهی بشری؛
- اصلاح نظام آموزش عالی و کاربردی نمودن آن در جهت افزایش سهم کشور در تولیدات علمی جهان، تقویت نهضت نرمافزاری و ترویج پژوهش و کسب فناوری، بهویژه فناوریهای نو .
جریانهای متنوع در آموزش عالی ایران
مراکز آموزشی فعال در نظام آموزش عالی ایران عبارتند از
الف- بخش دولتی
در کشور ما تامین نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص بر عهدهی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار داده شده است، ولی در عین حال سایر وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی نیز به نحوی در تربیت نیروی انسانی متخصص مشارکت دارند. با واگذاری آموزشهای پزشکی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مرداد ماه 1364، کلیهی اختیارات، وظایف و مسئولیتهای وزارت فرهنگ و آموزش عالی در آموزش پزشکی به وزارتخانهی جدید انتقال یافت. هدف از این اقدام استفادهی آسانتر و موثرتر از امکانات و بیمارستانهای تحت پوشش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، به منظور اجرای برنامههای گسترش پژشکی در سطح کشور بود. در حال حاضر علاوه بر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی وابسته به وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مراکز دیگری نیز با کسب مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دانشجو میپذیرند. از جملهی این مراکز، آموزشکدههای فنی و مراکز تربیت معلم وابسته به وزارت آموزش و پرورش و موسسات آموزش عالی وابسته به سایر وزارتخانهها مثل امور خارجه، پست و تلگراف، راه و ترابری و … است. علاوه بر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مذکور، دانشگاهی تحت عنوان، دانشگاه جامع علمی – کاربردی در سال 1371 به منظور تقویت آموزشهای فنی و حرفهای و تربیت نیروی انسانی ماهر مورد نیاز بخشهای صنعت، معادن، کشاورزی و خدمات تاسیس گردیده است. این آموزشها که عمدتا شامل دورههای کاردانی و کارشناسی است، با همکاری دستگاههای اجرایی و سازمانها و وزارتخانههای به کارگیرنده دانشجویان مربوط اجرا میشود.
ب- بخش غیردولتی
به منظور افزایش مشارکت عمومی در ارائهی خدمات آموزش عالی و کاهش بار مالی دولت در این زمینه و به دلیل افزایش روزافزون تقاضای اجتماعی جهت ورود به آموزش عالی در ایران دانشگاهها و موسساتی در بخش غیر دولتی ایجاد گردیده است که شامل دانشگاهها و موسسات آموزش عالی زیر میباشد:
- دانشگاه آزاد اسلامی
نخستین دانشگاه غیردولتی بعد از انقلاب اسلامی در سال 1316 تحت عنوان دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل شد. دانشگاه آزاد اسلامی در طول سالهای نخستین فعالیت خود با استفاده از فضاهای آموزشی از قبیل زمین، ساختمان، تجهیزات و کارگاههایی که از طرف مسئولان مناطق و افراد خیر در اختیار آن قرار گرفت، گسترش یافت. این دانشگاه، در حال حاضر در بیش از 110 شهر کشور فعالیت دارد.
- موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی
تجربهی دانشگاه آزاد اسلامی و تقاضای روزافزون جوانان برای ورود به آموزش عالی و علاقهمندی بخش غیردولتی به مشارکت در آموزش عالی کشور موجب شد که در سال 1364 شورای عالی انقلاب فرهنگی آئن نامهی تاسیس دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی را تصویب کند.
ج- بخش غیرحضوری (آموزش از راه دور)
دانشگاه پیام نور با برخورداری از ساختار ویژه و متفاوت با نظام آموزشی دانشگاههای موجود و به منظور ارتقای سطح علمی و فرهنگی جامعه، گسترش آموزش عالی در اقصی نقاط کشور و راهیابی تعداد بیشتری از داوطلبان مستعد به آموزش عالی، فراهم آوردن امکان ادامه تحصیل داوطلبان شاغل یا خانهدار، تامین بخشی از نیروهای تخصصی جامعه و استفادهی موثر از نیروهای علمی و امکانات در سال 1366 تاسیس شد. برنامههای این دانشگاه برای ایجاد هماهنگی میان آموزش و تحولات سریع اجتماعی شکل گرفته است. این دانشگاه امیدوار است بتواند فرصتهای مناسب تحصیلی را به شیفتگان و علاقهمندان تحصیلات عالی ارائه نماید. و تا حدودی پاسخگوی تقاضای آنان برای ورود به دانشگاه باشد. شیوهی آموزشی این دانشگاه به صورت « آموزش از راه دور » است. برنامههای آموزشی به صورتی خاص برای این دانشگاه تنظیم و تدوین میگردد .
طبق آخرین آمار اعلام شده، در سال 88 – 1387 در مجموع تعداد 507 دانشگاه، آموزشکده، دانشکده، مجتمع آموزش عالی، موسسه آموزش عالی، مراکز آموزش عالی، پژوهشگاه، پژوهشکده و مرکز پژوهشی اعم از دولتی و غیردولتی در کشورفعال بوده که تعداد 302 دانشگاه و مرکز آموزش عالی (6/59%) به بخش دولتی و تعداد 205 دانشگاه و مرکز آموزش عالی (4/40%) به بخش غیردولتی اختصاص داشته است. از بین کل دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دولتی، تعداد 93 دانشگاه و مرکز آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تعداد 209 دانشگاه و مرکز آموزش عالی وابسته به سایر وزارتخانهها و نهادهای عمومی بوده است. علاوه بر این، دانشگاه جامع علمی – کاربردی با 566 مرکز و دانشگاه پیام نور با 993 مرکز و واحد به فعالیت در سطح آموزش عالی کشور اشتغال داشتهاند. از بین دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیردولتی نیز تعداد 441 مرکز به دانشگاه آزاد اسلامی اختصاص داشته است . در همین سال تحصیلی، تعداد کل دانشجویان کشور، اعم از دولتی و غیردولتی، بالغ بر 3349742 نفر بوده است که از این تعداد 3/53 درصد در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دولتی و 7/46 درصد در دانشگاه و مرکز آموزش عالی غیردولتی به تحصیل اشتغال داشتهاند .هم چنین طبق گزارش معاونت آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در حال حاضر 119 دانشگاه و موسسهی آموزشی وابسته به وزارت علوم، 274 مرکز آموزش عالی وابسته به وزارت آموزش و پرورش، 28 موسسهی آموزش عالی وابسته به دستگاههای اجرایی، 550 واحد دانشگاه پیام نور، 581 واحد دانشگاه جامع علمی – کاربردی، 295 موسسهی آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی، 385 واحد دانشگاه آزاد اسلامی در کل کشور وجود دارد .گفتنی است در سال 84، تولید ناخالص داخلی، معادل 1697305 میلیارد ریال، اعتبارات قانون بودجه، معادل 175975 میلیارد ریال و سهم پژوهش از اعتبارات قانون بودجه، برابر با 13171 میلیارد ریال بوده که این مقادیر در سال 87 به ترتیب به 3494851 میلیارد ریال، 2242881 میلیارد ریال و 46518 میلیارد ریال رسیده است .
استقلال دانشگاهی در ایران
استقلال دانشگاهی عبارتست از « برخورداری از آزادی و عدم پایبندی به مقررات دست و پاگیر دیوان سالاری دولتی در ارتباط با سازمان داخلی دانشگاه، مدیریت آن، توزیع داخلی منابع مالی، کسب درآمد از منابع غیردولتی، استخدام کارکنان، شرایط تحصیل و برخورداری از آزادی در خصوص چگونگی تدریس و پژوهش ». بدین ترتیب آنچه میتوان از استقلال دانشگاهی برداشت کرد، بیشتر مرزبندی میان دانشگاه به مثابهی یک خرده سیستم در قبال سیستمهای فراگیرتر نظیر حکومت و جامعه است که گاه به عنوان رکن چهارم یا جمهوری اندیشمندان از آن یاد میشود. استقلال در این خصوص به مفهوم وابسته نبودن به دولت و نوعی خودگردانی اداری است (ذاکر صالحی، 1388، ص 83). امروزه دانشگاه نمیتواند به دلایل اقتصادی کاملا مستقل از حکومت و جامعه باشد. حتی معروفترین دانشگاههای خصوصی در آمریکا نمیتوانند بدون نوعی وابستگی ادامهی حیات دهند. آنها بدون یارانه و معافیت مالیاتی نمیتوانند پژوهشهای پیشرفته انجام دهند. اما دانشگاه ایرانی از ابتدا با مشکلات و مسائل اساسیتری مواجه بود. برخلاف جوامع غربی، دانشگاه در جامعهی ما از متن تحولات درونی سنتهای تعلیمی و تحقیقی این جامعه و در بستری از سیر جدالی و توسعهی این سنتها در مواجهه با انتقادها و تغییرات جدید به وجود نیامد. تصلب و تحجر موجود در ساخت جامعه موجب شد که نهادهای سنتی آموزشی، به جای این که نقدها را جذب کنند و از طریق سازگاری فعال با تحولات جدید پیش بروند، از نقد و تحول امتناع کردند و نتیجهاش این شد که دانشگاه به جای این که از متن تحولات آنها پدید بیاید، بیشتر جنبهی وارداتی پیدا کرد و به صورت جریانی کاملا گسسته، و از خارج الگوبرداری و اقتباس شد. از سوی دیگر، قدرت فراگیر دولت و فقدان یا ضعف نهادهای رقیب غیردولتی، موجب شد که دانشگاه در درون دولت به وجود آید. جدال سنت و تجدد نیز در ایران بیش از این که در عمق زندگی جامعه و نهادهای آن جریان داشته باشد، محدود به سطحی از گفتارهای نخبگان معدود بود و تنها گاهی با خود امواجی تودهوار به وجود میآورد. این عوامل سبب شد که استقلال دانشگاهی در ایران را در سه دوره نام برد .
- استقلال دانشگاه در مواجهه با خودکامگی شبه مدرن دولتی (دوران پهلوی اول)؛
- استقلال دانشگاه در مواجهه با دیوانسالاری و اقتدارگرایی نفتی (دوران پهلوی دوم)؛
- استقلال دانشگاه در مواجهه با سیطرهی ایدئولوژی و سیاست (دوران پس از انقلاب).
بعد از انقلاب اسلامی تا مدتها استقلال دانشگاهی، حتی بر روی کاغذ و در سیاست و قوانین کلی کشور مطرح نمیشد اما از دههی 1370 شمسی به بعد روندی از اصلاحات و تغییرات در جهت احیای هیئتهای امنا، تفویض اختیارات برنامهریزی به دانشگاهها و مانند آن آغاز شد و سرانجام در متون سیاسی مانند قانون جدید وزارت علوم و نیز برنامهی چهارم توسعه، به ویژه بند الف مادهی 49 آن، « استقلال دانشگاهها و ادارهی آن براساس آئین نامهها و مقررات اداری، مالی، استخدامی و تشکیلاتی خاص مصوب هیئت امنای خودشان » پذیرفته شد. اما این « متن »ها که حاصل کار طیفی از طرز فکرها و نگاههای کارشناسی و حرفهای به مسائل آموزش عالی و نظام علمی در کشور هستند و از قابلیتهایی نسبی برای کمک به تغییر و توسعهی جامعهی ایران در دنیای رقابتی و در حال تحول کنونی برخوردارند، در مرحلهی عمل، با « ساختارهایی » (شامل نهادها، مناسبات، زمینهها، طرز تفکرها، رویه ها و فرهنگها) مواجه میشوند که این ساختارها به شدت دچار تصلباند و در برابر تغییر و توسعه مقاومت میکنند و قواعد را بر هم میزنند.
خود مختاری و استقلال دانشگاهی دارای چهار بعد مهم است که با یکدیگر رابطهی همافزا دارند: خودگردانی اداری، استقلال مالی، استقلال علمی و استقلال در ارتباطات ملی و بینالمللی. بعد چهارم مولفهی جدیدی است که به لحاظ شرایط خاص ایران به الگوی 3 وجهی رایج در ادبیات نظری افزوده شده است. استقلال اداری و مالی سبب رهایی دانشگاه از قید و بند مقررات و دیوانسالاری دولتی میشود. فاصله گرفتن از ساختار دولتی، قدرت علمی و نقادی دانشگاه و استقلال عمل، این نهاد تاثیرگذار را به جریان تفکر و اندیشه و تولید علم ارتقا میدهد. با توسعهی استقلال علمی متقابلا جامعهی علمی خواهان خودگردانی اداری و مالی بیشتر میشود و این فرآیند متقابل در نهایت به بلوغ مدیریتی مراکز علمی منتهی میشود.
یکی از ابعاد آثار حقوقی استقلال دانشگاهی (براساس ماده 49 برنامهی چهارم توسعه) تبدیل شدن دانشگاهها از مراکز کاملا دولتی به موسسهی عمومی مستقل است که براساس تعریف، موسسه عمومی مستقل به سازمانهایی اطلاق میشود که دارای شخصیت حقوقی جدا از دولت بوده و به صورت یک واحد سازمانی مستقل، خدمت عمومی معینی را اداره میکند. فلسفهی تشکیل موسسات عمومی مستقل این است که این موسسات از جریان عادی وزارتخانه خارج و به صورت کمو بیش مستقل اداره شوند.
شاخص ها و سیاستهای اصلی استقلال دانشگاه عبارتند از
- تفویض اختیارات قانونی در زمینهی « تخصیص و مدیریت منابع مالی » خارج از شمول قانون محاسبات عمومی و ذیحسابی با تقویت هیاتهای امنا. وظایف نظارتی دولت به ویژه در امور اداری و مالی به هیئتهای مزبور تفویض میشود؛
- تفویض اختیارات قانونی « تعیین سازمان و تشکیلات » دانشگاه توسط هیئت امنا که موجب انعطاف و تحرک و بهرهوری بیشتر موسسه خواهد شد؛
- محدود شدن نقش دولت در ارتباط با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در حد تعیین سیاستها و الویتهای ملی، پشتیبانی، ارزیابی و نظارت؛
- تفویض اختیارات قانونی « برنامهریزی آموزشی و پژوهشی » از سوی وزارت در جهت تناسب و انطباق بیشتر با بازار کار و معضلات جامعه؛
- تفویض اختیارات قانونی برای وضع مقررات « سنجش و ارزیابی » در چارچوب سازوکارهای درون دانشگاهی. نظارت دولت نیز از دخالت مستقیم به ابلاغ سیاستها و تعیین شرایط احراز تغییر خواهد کرد؛
- « انتخابی بودن مدیریتهای دانشگاهی » با مشارکت مستقیم استادان، مربیان و پژوهشگران و بدون دخالتهای غیرعلمی از سوی عوامل محلی و یا دولت. در تابستان 1382 آئن نامهی انتخابات مدیریتها در سطح گروه، دانشکده و دانشگاه و نیز مراکز تحقیقاتی ابلاغ گردید؛
- پیش بینی « درصدی از تولید ناخالص ملی یا بودجهی کل کشور » با توجه به شاخصهای جهانی به عنوان کمک به دانشگاهها در اعتبارات سالانهی دولت. توزیع اعتبارات آموزش عالی متناسب با میزان پاسخگویی آنها به نیازهای برنامهای توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور خواهد بود؛
- به رسمیت شناختن « استقلال و بیطرفی دانشگاه » به عنوان نهادی ملی و دارای منزلت و «مصونیت » آن از تنشها و کشمکشهای سیاسی، دخالت مراکز قدرت و تعرض گروههای فشار؛
- تفویض اختیارات قانونی « برنامهریزی و مدیریت منابع انسانی »، و تعیین شرایط کار اعضای هیات علمی و کارکنان خارج از مقررات استخدام کشوری و جذب هیات علمی که امکان رقابت بین دانشگاهها را افزایش میدهد؛
- تخصیص اعتبارات عمومی به صورت « کمک » و هزینههای دانشگاه بدون رعایت « ماده – 31 » قانون محاسبات عمومی، هیاتهای امنا از طریق « حسابرسی مستقل » بر فعالیتهای مالی موسسه نظارت خواهند کرد؛
- تفویض اختیارات قانونی برای « گزینش دانشجو » به عنوان درونداد اصلی دانشگاه از سوی وزارت که زمینه ساز جذب و پرورش استعدادهای درخشان و بهبود شاخصهای آموزشی و پژوهشی خواهد بود .
موارد قانونی خصوصی سازی آموزش عالی
- بند الف ماده 49 برنامه چهارم توسعه
بحث استقلال دانشگاهها در بند الف ماده 49 برنامه توسعه پذیرفته شده است که متن آن به شرح زیر است:
دولت موظف است برای زمینه سازی و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، دانشمدار، خلاق و کارآفرین، منطبق با نیازهای نهضت نرمافزاری، با هدف توسعهی کمی و کیفی از ابتدای برنامهی چهارم اقدامات دیل را در ماموریتها و ساختار دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برای پاسخگویی به نیازهای بخشهای مختلف کشور به انجام برساند: دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و همچنین، فرهنگستانهای تخصصی که دارای مجوز از شورای گسترش آموزش عالی و وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پژشکی و سایر مراجع قانونی ذیربط باشند، صرفا براساس آئین نامه ها و مقررات اداری، مالی، استخدامی و تشکیلاتی خاص، مصوب هیئتهای امنای مربوط که به تائید وزرای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پژشکی حسب مورد میرسد، بدون الزام به رعایت قانون محاسبات عمومی، قانون استخدام کشوری و سایر قوانین و مقررات عمومی اداری و مالی و استخدامی اداره خواهند شد و تا زمانی که آئین نامهها و مقررات مورد نیاز به تصویب هیئت امنا نرسیده است، طبق مقررات سابق عمل خواهد شد. اعتبارات هزینهای از محل بودجهی عمومی دولت براساس قیمت تمام شده به دستگاههای اجرایی یاد شده اختصاص مییابد. اعتبارات هزینهای، تملک داراییهای سرمایهای و اختصاصی این موسسات کمک تلقی شده و پس از پرداخت به هزینهی قطعی منظور میگردد. سهم دولت در هزینههای آموزش عالی بخش دولتی، بر مبنای هزینهی سرانه تعیین و نسبت آن به بودجهی عمومی دولت، براساس رشد پوشش جمعیت دانشجویی، در مقایسه با عدد مشابه در برنامهی سوم توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران افزایش مییابد.
- برنامه ی پنجم توسعه
ماده 24
بند ج – دانشگاهها و مراکز موسسات و امور آموزش عالی و پژوهشی بدون الزام به رعایت قوانین و مقررات عمومی حاکم بر دستگاههای دولتی بهویژه قانون محاسبات عمومی، قانون مدیریت خدمات کشوری، قانون برگزاری مناقصات و اصلاحات و الحاقات بعدی آن و صرفا در چارچوب مصوبات و آئین نامههای مالی، معاملاتی و اداری – استخدامی – تشکیلاتی مصوب مصوب هیات امنا که حسب مورد به تائید وزرای وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تصمیمات و آئین نامههای مصوب قبلی نیز میگردد و مصوبات یاد شده مادام که اصلاح نگردیده به قوت خود باقی خواهند بود.
تبصره- اعتبارات اختصاص یافته از منابع عمومی دولت به این مراکز و موسسات کمک تلقی شده و بعد از پرداخت به این مراکز به هزینهی قطعی منظور و براساس بودجهی تفصیلی مصوب هیات امنا قابل هزینه خواهد بود. هیات امنا در این چارچوب پاسخگو میباشد.
د- معادل درآمدهایی که موسسات و مراکز آموزش عالی، پژوهشی و فناوری از محل اعتبارات، هدایا و عواید موقوفات جدید جذب مینمایند از محل درآمد عمومی به عنوان تملک دارائیهای سرمایهای تامین میگردد.
و- ایجاد « سازمان آموزش، تحقیقات و فناوری موسسات و مراکز آموزش عالی غیردولتی » به منظور ساماندهی، نظارت و ارزیابی این موسسات.
ز- ایجاد « سازمان امور دانشجویان کشور » به منظور کاهش تصدیگری، تقویت نقش حاکمیتی وزارت علوم، وحدت رویه در سیاستگذاری و برنامهریزی، ارتقاء کیفیت و کمیت ارائه خدمات دانشجویی، افزایش رضایتمندی دانشجویان، تقویت امر نظارت و ارزیابی و صرفهجویی در کلیهی امور مرتبط.
ح- واگذاری امور خدمات رفاهی دانشجویان به بخش غیردولتی و جداسازی از بند (ه) دانشگاهها از نظر ساختاری به منظور رها سازی موسسات و افزایش کارآیی ماموریتهای اصلی دانشگاهها (آموزش، پژوهش و فناوری) در هر سال حداقل 20 درصد.
ماده – 25
دولت مجاز است به منظور توسعه و تقویت آموزشهای رسمی، علمی – کاربردی، فنی و حرفهای و مهارتی اقدامات زیر را انجام دهد:
- وازرتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش و کار و امور اجتماعی مکلف هستند براساس نیازهای جامعه در کلیهی رشتههای غیرپژشکی دانشگاهها (به استثنای رشتههای محض) و در مقاطع تحصیلی راهنمایی، دبیرستان و آموزشهای کوتاه مدت مهارتی، نظام کارآموزی، کارورزی و کارآفرینی را در آموزشهای رسمی و غیررسمی طراحی و با مشارکت سایر دستگاههای ذیربط و بخش غیردولتی حداکثر در سال دوم برنامه به اجرا درآورند.
- در راستای ارتقای مهارت در کشور، از طریق مشوقهای مالیاتی، اعطای تسهیلات مالی با نرخ ترجیحی و تامین فضاهای فیزیکی و کالبدی با شرایط سهل، زمینهی حضور فعال و موثر بخش غیردولتی در توسعهی آموزشهای رسمی و غیررسمی مهارتی و علمی – کاربردی کشور را فراهم سازد.
ماده – 28
به دولت اجازه داده میشود به منظور کاهش تصدیگری، با حفظ سیاستگذاری و نظارت کیفی، از توسعهی مدارس غیردولتی از طریق واگذاری مدیریت، فروش اقساطی یا اجارهی بلند مدت، فروش ساختمانهای نیمه تمام یا آمادهی بهرهبرداری و واگذاری زمینهای دولتی با کاربری آموزشی به صورت اجارهی بلند مدت (با حفظ کاربری آموزشی) با نرخ ترجیحی و ارزان قیمت به اشخاص حقیقی و حقوقی واجد شرایط حمایت نمایند .
منبع
اسماعیل لو، زهرا(1392) ، خصوصی سازی در آموزش عالی، پایان نامه کارشنا سی ارشد ، مدیریت آموزشی ،دانشگاه ارومیه
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید