راهبردهای مقابله دینی

برای بسیاری از بیماران که درگیر بیماری­های مزمن هستند، معنویت و مذهب منبع مهمی برای مقابله با بیماری، بویژه در بیماران مبتلا به سرطان می­باشد. در بیماران سرطانی ممکن است معنویت در حفظ عزت نفس، معنا بخشیدن به اهداف، آرامش هیجانی و افزایش امیدواری بیماران موثر باشد. بنادونا، معتقد است در مذاهب عمده دنیا تکنیک­هایی وجود دارد که باعث ایجاد آرامش در افراد می­شود و افراد را به سمت خوب بودن هدایت می­کند. استفاده از تکنیک­های آرامبخشی، عامل موثر بر کاهش اضطراب، درد و افسردگی در بیماران سرطانی است.

استفاده از استراتژی­های مقابله مذهبی و معنوی از روش­های شایع مقابله با استرس بویژه سرطان می­باشد. کوئینگ، در تحقیق خود نشان داده است که سلامت روانی و جسمی انسان با زندگی معنوی او رابطه مثبت دارد. افرادی که اعتقادات مذهبی قوی­تری دارند، سازگاری بهتری با موقعیت­های استرس دارند. هنگام بیماری سریع­تر از افراد غیر مذهبی بهبود پیدا می­کنند، میزان پایین­­تری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه می­کنند، اضطراب کمتری دارند و از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردارند،پارگامنت ، در تحقیق خود نشان داد که استفاده از راهبردهای مقابله مذهبی در بیماران جسمی با سلامت روان بیشتر همراه است.

احمد و همکاران ، در تحقیق خود نقش پر اهمیت معنویت و مذهب را در مقابله با بیماری نشان دادند و عنوان کردند که سلامت معنوی حفاظت بیشتری را در تقابل ناامیدی و یاس به خصوص در بیماران دچار بیماری­های مهلک مانند سرطان بوجود می­آورد.حسینی ، در بررسی نقش سبک مقابله مذهبی و سلامت روان در بیماران مبتلا به ایدز دریافت که سلامت معنوی پایینتر با تجربه بیشتر علائم افسردگی در این افراد ارتباط دارد، همچنین افراد با سطوح معنوی بالاتر  از سلامت روان و کیفیت زندگی بهتری برخوردار بودند.

هاکنی و ساندرز ، در بررسی رابطه مذهب با سلامت روان دریافتند که افراد مذهبی نمره­های بالاتری در آزمون­های سلامت روانی و جسمانی و نمره­های پایین­تری در آزمون­های مربوط به اختلالات روانی کسب می­کنند.

میشل ، در بررسی تاثیر مقابله مذهبی بر روی سلامت روان مراقبان بیماران سرطانی لاعلاج به این نتیجه دست یافت که  راهبرد مقابله مذهبی منفی با فشار روانی بیشتر، کیفیت زندگی بدتر و رضایت کمتر، احتمال افزایش اختلال افسردگی اساسی و اختلالات اضطرابی همراه بود. شرمن، در پژوهش خود بر روی بیماران دریافت که راهبرد مقابله­ای مذهبی منفی و دوسوگرا با افسردگی، استرس، سلامت روان کمتر، درد و خستگی رابطه معکوس دارد.

رندی و همکاران،در مطالعه طولی که بر روی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام دادند که اولا هرچه مقابله منفی ؛ خشم به خدا، مثلا خدا مرا فراموش کرده بیشتر باشد  به طور کلی فرد سلامت روان بدتر، افسردگی بیشتر و رضایت از زندگی کمتری را گزارش می­کند، ثانیا مقابله مذهبی مثبت ؛مثلا وجود خدا به عنوان قدرت حمایتگر با سلامت روان بیشتری در فرد بیمار در ارتباط است.

پارگامنت و همکاران ،در پژوهش طولی خود بر روی افراد مسن بیمار دریافتند که راهبردهای مقابله مذهبی به طور معناداری با سلامت جسمی و روانی بیماران در ارتباط می­باشد. به طور کلی روش­های مثبت مقابله مذهبی مانند ارزیابی خیرخواهانه با بهبود وضع سلامت همراه بود، و روش­های منفی مقابله مذهبی ؛ مانند ارزیابی منفی و تنبیه گر از خداوند با کاهش در وضعیت سلامتی فرد همراه بود. و بیمارانی که در طول زمان دید مجادلانه نسبت به مسائل مذهبی داشتند در معرض مشکلات سلامتی بیشتری بودند.

جعفری و همکاران، در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که افراد در هنگام انجام اعمال مذهبی و فرایض الهی از تمرکز بر خود بالاتری برخوردار می­شوند، که تمرکز بر خود از طرفی موجب می­گردد که فرد به توانایی­هایش واقف گردد و فعالانه به محرک­های آزاردهنده و افکار ناخوشایند اجازه ندهند که به ذهنش خطور کند به همین خاطر آرامش درونی خود را حفظ خواهد کرد که در این حالت از نظر علمی الگوی امواج مغزی تغییر می­کند و مصرف انرژی نیز پایین می­آید و دیگر حالت­هایی نظیر خشم، خشونت و عصبانیت در آن­ها به وجود نخواهد آمد. بنابراین از سلامت روان بالاتری برخوردار هستند.

کامر، بیان می­کند افراد مذهبی در مقایسه با افراد غیر مذهبی و کسانی که خداوند را سرد و بی­توجه به خود می­پندارند، کمتر احساس تنهایی کرده و کمتر به بدبینی، افسردگی و اضطراب دچار می­شوند. آنها در برابر استرسورهای عمده زندگی مانند جنگ و بیماری بهتر مقابله می­کنند و کمتر اقدام به خودکشی می­کنند. لشگری، در تحقیق خود نتیجه­گیری کرد که مذهب از طریق ایجاد شادمانی و اعتماد به نفس، باعث کاهش اختلالات روانی از جمله افسردگی در فرد می­شود.

اخبارده ، در پژوهش خود بر روی بیماران مزمن به این نتیجه دست یافت که اعتقادات معنوی فاکتور مهم موثر بر سلامتی، خوب بودن و سازگاری با بیماریست. اعتقادات مذهبی مثبت و منفی برسازگاری،میزان افسردگی و احترام به نفس بیماران موثرست؛ اعتقادات مذهبی مثبت حمایت روحی لازم را برای بیماران تامین مینماید.

عسگری و همکاران، افرادی که اعتقادات مذهبی قوی­تری دارند، سازگاری بهتری با موقعیت­های استرس­زا دارند. میزان پایین­تری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه می­کنند، اضطراب کمتری دارند و از حمایت اجتماعی بالاتری برخورداند. دلبی، تحقیقات مربوط به معنویت، مذهب و سلامت روان را گردآوری نمود که در آن معنویت به عنوان احساس معنا و هدف در زندگی تعریف شده بود. پژوهش دهشیری و همکاران،حاکی از آن است که معنویت ارتباط مثبتی با سلامت جسمی دارد.

شعاع کاظمی ،در پژوهشی نشان دادگرایش­هاوباورهای مذهبی و انجام دادن امورمذهبی راهبردهای مناسب برای مقابله بااسترس ومشکلات ناشی ازبیماری­ صعبالعلاج مثل تصلب چندگانه بافت­ها (MS) می­باشد.

منبع

غلامی کنشتی، سمیرا(1392)،سلامت روان بر مبنای راهبردهای مقابله دینی رضایت زناشویی و خودکارآمدی در بیماران سرطانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی، دانشکده  علوم تربیتی و روانشناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0