رويكردهايي پيرامون سرمايهي اجتماعي
در خصوص سرمايهي اجتماعي و ارتباط آن با توسعهي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي چهار رويكرد متفاوت به شرح زیر وجود دارد :
- رويكرد اجتماعگرا
- رويكرد شبكهاي
- رويكرد نهادي
- رويكرد همافزا
رویکرد اجتماعگرا
پيروان اين رویکرد، سرمايهي اجتماعي را همان سازمانهاي محلي نظير باشگاهها، انجمنها و گروههاي مدني ميدانند و با تأكيد بر تعداد و تراكم اين گروهها در يك اجتماع، بر اين باورند كه نه تنها سرمايهي اجتماعي ذاتاً خوب ميباشد بلكه گسترش آن در يك اجتماع نيز تأثير مثبتي بر رفاه اجتماعي افراد خواهد گذاشت. با اين وجود، پيروان اين ديدگاه در تحليلشان از اجتماع، نقطه ضعف مهم آن را ناديده ميگيرند، مثلاً در مواردي كه اجتماعات يا شبكهها به صورت منزوي ميباشند يا در راستاي اهداف متعارضي تلاش ميكنند سرمايهي اجتماعي سازنده به سرمايهي اجتماعي منحرف یا کژکارکرد، تبديل ميگردد و توسعه را با چالش روبرو ميكند.
رویکرد شبكهاي
اين رویکرد به عنوان دومين رویکرد پيرامون سرمايهي اجتماعي محسوب ميشود كه تلاش ميكند به بيان نقاط قوت و ضعف بحث سرمايهي اجتماعي بپردازد. پيروان اين رویکرد با تأكيد بر اهميت انجمنهاي افقي و عمودي بين افراد و روابط درون و بين واحدهاي سازمانيافته نظير گروههاي اجتماعي، بيان ميكنند كه وجود پيوندهاي اجتماعي درون گروهي به ايجاد احساسي از هويت و هدف مشترك در بين افراد خواهد انجاميد .
اين رویکرد داراي دو ويژگي شاخص بشرح ذيل است: اولاً از نظر آنها سرمايهي اجتماعي شمشيري دو لبه است يعني ضمن اينكه ميتواند به ارائهي خدمات ارزشمندي به اعضاي يك گروه يا اجتماع بپردازد، ممكن است منجر به پيامدهاي منفي نيز شود. مثلاً ممكن است وفاداري افراد به يك گروه آنقدر زياد باشد كه آنها را از كسب اطلاعات جديد و تلاش جدي جهت پيشرفت باز دارد.
رویکرد نهادي
از منظر پيروان رویکرد پيرامون نهادی به سرمايهي اجتماعي، قابليتهاي گروهاي اجتماعي براي اقدام در جهت منفعت جمعي، بر پايهي كيفيت نهادهاي رسمياي كه آنها را در خود جاي دادهاند، تعيين ميشود. لذا از منظر آنها در حاليكه شبكههاي اجتماعي و جامعهي مدني عمدتاً محصول بستر سياسي، حقوقي و نهادي موجود ميباشند، عملكرد آنها نيز تابعي از انسجام داخلي، اعتبار، شايستگي و پاسخگو بودن آنها در قبال گروه است.
رویکرد همافزا
اين رویکرد تلاش دارد تا آنچه كه از رویکردهاي شبكهاي و نهادي حاصل شده است را تلفيق نمايد. لذا از نظر پيروان اين رویکرد، سه وظيفهي اصلي پژوهشگران و سياستگذاران عبارت است از: شناختن ماهيت و ميزان روابط اجتماعي، نهادهاي رسمي و تعامل بين آنها؛ بسط راهبردهاي نهادي بر پايهي فهم روابط اجتماعي به ويژه ميزان سرمايهي اجتماعي وحدتزا در جامعه يا اجتماع محلي و در نهايت تشخيص شيوهها و ابزارهايي كه از طريق آنها پيامدهاي مثبت يا منفي اجتماعي چون همكاري گسترده، اعتماد و كارايي نهادي، فرقهگرايي، انزواطلبي و فساد اجتماعي پديد ميآيد .
با وجود تحقيقات متعدد پيرامون سرمايهي اجتماعي و ابعاد سازندهي آن، اين موضوع همچنان به عنوان يك موضوع مورد اختلاف به شمار ميآيد و هر کس از منظر و رويكردي بدان نگريسته است. با اين جود، بر اساس مطالعات انجام شده پيرامون سرمايهي اجتماعي و با اتخاذ رويكردي سيستمي پيرامون اين مفهوم، علاوه بر اينكه امكان شناسايي و احصاء ابعاد و عوامل تشكيلدهندهي سرمايهي اجتماعي براي محققان، صاحبنظران و مسئولان آموزشي فراهم ميگردد، در درك، تبيين و پيشبيني جامع اين مفهوم نيز به آنها ياري ميرساند.
منبع
محترم،معصومه(1390)، رابطهي نوع ساختار سازمانی دانشگاه و سرمایهي اجتماعی بخشها با رضایت تحصیلی دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید