سبک اسناد در کودکان نارساخوان
ویژگیهای عاطفی و حالات هیجانی منتج از سبک های اسنادی عناصر مهمّی هستند که بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی تأثیر می گذارند؛ چرا که آن ها تعیین کننده میزان تلاشی هستند که یک یادگیرنده در یادگیری مهارت های خاص به کار می گیرد . نتایج پژوهش ها نشان داده اند که میان موفقیّت تحصیلی و عوامل هیجانی ناشی از سبک های اسنادی ارتباط بسیار گسترده ای وجود دارد و دانش آموزانِ نارساخوان در مقایسه با همسالان عادی خود، موفقیت ها و شکست ها را به میزان بالاتری به عوامل بیرونی و با احتمال کمتری به توانایی و عوامل درونی، قابل کنترل و پایدار نسبت می دهند و موفقیت های خود را نیز بیشتر به شانس یا عوامل بیرونی، غیرقابل کنترل و ناپایدار نسبت می دهند . این دانش آموزان میان موفقیت ها و اعمال خود رابطه نزدیکی نمی بینند و شکست خود را به فقدان توانایی نسبت می دهند. تأکید بر عوامل بیرونی، غیرقابل کنترل و ناپایدار از سوی دانش آموزان نارساخوان و شکست های تحصیلی آنان به تدریج منجر به شکل گیریِ خودپندارهی تحصیلی ضعیف تری در آن ها نسبت به سایر دانش آموزان می شود. این خودپنداره پایین از مقطع ابتدایی شروع شده و تا مقطع دبیرستان نیز ادامه می یابد. شکست در رسیدن به مقاصد تحصیلی و شکلگیری خودپنداره سطح پایین در دانش آموزان نارساخوان به تدریج احساس درماندگی آموخته شده را در آن ها به وجود می آورد . احساس درماندگی در یادگیری مهارت خواندن، کودک را در موقعیتی قرار می دهد که با وجود داشتن توانایی هوشی بهنجار، احساس عدم شایستگی و بی کفایتی می کند، شکست های پیاپی خود را به جای فقدان کوشش به فقدان توانایی نسبت می دهد، با احتمال کمتری تکالیف جدید را شروع می کند، احساس می کند که بر محیط خود کنترل ندارد، و بدشانسی های متناوبی را تجربه می کند . دانش آموزان نارساخوان در مقایسه با دانش آموزان عادی دارای سطح کمتری از انگیزش پیشرفت ، حرمت خود ، خود تنظیمی و سطح بالایی از افسردگی و احساس تنهایی هستند. این حالات پایدار ناشی از سبک اسناد منفی و بدبینانه چیزی نیست که تنها با آموزش خواندن صحیح و یا نوشتن درست کلمات و عبارات از بین برود. حالت های پایدار منتج از سبک های اسنادی منفی و بدبینانه در این کودکان تا مدت های طولانی پابرجا می ماند و به بسیاری از جنبه های زندگی نیز تعمیم می یابد. دانش آموزان نارساخوان نسبت به خود، جهان و آینده نگرشی منفی دارند. تجارب شخصی آن ها بهطور قابل ملاحظه ای اندوهناک تر از دیگران است. تجربه های مکرر شکست در امور مختلف، کودکان نارساخوان را به این باور می رساند که توانایی برآمدن از عهده تقاضاهای محیطی را ندارند در نتیجه برداشت های آن ها از خود و رویداد های محیطی منفیتر و بدبینانهتر از دیگران است چرا که این افراد برای خود، ارزش پایینی قائل هستند و دارای حرمت خود و خودپنداشت پایین تری هستند. به طور کلی داشتن نارسایی در قلمرو خاص می تواند تمام زمینه های عملکرد کودک را تحت تاثیر قرار دهد و کودک را از داشتن ارزیابی واقع بینانه نسبت به خود، جهان و استعدادها و توانایی های خود بازدارد. تجربه خواندن در مدرسه در حالت کلی میتواند کفایت، شایستگی، حرمت خود، خودپنداشت و خودباوری کودک را تحت تاثیر قرار دهد و شکست در خواندن می تواند منجر به بروز مشکلاتی در زمینه های تحصیلی، اجتماعی، رفتاری و سایر زمینه های مهم زندگی کودک بشود. در ارتباط با ویژگی ها، رفتارها و واكنش های كودكان نارساخوان نیز پژوهش های فراوانی صورت گرفته است كه از آن جمله می توان به منبع كنترل، خلقوخو، مشكلات رفتاری و منزلت اجتماعی کودکان نارساخوان اشاره کرد که با كودكان عادی تفاوت دارد. به طور کلی می توان بیان کرد که كودكان نارساخوان در مقایسه با كودكان عادی، دارای اضطراب بیشتر، حرمت خود پائین تری هستند و علاقه كمتری به مدرسه دارند، هنگام شكست خود را بیشتر سرزنش می كنند و موفقیت های خود را به شانس نسبت می دهند. آن ها انتظار موفقیت كمتری دارند و به شكست های خود بیشتر به شكل منفی جواب می دهند و علت شکست را كمبود توانایی های خود می دانند. نتایج پژوهش ها حاکی از آن است که می توان سبك های اسناد را با استفاده از روش های رویکرد روانشناسی مثبت نگر در جهت كمك به دانش آموزان به منظور اینكه یادگیرندگانی مستقل و مقاوم شوند تغییر داد.
منبع
پهلوان نشان،سحر(1393)، اثر بخشی برنامه ایمن سازی روانی بر سبک اسناد دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید