عدالت در سیره و اندیشه امیرالمؤمنین علی (ع)

بی تردید هنگامی که نام مبارک امام علی ( ع) به میان می آید ، در ذهن کسانی که آشنایی با نام آن حضرت دارند ، اعم از شیعه و سنی ، مسلمان و غیرمسلمان ، شاید به جرأت گفت اولین چیزی که خطور می کند ، واژه عدالت است . شاید همه شما جمله معروفی را که بزرگی در حق آن حضرت گفته ، شنیده باشید که علی از شدت عدل خود کشته شد .

بررسی تاریخ بشری نشان دهنده تلاشهای بسیار برای دستیابی به عدالت اجتماعی است که حاوی تجارب ارزشمندی نیز   می باشند ولی احتمال اینکه قیام برای عدالت به ظلم ختم شود نیز وجود دارد . چه بسیار قیامها که در ابتدا برای استقرار عدالت شکل گرفت ولی در مسیر حرکت خود و یا بعد از تشکیل سیستم های حکومتی تبدیل به ظالمانه ترین حکومت ها شده و در ذهن مردم ، مفهوم تحریف شده ای از عدالت را به تصویر کشیده است که نفرت و ناامیدی جوامع بشری از تحقق عدالت را در پی داشته و اگر تجلی عدل در حکومتهای سلیمانی ، احمدی و علوی نبود ، اینک تمام حرکتها و جنبشها علیه اصحاب زر و زور و تزویر و برپایی نظام عدالت به یأس و ناامیدی تبدیل می شد.

حضرت علی (ع) به عنوان بزرگترین شاگرد مکتب قرآن و رسول الله (ص) حکومت عدل خود را نیز بر پایه حق و عدل الهی بنیان گذاری کرد و به همین دلیل است که دوران خلافت حضرت امیر (ع) بر جامعه مسلمین ، بعد از حکومت پیامبر ، پر افتخارترین دوره به لحاظ اجرای عدالت در جامعه می باشد و به همین دلیل است وقتی جرج جرداق مسیحی کتاب چند جلدی خود در مورد حضرت علی (ع) را نامگذاری می کند نامی برازنده تر از این پیدا نمی کند که “امام علی (ع) صدای عدالت انسانی”. کتاب نهج البلاغه سندی است در راستای نشان دادن گفتار و اندیشه ایشان در مورد عدل و عدالت و تاریخ گواه کردار ایشان بر پایه عدل و داد .

امام در مورد عدل می فرمایند : عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد ( نهج البلاغه ، حکمت  437،ص526 ) .و در مورد حمایت از حق و مبارزه با ستم می فرمایند : خدا بیامرزد کسی را که حقی را ببیند و آن را یاری دهد و ستمی را ببیند و آن را دور سازد و صاحب حق را در گرفتن حقش یار باشد  (نهج البلاغه ،  خطبه 196،ص293 ). حضرت در نامه به مالک اشتر می فرماید : و برترین مایه شادمانی والیان ، تداوم بر پایی عدل در بلاد است و پدیدار گشتن مهرورزی مردم ( با آنان ) و همچنین می فرماید : دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو ، در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد …. ( نامه 53 ، ص 405 ) .

حضرت همچنین در مورد ارزش و بهای حکومت کردن ، به هنگام پینه کفش خود ، به ابن عباس می فرماید: به خدا سوگند ، همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت برشما محبوب تر است ، مگر اینکه حقی را با آن به پا دارم ، یا باطلی را دفع نمایم (نهج البلاغه ، خطبه 33 ، ص 59 ) .و این نشان دهنده جایگاه حکومت و عدالت در نزد امیر المؤمنین (ع) می باشد یعنی ایشان هدف از حکومت را برپایی حق و عدالت و برانداختن باطل می داند ، همان رسالتی که پیامبران بر دوش داشتند . و این انطباق حق و عدل همان راز ماندگاری عدالت علوی است که همچنان بعد از گذشت قرنها هنوز بسیاری از قیامها و حکومتها با ادعای حرکت به سوی عدالت علوی به پا خاسته اند .

حضرت در خطبه 87 هنگامی که ویژگیهای خود را به حالت سوالی می شمارند ، می فرمایند : مگر من پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم ؟ … (نهج البلاغه ، خطبه 87 ، ص 105 ) .و ایشان در اکثر نامه هایی که به والیان خود در سراسر قلمرو اسلامی می نویسند همه آنان را به رعایت عدالت در همه اشکال آن ، توزیع بیت المال ، برخورد با مردم ، برخورد با دشمنان و اسرا ، به هنگام قضا ، به هنگام نگاه کردن و شرکت در مهمانی ها و مجالس ، دعوت می نمایند .

ایشان هنگامی که زیاد ابن ابیه را از گرفتن مالیات نابهنگام نهی می کنند ، می فرمایند : عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن که ستم ، رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری ، به مبارزه و شمشیر می انجامد    (نهج البلاغه ،  حکمت 476 ، ص 531 ) . و یا در نامه ای به محمد ابن ابی بکر ، فرماندار مصر این چنین رعایت عدالت در مراودات را گوشزد می نمایند که : در نگاهایت ، و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم ، به تساوی رفتار کن ، تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوانها در عدالت تو مأیوس نگردند (نهج البلاغه ،  نامه 27 ، ص 363 ) . و در واقع این همان مصداق عدالت مراوده ای است که حضرت رعایت آن را به فرمانداران خود و مدیران بلند پایه حکومتی گوشزد می فرمایند .

همچنین حضرت یکی از نشانه های پرهیزکاران را ستم نکردن به دشمنان برمی شمارند (نهج البلاغه ، خطبه 193 ، ص 289 ). ایشان در جواب کسانی که امام را به بخشش اموال عمومی به بزرگان قریش به منظور جلب حمایت آنان دلالت می کردند ، فرمودند : به خدا سوگند … هرگز چنین کاری نخواهم کرد . اگر این اموال از خودم بود ، به گونه مساوی در بین مردم تقسیم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست…   (نهج البلاغه ،  خطبه 126 ، ص 169 ) . و این بیانگر حساسیت امام در توزیع عادلانه بیت المال در میان مردم هست و حضرت ایشان تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند که اموال عمومی را به نفع خویش و عده اندک به کار گیرند . امام در خصوص ضرورت اجرای عدل و شدت توجه به این امر و ضرورت برخورد با تاراج بیت المال می فرمایند : به خدا سوگند ! بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم . گرچه با آن ازدواج کرده یا کنیزانی خریده باشند ؛ زیرا در عدالت گشایش برای عموم است  (نهج البلاغه ، خطبه 15، ص 39 ) . و ره آورد اجرای عدالت از سوی رهبر را اینگونه بیان می دارند : و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازند ، حق در آن جامعه عزت یابد و راه های دین پایدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر (ص) پایدار گردد . پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس می گردد .

بدین ترتیب می توان در اندیشه و عمل حضرت علی (ع) مفهوم عدالت ، ضرورت آن و نحوه اجرای آن در شئونات زندگی و پیامدهای اجرای عدالت در جامعه را مشاهده کرد . و به همین دلیل است که دوران کوتاه خلافت ایشان با چندین جنگ داخلی با اصحاب زر و زور و تزویر است . کسانی که تحمل اجرای عدالت در جامعه را نداشتند و اجرای عدالت را به زیان خویش می دیدند به مخالفت با حضرت پرداختند در حالی که همه آنها داعیه مسلمانی و هم صحبتی با رسول الله را داشتند . بطور خلاصه در مورد عدالت حضرت علی (ع) می توان گفت که عدالت ایشان برپایه حق و حقیقت و عدل الهی بوده و هدف ایشان نیز از برپایی حکومت صرفاً به پا داشتن عدالت و احقاق حق مستضعفان و برانداختن باطل است . و ایشان در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکردند ، تا اینکه جان خود را نیز در این راه که همان راه خدا از دست دادند .

منبع:

متدین،ا.(1390). رابطه عدالت سازمانی ادراک شده باتعهدسازمانی در میان دبیران زن و مرد شهرستان نقده، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات  ادبیات و علم انسانی  دانشگاه ارومیه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0