تعریف هویت جمعی
هویت در معنای لغوی؛ یعنی، حقیقت و ماهیت چیزی؛ یا هویت پاسخ به سؤال چه کسی بودن و چهگونه بودن است. در تعریف فلسفی: هویت همان حقیقت جزئیه است، یعنی هرگاه ماهیت با تشخص لحاظ و اعتبار شود هویت گویند»، و لذا، می توان گفت هویت تشخص ماهیت در خارج است. در تعریف دیگر: هویت عبارت است از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی، زیستی و تاریخی همسان، که به رسایی و روایی، بر ماهیت یا ذات گروه به معنای یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر دلالت کند، و آنان را در یک ظرف زمانی و مکانی معین، به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد. در تعریف هویت، یکی از متغیرهایی که لازمهی اساسی آن است «غیر مشخص شود»، به عبارت دیگر: هویت زمانی ظهور می یابد، که انسان به غیر مواجه شود، و غیر عبارت است از جامعهی دیگر، طرز تفکرهای مختلف و نقشهای جدیدی که سازندهی هویت او هستند. لذا، در تعریف دیگری از هویت، گفته می شود: هویت پدیدهای ثابت و تغییرناپذیر نیست، بلکه هویت به مثابهی یک پدیدهی سیال و چند وجهی، حاصل فرایند مستمر تاریخی است، که تحت تأثیر شرایط محیطی، همواره در حال تغییر است. بنابراین، ملاحظه می شود در تعریف هویت، متغیرهایی چون: تمایز، تشخص، سیالیت، غیر و ماهیت خارجی، نقش اساسی دارند. با توجه به تعریف هویت، اگر نتوان برای هستی یک پدیده، محدوده هویتی تعیین کرد، آنگاه، میتوان از بحران هویت صحبت به میان آورد و هرگاه شناسایی «غیر»، به دلیل عدم صراحت مؤلفههای هویتی «خود»، تمایز از «غیر» امکانپذیر نباشد، در این صورت هستی دچار بیهویتی یا بحران هویت میشود.
در دیدگاه جوهرگرا یا ماهیتگرا، هویتها مثل جوهرها ثابت و لایتغیر هستند. در این دیدگاه، هر هویت دارای دو چهره است؛ چهرهای زیرین، ثابت و پایدار است؛ و چهرهای زبرین که متغیر و سیال است. ساختارگرایان، هویت را بر ساختهای اجتماعی میدانند که از جایی نیامده است و انسانها نیز آن را از جایی کشف نکردهاند؛ و لذا، در نظر این گروه، هویت ساخته و پرداختهی شرایط اجتماعی انسانهاست. در نظریات گفتمانی، هویتها دستآورد گفتمانها هستند. مقولات اجتماعی هم می توانند سیال، متغیر و دگرگون باشند؛ و میتوان گفت هر انسانی استعداد برخورداری از چند هویت را دارد. بنابراین، با توجه به نگرشهای مختلف نسبت به مقولهی هویت، ساختار هویت انسانی هم شکل خاص خود را پیدا می کند. در نظر برخی از فلاسفه، هویت انسانی دارای دو مؤلفهی اساسی است: رابطه با دیگران، از نوع رابطهی گفتمانی است که در تعاملات زبانی، به معنای گسترده، شکل میگیرد و رابطه با خود، در ارتباط با زندگی شخصی و سعادت فردی است. هر یک از این روابط با توجه به شرایط گوناگون اهمیت و اعتبار خاص خود را دارند.
هويت جمعي به شيوههايي كه به واسطه آنها افراد و جماعتها در روابط اجتماعي خود از افراد و جماعتهاي ديگر متمايز ميشوند اشاره دارد و برقراري و متمايز ساختن نظاممند نسبتهاي شباهت و تفاوت ميان افراد، ميان جماعتها، و ميان افراد و جماعتها است. هويت جمعي عبارتند از، جايگاهي از زندگي اجتماعي كه در فرايند اجتماعي شدن حاصل شده و طي آن افراد يك جامعه معمولاً با ضمير «ما» خود را متعلق و مديون بدان ميدانند و در برابر آن نوعي احساس تعهد و تكليف مينمايند. هويتهاي جمعي تأكيد بر آن دارند كه مردم به چه شيوههايي به هم شباهت مييابند و چه چيزي به باور عام وجه اشتراك آنها است. هویت جمعی كه شيوه مشترك و نحوه تفكر، احساسات و تمايلات يك گروه است نوعي احساس تعهد و تكليف به گروه را برميانگيزد اين احساس تا حد وسيعي به شدت و ميزان فراواني روابط اجتماعي افراد در سطح كشور بستگي دارد هرچه اين نوع هويت در سطح كشور قويتر باشد شخصيت اجتماعي شهروندان نيز منسجمتر و جديتر پيريزي مي گردد.
هويتهاي جمعي هر فرد در تعامل با افراد و گروههاي اجتماعي شكل مي گيرد. تغيير و تحول آنها هم تابعي از موقعيت اجتماعي، كم و كيف تعاملات و ويژگيهاي نظام شخصيتي خود فرد و ويژگيهاي افراد و گروههايي است كه فرد با آنها در تعامل است. با توجه به اين كه افراد در طول حيات خود ابتدا در درون خانواده با مادر، پدر و پس از آن با خويشاوندان و به تدريج با همسالان و همبازيها يعني گروههاي نخستين و به تدريج با گروههاي دومين و… در تعامل قرار ميگيرند، لذا روند تحول هويتهاي جمعي آنان از هويتهاي جمعي كوچك خاص گرايانه خانوادگي، محلي و قومي به هويتهاي جمعي بزرگتر و عام گرايانهتر جامعهاي و جهاني سير ميكند. بنابراين هويت جمعي شناسة آن قلمرويي از حيات اجتماعي است كه فرد با ضمير “ما” خود را بدان متعلق، منتسب و مديون بداند و در برابر آن احساس تعهد و تكليف كند. اين كه من در مرحلة اول خود را با كدام واحد جمعي معرفي كنم و در برابر آن احساس تعهد و تكليف كنم، هويت جمعي مرا نشان ميدهد. اين هويتهاي جمعي را ميتوان در سطح ترتيبي، از كوچك و خاص به بزرگ و عام، مثلاً از هم فاميلي، هم طايفه يا هم محله، هم روستا، هم قوم، هم زبان، هم مذهب، هم وطن و همنوع دستهبندي كرد.
منبع
ولدی، آمنه(1395)، بررسی تاثیر شبکه های مجاری(اینستاگرام) بر مولفه های هویت جمعی(قومی، ملی و فراملی) و شهروند حرفه ای، پایان نامه کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید