هوش هیجانی از دیدگاه بار-اون

ریون بار- اون ؛ هوش هیجانی را نوعی از هوش غیر شناختی می‌داند که شامل یک دسته از توانایی‌ها و مهارت‎های اجتماعی و هیجانی است و این توانمندی‌ها فرد را جهت سازگاری مؤثر با فشارهای موقعیت‌های دشوار اجتماعی، یاری می‌رساند، از دیدگاه او هوش هیجانی در طول زمان قابل‌تغییر و رشد است و می‌توان با برنامه‌های ویژه‌ای این مهارت‎های هیجانی را آموزش داد.او هوش هیجانی را مشتمل بر پانزده مؤلفه می‌داند که با استفاده از خرده مقیاس‌های پرسشنامه هوش هیجانی بار-اون، سنجیده می‌شوند.

ابعاد هوش هیجانی از دیدگاه بار-اون:

  •  خودآگاهی هیجانی
  •  قاطعیت
  •  حرمت نفس
  •  خودشکوفایی
  •  استقلال
  •  همدلی
  •  روابط بین فردی
  •  مسئولیت پذیری
  •  حل مسئله
  •  واقعیت سنجی
  •  انعطاف پذیری
  •  تحمل فشار
  •  کنترل تکانه
  •  شادکامی
  •  خوش بینی

آموزش و یادگیری هوش هیجانی

افراد در توانایی‌های هوش هیجانی با یکدیگر متفاوت‌اند، به اعتقاد گلمن، زیربنای اصلی توانای افراد، سیستم عصبی آن‌هاست، اما مدار مغزی مربوطه، انعطاف‌پذیر بوده و همواره در حال تغییر است. این توانایی‌ها تا حد زیادی نشانگر مجموعه عادات و واکنش‌های افراد است که نقصان آن‌ها را می‌توان با آموزش و تلاش جبران نمود.بسیاری از متخصصان عصب‌شناسی، معتقدند که 80 درصد از هوش هیجانی افراد به هنگام تولد شکل یافته و لایتغیر می‌باشند. از سوی دیگر بر این باورند که تلاش‌های فراوانی را می‌توان روی 50 درصد دیگر انجام داد .

 هر کودکی که به دنیا می‌آید دارای استعدادهای خاصی برای حساسیت هیجانی، حافظه هیجانی، پردازش اطلاعات هیجانی و توان یادگیری هیجانی می‌باشد. این استعداد فطری به‌وسیله تجارب زندگی بخصوص از طریق مبادلاتی که حاوی پیام‌های هیجانی می‌باشند توسعه‌یافته و یا آسیب می‌بینند. این پیام‌های هیجانی که کودک از والدین، معلمین و همسالان خود به‌مرور دریافت می‌کند، ظرفیت‌های هیجانی او را شکل می‌دهند .

واکنش هیجانی بین کودک و والدین نه‌تنها در پیشرفت توانایی‌های شناختی او تأثیر می‌گذارد بلکه در تکامل بخش‌هایی از مغز که مربوط به هشیاری هیجان و تنظیم هیجانات می‌شود نیز مؤثر است. نتایج پژوهش‌ها حاکی از آن است که افرادی که روابط هیجانی مثبتی را در دوران کودکی تجربه می‌کنند در بزرگسالی رفتارهای هیجانی و مهارت‎های اجتماعی سازگارتری را نشان می‌دهند .همان‌طور که مورد انتظار است کودکان خانواده‌هایی که ازنظر عاطفی و هیجانی در معرض رفتارهای والدینی با هوش هیجانی پایین هستند دارای مشخصه‌های ذیل می‌باشند:

ضعف در کنترل عصبی و مهارت‎های اجتماعی، ناتوانی دریافتن جایگاه مناسب در گروه همسالان، فقدان توانایی همدلی و حساسیت نسبت به احساسات دیگرآن که تمامی این‌ها از طریق طرد شدن کودک توسط همسالان و مربیان، صدمات جدی بر عزت‌نفس وی وارد می‌سازند، لذا برنامه آموزشی و هیجانی (SEL) در پرورش افراد آگاه، مسئول، ضد خشونت و دلسوز یکی از مؤثرترین آموزش‌هایی است که باید در مدارس به آن پرداخت.

آموزش مهارت‎های ارتباطی، اجتماعی و هیجانی در مدارس به‌منظور کاستن از رفتارهای پرخطر خشونت‌گرایی مصرف مواد مخدر، الکل، رفتارهای جنسی پیش از موعد و کلیه رفتارهای ضداجتماعی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. گر چه به نظر گلمن ممکن است مهارت‎های هوش هیجانی را در مراحل مختلف زندگی آموخت ولی ممکن است به زمان طولانی نیاز نباشد، بخصوص در افرادی که دارای هوش هیجانی بسیار پایینی هستند که به گفته لودو ، احتمالاً نیاز به سیم‌کشی مجدد بخش‌هایی از مغز آنان می‌باشد.

منبع

به نژاد،هاله(1394)، رابطه بین مهارت‎های ارتباطی، هوش هیجانی و هوش معنوی در دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0