شغل وویژگیهای شخصیتی
شغل بعنوان مجموعهای از پیشرفتهای مداوم در زندگی شغلی تعریف شده است؛ به عبارت دیگر شغل عبارت است از تعهدی که انسان در مقابل موسسهای برای انجام تکالیف درازمدت دارد و در ضمن از طریق آن امرار معاش میکند .
به اعتقاد كينزبرگ و همكارانش ، انتخاب شغل فرايندي پيوسته و تكاملي است و با عواملي نظير ارزشهاي فردي، واقعيات محيطي، عوامل عاطفي و فرصتهاي تربيتي بستگي كامل دارد.انتخاب شغل فرايندي است كه طي زمان خاصی انجام ميگيرد و زمان خاص آن هنگامي است كه فرد طي آن به توافق ميان انتظارات و امكانات و خصوصيات خود برسد.
موفقیت شغلی
بر طبق گفته پيتر دراكر، قرن بيست ويكم، قرن اقتصاد دانشي است. دراين اقتصاد، داراييهاي فكري و به خصوص سرمايههاي انساني جزو مهمترين داراييهاي سازماني محسوب ميشود و موفقيت بالقوه سازمانها ريشه در قابليتهاي فكري آنها دارد، همچنين سرمايه انساني براي مالكين سرمايه يعني كاركنان سازمانها نيز به عنوان يك دارايي ارزشمند محسوب ميشود كه ميتواند موفقيت آنها را بطور فزاينده تحت تاثير قرار دهد .
به همین دلیل مديريت منابع انساني پيچيدهترين و مشكلترين بخش مديريت شناخته شده است و از جمله وظايف مديران در جذب نيروهاي انساني مناسب از اهميت ويژهاي برخوردار شده است. در واقع، موفقيت هر سازمان در گرو استفادۀ بهينه از نيروي انساني آن سازمان است و مستلزم به كارگيري افرادي است كه تواناييها و استعدادهاي خاص آن شغل را داشته باشند. در انتخاب افراد براي مشاغل مختلف سازمان، اصل كلي جهت موفقيت شغلي اين است كه خصوصيات داوطلب با وظايف شغلي او مطابقت كند. براي اينكه شرح وظايف با موفقيت انجام گيرد لازم است كه مهارتها، استعدادها و خصوصيات خلقي و جسمي و شخصیتی افراد در نظر گرفته شود و داوطلب آن شغل واجد اين خصوصيات و استعدادها باشد .
موفقيت شغلي زماني ميسر است كه نه تنها خصوصيات افراد، بلكه خصوصيات مشاغل مربوط به آنها مورد بررسي قرار گيرد. بر مبناي اين شناخت دوگانه و تشخيص رابطه ميان آنهاست كه انتخاب احسن صورت ميپذيرد. مصالح جامعه ايجاب ميكند كه فرد در جايي قرار گيرد كه بهتر بتواند خدمت نمايد و مصلحت فردي نيز حكم ميكند در مكاني باشد كه بهتر بتواند رشد و تعالي يابد. بنابراين، در گزينش شغلي افراد دو عامل بايد مورد ارزيابي قرار گيرد:
- ارزيابي فرد در زمينه علايق، تواناييها و به طوركلي ويژگيهاي شخصيتي فرد.
- ارزيابي در زمينه تواناييها و ويژگيهايي كه براي موفقيت در آن شغل ضرورت دارد.
در اين باب ميتوان چنين اظهار داشت كه اگر فردي متناسب با تواناييها و رغبتها و ويژگيهاي شخصيتي براي شغلي انتخاب شود نه تنها شكوفايي فردي حاصل خواهد شد بلكه جامعه نيز از او بهرۀ بيشتري خواهد برد. برعكس چنانچه فردي متناسب با شغل مورد نظر انتخاب نگردد ممكن است نيازهاي او ارضاء نشود و در نتيجه روزها و ساعتها را به ناراحتي بگذراند؛ اين فرد در زندگي راضي نبوده و در نتيجه در حرفه او تاثير منفي خواهد گذاشت .
اما موفقیت شغلی چیست و چه مفهومی دارد؟ موفقیت شغلی یک مفهوم نسبی از ارزیابی و قضاوت است و هیچ فردی را نمیتوان موفق نامید مگر اینکه از هدفها و ایده آلهایش آگاه باشیم. موفقیت شغلی عبارت از رابطهای است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایدهآلهای آیندهاش در زمینه اشتغال وجود دارد. میزان موفقیت فرد در برآوردن نسبی این هدفها را موفقیت شغلی مینامند . افراد بيروني موفقیت شغلی را بر طبق معيارهاي قابل مشاهده و عيني قضاوت ميكنند درحاليكه ادراك افراد از موفقيت، بيشتر به معيارهاي ذهني گرايش دارد، به تعبير ديگر، موفقيت عيني بخش قابل مشاهده موفقيت شغلي را نشان ميدهد و به نتايج شغلي قابل مشاهده مانند پرداختيها، ارتقاها، رتبه و مقام اشاره دارد. اما موفقيت شغلي ذهنی یا درونی عناصر ذهني موفقيت شغلي را نشان ميدهد و به احساسات افراد و واكنش آنها نسبت به مسير شغليشان مربوط است و همواره از طريق موفقيت روانشناختي مانند رضايت شغلي، تعهد شغلي و سازماني شناسايي ميشود .افراد همواره خواهان موفقیت در انجام وظایف محوله هستند اما بدلیل عدم آگاهی از عوامل موثر در موفقیت در بعضی مواقع در این زمینه توفیقی ندارند. در اینجا برخی از عوامل موفقیت شغلی ذکر خواهد شد و برخی دیگر از عوامل موفقیت در قالب نظریههای موفقیت شغلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
عوامل موثر در موفقیت شغلی
امروزه، صرفاً پول را عامل برانگیختن و موفقیت شغلی نمیدانند بلکه محیط اجتماعی، سبک رهبری و توجهی که از دوستان و سرپرستان به فرد مبذول میشود، جالبتر بودن، تلاش برانگیزتر بودن و پاداش دهندهتر بودن مشاغل و فرصتهای ترفیع و ارتقاء سهم مشارکت در تصمیمگیریها، تنوع شغل و بکارگیری مهارتها شاخصی از شاخصهای عمده موفقیت شغلی محسوب میشوند، در مقابل موارد فوق الذکر، میتوان ترک شغل، غیبتهای شغل، عملکرد پایین شغلی را از جمله شاخصهای نارضایتی و عدم موفقیت شغلی ذکر کرد.انواع مختلفی از عوامل فردی و مهم سازمانی وجود دارند که بروی موفقیت شغلی تاثیر میگذارند .
موفقیت شغلی به عواملی همچون شخصیت، آموزش، جنسیت، داشتن مشاور و ترفندهای کاری وابسته است . قاضی ،عوامل موثر موفقیت شغلی را، دستیابی به اهداف شغلی مورد انتظار، لذت بردن از شغل، امنیت شغلی، برخورداری از سرگرمی و فعالیتهای جنبی، رضایت شغلی، امکانات رفاهی، روابط خوب انسانی و حقوق و پاداش مکفی عنوان میکند. ویژگیهای فردی از قبیل سن، جنسیت، وضعیت تاهل و ویژگیهای سازمانی از قبیل کار منابع انسانی، استراتژیهای توسعه، اندازه سازمان و غیره بر روی موفقیت شغلی تاثیر میگذارند .
منبع
باقری،آزاده(1392)، موفقیت شغلی بر مبنای عوامل ویژگی شخصیتی سرشت و منش در کارکنان پروازی و زمینی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید