سلامت روان وبهداشت روانی

بروز آسیب های روان شناختی ناشی از جنگ جهانی دوم ،کارشناسان سازمان جهانی بهداشت (WHO)  را متوجه اهمیت بهداشت روانی نمود. سه سال پس از پایان جنگ،در سال 1948، در اساس نامه این سازمان، سلامت یا آسایش روانی به عنوان جزئی از تعریف بهداشت روانی مورد تأکید قرار گرفت. در سال  1961سازمان جهانی بهداشت، آموزش اصول بهداشت روان به پزشکان عمومی، کارکنان بهداشت عمومی، متخصصین، پرستاران، ماماها، مددکاران و سایر کارکنان بهداشتی را مورد تأکید قرار داد. همچنین در کنفرانس بین منطقه ای مدیران مراکز آموزش بهداشت همگانی که در سال 1967 برگزار گردید، بر ضرورت گنجاندن بهداشت روان در آموزش های بهداشت همگانی تأکید شد.

در سال 1977، در گردهمایی سالانه سازمان جهانی بهداشت، هدف اصلی این سازمان و دولت ها در چند دهه بعد دست یابی همه مردم به سطح مناسبی از بهداشت اعلام شد و هشت جزء اساسی مراقبت های بهداشتی اولیه به عنوان شرط دست یابی به این هدف تعیین گردید و سال 2000، زمان رسیدن به این هدف قرار داده شد. در سال 1978، در کنفرانس مشهور آلماآتا ، بیانیه ای توسط 134 کشور از جمله ایران منتشر شد که در آن بر شعار بهداشت برای همه تا سال 2000 از طریق خدمات بهداشتی اولیه تأکید شده بود.

جمهوري اسلامی ایران همگام با سایر کشورهاي جهان، در سال 1365 ، براي پیشبرد سطح سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد، برنامه کشوري بهداشت روان را تدوین کرد .

نگاهی به تاریخچه بهداشت روان در ایران نشان می دهد که در طی چند دهه گذشته پیشرفت های قابل توجهی در زمینه ارائه خدمات بهداشت روان در ایران صورت گرفته است، بالاخص در سال های اخیر، برنامه ادغام بهداشت روان در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه در ایران به عنوان الگویی برای سایر کشورهای منطقه پذیرفته شده است .به همین دلیل در چهل و چهارمین اجلاس سالانه وزرای بهداشت کشورهای منطقه مدیترانه شرقی در تهران در سال 1380، برنامه های بهداشت روان ایران به عنوان یکی از بهترین الگوهای موجود شناخته شد.

مورتی و یاسمی و همکاران ، تاریخچه پیشرفت و گسترش برنامه های بهداشت روان در ایران را به 4 دوره زمانی تقسیم نموده اند:

  • در دوره اول که تا سال های 1320 ادامه داشت، شرایط بسیار نامناسبی از نظر خدمات بهداشت روان وجود داشت. در این دوره در شهرهای تهران ، همدان، شیراز و اصفهان تیمارستان هایی با امکانات بسیار محدود و ضعیفی وجود داشتند که در آن ها بیماران با شرایط بسیار رقت باری نگه داری می‌شدند.
  • در دوره دوم، که از اواخر دهه 1320 شروع و تا سال های 1350 ادامه داشت. در این دوره ،فعالیت هایی در زمینه بهداشت روان انجام گرفت. به عنوان مثال ، در سال 1336 پخش برنامه های روانشناسی و بهداشت روانی ار رادیو ایران شروع شد و در سال 1338، اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری تأسیس شد. همچنین از دهه 1340 فعالیت های پژوهشی در زمینه همه گیرشناسی اختلالات روانی و برنامه ریزی برای ارائه خدمات بهداشت روان در ایران آغاز شد.
  • دردوره سوم که از سال های 1350 شروع شد، تلاش هایی در جهت ارائه خدمات بهداشت روان جامعه نگر آغاز گردید. برنامه های این دوره شامل ارائه خدمات جامعه بهداشت روان، ایجاد بیمارستان ها و مراکز جدید روان پزشکی در استان های مختلف و انجام پژوهش های همه گیرشناسی بود. در سال 1350 اداره بهداشت روان به اداره کل تبدیل شد. ولی بعد از دو سال مجدد تحت نظارت اداره کل خدمات بهداشتی قرار گرفت.
  • چهارمین دوره از مهر ماه 1365 شروع شد. در این سال ، برنامه کشوری بهداشت روان ایران توسط کمیته ای متشکل از کارشناسان و متخصصان بهداشت روان کشور و مشاور وقت بهداشت روان منطقه ای سازمان جهانی بهداشت تدوین و در سال 1367 پس از تصویب وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی به مرحله اجرا گذاشته شد.

سلامت روانی حالت مطلقی نیست که یا وجود داشته و یا وجود نداشته باشد. در زندگی طبیعی انسان ها هیچ خط مستقیمی، سلامتی و اختلال را از یکدیگر جدا نمی کند. افراد همواره در تلاش برای ثابت نگه داشتن و حفظ موقعیت خویش هستند و به همین نحو سلامتی روانی هم چیزیست که باید دائم آنرا ساخت وپابرجا نگهداشت.کارساختن وپابرجا نگه داشتن سلامت روانی موضوعیست که ما انسانها هر روزبا آن روبروایم.

کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشت روانی برای بهداشت روانی یک تعریف دوقسمتی داده است :

  1. بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی، روانی و عاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد، برای فرد مطلوبترین رشد را ممکن می سازد.
  2. جامعه خوب جامعه ای است که برای اعضای خود چنین رشدی فراهم می آورند و در عین حال رشد خود را تضمین می کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می دهد.

ونتیز ، سلامت روان را وابسته به هفت ملاک می داند: نداشتن بیماری روانی، رفتار اجتماعی مناسب، رهایی از نگرانی و گناه، کفایت فردی و توانایی مهار کردن هیجانات خود، پذیرش خویشتن و خودشکوفایی، یکپارچگی شخصیت و انعطاف پذیری. هوهان  ، سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می کندوآنرا حداکثرموثربودن و حداکثر رضایت بدست آمده از واکنشهای فردی و اجتماعی میداند. این واکنشهارانیز شامل بازخوردهای مثبت نسبت بخود ودیگران درنظر می گیرد .

منبع

اکبرزاده،مژده(1393)، سلامت روان و تاب‌آوری فرزندان بر اساس رضایت زناشویی و سبک‌های دلبستگی مادران، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0