قابليت جذب دانش و آموزش عالي

امروزه دانشگاه ها و ديگر عرضه کنندگان آموزش عالي نقش مهمي در توسعه جامعه دانايي محور جوامع ايفا مي کنند . آنها دانش را توليد ، آموزش و انتقال مي دهند و عمده ترين بخش از تحقيقات بنيادي جوامع توسعه يافته را انجام داده  و بيش از يک سوم از محققان چنين جوامعي را در خود جاي داده اند . نقش دانشگاه ها و مراکز دانشگاهي در نوآوري هاي علمي و فناوري رو به تزايد بوده است و بنابراين در توسعه منطقه اي يک مؤلفه کليدي محسوب مي شوند .

نظام آموزش عالي مسئوليت کارکردهاي مهمي را در جوامع بشري به عهده داشته و دارد . در اين راستا ، اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها يکي از مهم ترين ارکان فرآيند نوسازي آموزش عالي هستند. آنان بيش از پيش نيازمند درک عميق تري از تحولات اجتماعي ، رشد روزافزون تقاضاي اجتماعي براي آموزش عالي ، تغيير کيفيت آن و تصويري نوين از فعاليت هاي علمي آموزشي ، پژوهشي و فرهنگي خود در دانشگاه هستند.

امروزه ، مؤسسات آموزش عالي دريافته اند که از طريق تدوين راهبردهاي دانش آفريني در محيط هاي آموزشي ، فعاليت اعضاي هيئت علمي و دانشجويان در زمينه سازماني گسترش مي يابد و امکان برنامه ريزي و تصميم گيري راهبردي و حرکت سازمان به سمت سازمان يادگيرنده فراهم مي شود.

با توجه به حجم مقالات و پژوهش هاي زياد در زمينه هاي علمي توسط اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها مي توان گفت که دانش به سرعت در حال پيشرفت و به روز شدن مي باشد . بنابراين دانشگاه ها نياز دارند تا براي محقق شدن اين امر يعني توليد دانش جديد ، شرايطي را براي اعضاي هيئت علمي و هم چنين دانشجويان فراهم کرده تا از طريق قابليت جذب دانش ، دانش ارزشمندي که در بيرون از مرزهاي دانشگاه قرار گرفته را شناسايي و جذب نموده و آن را براي دانشگاه قابل استفاده نمايند .

يکي از عوامل مهم در کاربست قابليت جذب دانش در سازمان ها ، پيوند ميان سازمان هاي جوياي دانش و سازمان هاي دارنده دانش مي باشد که از اين طريق سازمان هاي جوياي دانش ، دانش با ارزش و جديد سازمان هاي دارنده دانش را ارزش گذاري ، جذب و قابل استفاده مي سازند . در عرصه آموزش عالي نيز پيوند ميان دانشگاه هاي جوياي دانش و دانشگاه هاي دارنده دانش عاملي در جهت کاربست قابليت جذب دانش در آموزش عالي مي باشد .

که از اين طريق پژوهشگران دانشگاهي مي توانند يافته هاي علمي جديد را از دانشگاه هاي ديگر جذب کرده و آنها را ارتقاء داده و از اين طريق بر گستره علمي و بستر علمي دانشگاه افزوده خواهد گشت . ايجاد محافل و سلسله نشست هاي علمي ، برگزاري همايش ها ، کنفرانس ها و کنگره هاي علمي زمينه اي را فراهم مي کند که دانشگاه هاي جوياي دانش و سازمان هاي دارنده دانش به منظور کاربست قابليت جذب دانش با هم پيوند برقرار مي کنند .

از طرف ديگر دانشگاه ها بازتاب پيشرفت دانش محور کشور و توانمندي آن در مديريت سرمايه هاي انساني و رشد تعالي آنها هستند . دانشگاه نهادي است که با تمام حوزه و سطوح جامعه ارتباطات و سيعي دارد و حلقه اتصال بيشتر سازمان ها و نهادهاي اجتماعي به شمار مي رود.در محيط رقابتي سازمان ها مي کوشند تا با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي که منابع ارزشمند و جديدي از دانش را در خود ذخيره کرده اند ارتباط وسيعي داشته باشند . يکي از عناصر کليدي براي موفقيت پيوند بين دانشگاه و سازمان هاي صنعتي،قابليت جذب دانش توسط سازمانهايي است که دريافت کننده دانش ارزشمند توليدشده توسط دانشگاه ها ومراکز آموزش عالي هستند .

کوهن و لونيتال،مفهوم قابليت جذب دانش را براي اولين بار طراحي کردند که عبارت است از توانايي سازمان براي شناسايي ، کسب و کاربرد اطلاعات جديد و با ارزش خارجي به منظور تحقق نوآوري و توسعه محصولات جديد . مطالعات در زمينه پيوند ميان صنعت و دانشگاه ، بيش از پيش بر اهميت ويژه قابليت جذب دانش با شايسته دانستن دانش ضمني تأکيد کرده اند . در واقع قابليت جذب دانش سازمان ها باعث ايجاد پيوند بسيار اثربخشي ميان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و صنعت مي گردد.

بيشاپ و همکاران،اظهار کرده اندکه تعامل سازمان ها با دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالي،به آنها کمک خواهدکردتااز طريق قابليت هاي يادگيري اکتشافي و يادگيري انتفاعي به قابليت جذب دانش بپردازند.آنان معتقدند که تعامل با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي براي سازمان ها سه منفعت خواهد داشت:

  •  پژوهش هاي دانشگاهي مي تواند به بهبود درک سازمان ها از بنياد پديده هاي خاص و ارتقاء آگاهي از پژوهش هاي جديد و فرصت هاي تکنولوژيکي منجر شود که درنتيجه آن قابليت هاي يادگيري اکتشافي توسعه خواهد يافت .
  •  تعامل با دانشگاه ها مي تواند به ارتقاء قابليت سازمان ها در به کارگيري دانش جديد کمک کند که به دنبال آن محصولات و فرآيندهاي جديدي با هزينه اندک ايجاد مي گردد .
  •  تعامل با دانشگاه ها قابليت هاي حل مسئله در سازمان ها را ارتقاء داده ، و به دنبال آن با استخدام نيروهاي تحصيل کرده ماهر و آموزش ديده دانشگاهي ، قابليت سازمان ها براي تفسير و انتقال دانش کسب شده در سراسر سازمان را افزايش خواهد يافت .

جدول فرآيندهاي يادگيري و فوايد حاصل از تعامل سازمان ها با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي را نشان مي دهد . فرآيندهاي يادگيري و فوايد حاصل از تعامل سازمان ها با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي

 

منافع حاصل از تعامل با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي

                                                                                     فرآيند هاي يادگيري
آگاهي و کسب دانش :

– شناسايي منابع براي ايده هاي جديد

– فراهم کردن يک درک بنيادي از طريق دستيابي به منابع دانش

 

يادگيري اکتشافي

قابليت جذب دانش

 

 

 

 

تفسير و انتقال دانش کسب شده :

– مساعدت و مشورت مستقيم

– استخدام و آموزش

 

يادگيري اکتشافي و انتفاعي

کاربرد دانش خارجي به منظور انجام فعاليت ها :

– معرفي محصولات جديد به بازار

-کاهش هزينه ها

 

يادگيري انتفاعي

مي توان دريافت که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي براي پيشرفت در عرصه هاي مختلف علمي به قابليت جذب دانش متکي بوده و مجهز شدن دانشگاه ها به اين قابليت ارزشمند مي تواند نتايج و پيامدهاي مفيدي را براي آنها به بار آورد .

منبع

رجایی آذرخوارانی،عباس(1391)، رابطه تسهيم دانش و قابليت جذب دانش با بهبود کيفيت علمي از ديدگاه اعضاي هيئت علمي  دانشگاه ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اموزشی، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي اصفهان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0