تعریف جرم
جرم در لغت به معناي گناه آمده است و در اصطلاح، عليرغم تعاريف زيادي كه از جرم شده، هنوز هم اين موفقيّت بدست نيامده تا از جرم، آنچنان تعريفي به عمل آيد كه مورد قبول همگان قرار گيرد و در زمان و مكان واجد ارزش باشد و دليل اين امر نيز اين است كه پديدۀ جرم، بر حسب نظر دانشمندان و محققان، داراي مباني و صور گوناگون است.به سخني ديگر، آنچه كه از نظر يكي جرم محسوب ميشود، بر حسب ديگري نه تنها ممكن است عنوان جرم به خود نگيرد، بلكه امكان دارد كه حتي عملي پسنديده بشمار آيد. جرم عبارت است از هر شيوه، رفتاري كه قانون را نقض كند. هر جا كه قانون وجود دارد، جرم نيز وجود دارد. قوانين، هنجارهايياند كه توسط حكومتها، به عنوان اصولي كه شهروندان بايد از آنها پيروي كنند، تعريف شدهاند.
در تعریفی دیگر از جرم چنین آمده است: جرم انحرافي است كه به طور قانوني و از طرف حکومت برای آن مجازات در نظر گرفته شده است .دوركيم ، جامعه شناسي فرانسوي، جرم را چنين تعريف ميكندعملي كه وجدان جمعي را جريحهدار ميكند.به اين ترتيب، جرم را به صورت عملي مشخص با طبيعتي خاص و خصوصيتي معين نشان نميدهد. جرم را برخي به بيماري اجتماعي تشبيه كردهاند، اما بين جرم و بيماري حداقل اين تفاوت وجود دارد كه بيماري در عالم واقعيت، با نشانهها و علايميمشخص همراه است كه قابل مشاهده و بررسي است، اما هيچ عملي نيست كه به خودي خود جرم محسوب شود. زيانها و صدمة فلان عمل، هر قدر زياد و مهم باشد، مرتكب آن، هنگاميمجرم تلقي ميشود كه افكار عموميو اعتقاد گروه اجتماعي، وي را مجرم بشناسد.
به عبارت ديگر، آنچه عملي را جرم ميسازد، جنبة عيني و بيروني عمل نيست، بلكه تعيين كنندة جرم قضاوتي است كه جامعه در مورد آن دارد. اين حقيقت به اندازهاي روشن است كه اعمالي مانند پدركشي كه در جوامعي، منفيترين اعمال محسوب ميشود، در بعضي جوامع عقب مانده چنانچه در اوضاع و احوال خاصي صورت گيرد، اساساً جرم شناخته نميشود، بر عكس در همين جوامع، نقض محرمات جنسي يا غذايي كه در برخي كشورها امري كاملاً عادي است، ممكن است جنايتي نابخشودني تلقي شود. پس جرم، تصوري كاملاً اجتماعي است، يعني كاملاً نسبي است. جرم قضاوتي است كه افكار عمومي،دربارة عملي خاص انجام ميدهد.بنابراين ميتوان گفت كه ارزشيابي هر عمل، لزوماً بر حسب تغيير احساسات و معتقدات محيط اجتماعي كه هيچگاه كيفيتي ثابت ندارد، فرق ميكند، با اين وصف ميتوان نتيجه گرفت كه، عملي كه در زماني معين جرم تلقي ميشود و مجازاتي شديد به دنبال دارد، ممكن است در زماني ديگر نه تنها مجاز شناخته شود، بلكه افتخارآميز هم جلوه كند. سقط جنين در برخي جوامع نظير ژاپن، كاملاًمجاز شناخته شده و ممكن است در كشورهاي ديگر بنابر مقتضيات جمعيتي مجاز شناخته نشود.
جرم در زبان قرآن و به تبع آن در فقه اسلامی، عبارتست از انجام دادن فعل يا گفتن قولي است كه شارع مقدس آنرا منع كرده است. به عبارت ديگر افعال و اقوالي جرم تلقي ميشوند كه مغاير با احكام يا اوامر و نواهي باري تعالي باشند به طوري كه در آيۀ دوازدهم سورۀ مائده «يَجرمنّكُم» به معناي كارهاي زشت و ناپسند وارد شده است و نيز لفظ «مجرمين» در آيۀ چهل و هشتم از سورۀ قمر نيز ناظر به اعمال و رفتار زشت كساني است كه در گمراهي به سر ميبرند. همين معنا را ميتوان از آياتي كه در باب انواع جرايم مشمول است قصاص نفس، قصاص عضو، ديه، حد زنا، حد قذف، حد سرقت در قرآن كريم وارد شده است استشهاد نمود.
بر اساس رویکرد علمی، جرم پدیده اجتماعی و جهانی است که تحت عناوینی چون سرپیچی،سرکشی،رفتار انحرافی و ناپسند با خلقت بشر آغاز شده است. همان گونه که آدم و حوا،خود به علت ارتکاب عمل نهی شدهای از بهشت رانده شدند و پسرشان قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
تعريف جرم كار آساني نيست،گفته میشود جرم عملي است كه نظم اجتماعي را برهم ميزند،اما اين تعريف نه تنها مشكلي را حل نميكند،بلكه يك مشكل را به سه مشكل تبديل ميكند:
- منظور از نظم چيست؟
- منظور از اجتماع كدام اجتماع است؟
- تشخيص اين امر با كيست؟
عدهاي از حقوقدانان معتقدند كه نقص قانون هر كشوري در اثر عمل خارجي، در صورتي كه انجام وظيفه يا اعمال آن را تجويز نكند و مستوجب مجازات هم باشد،جرم ناميده ميشود. سهم دوركيم ، در نظريهپردازي درباره جرم و كيفر بسيار مهم است كه بيشتر در کتاب ؛ تقسيم كار در جامعه و قواعد و روش جامعهشناسي منعكس ميباشد.دوركيم ، معتقد است كه هر عملي كه درخور مجازات باشد،جرم است. به بيان ديگر،هر فعل يا ترك فعلي كه نظم،صلح وآرامش اجتماعي را مختل سازد و قانون نيز براي آن مجازاتي تعيين كرده باشد،«جرم» محسوب ميشود. به نظر دوركيم «ما كاري را بخاطرجرم بودن محكوم نميكنيم، بلكه از آنجایي كه آن را محكوم ميكنيم، جرم تلقي ميشود.
جرم يك پديده معمولي جامعه است، زيرا كه بر حسب احساس تنفر و انزجاري كه بزهكار در جامعه بر مي انگيزد، معين ميگردد.هدف از كيفر، بيشتر معطوف به افراد غير مجرم است، زيرا كه بيشتر احساس همبستگي و يگانگي افراد بيگناه را تقويت ميكند،پيش از اينكه مجرمان را متنبه سازد. كيفر ممكن است نقش عدم ترغيب وتضعيف و دلسردي مجرمان را نيز فراهم آورد؛ ليكن احساس انزجار در قبال پارهاي از اعمال كيفرپذير در ميان بعضي از مردم ضعيف است و در نتيجه آنان در معرض ارتكاب جرم قرار ميگيرند. بنابراين كيفر نميتواند از وقوع جرم پيشگيري كند. هيچ جرمي جرم محسوب نميشود، مگر اينكه كيفري در كار باشد. در نتيجه كيفر قانوني نميتواند اعمال شود، مگر اينكه در قبال اعمالي كه قانوناً تعريف دقيق داشته باشند. اگر اعمال ناپسند و مذموم از سوي قانون دقيقاً تعريف نشده باشند، ولي در ميان افراد احساس انزجار و تنفر پديد آورند، چنين اعمالي كه از سوي قانون محكوم نشده باشند، جرم شمرده نميشود.مثلاً پدیده چند زني در ميان روشنفكران. شايد اغراق نباشد كه بگوييم تئوري جامعه شناختي جرم درپي طرح و تاكيد دوركيم،امروزه بدين پايه رسيده است .
دوركيم ، معتقد ست كه جرم تا حدي يك پديده طبيعي براي تمام جوامع است. چرا که در تمام زمانها وجود داشته و از فرهنگ و تمدن هر جامعه ناشي ميشود. وي در تعريف جرم مينويسد: جرم از نظر ما عملي است كه حالت نيرومند و روشن وجدان جمعي را جريحهدار ميكند .در بيان خصلت مشترك همه جرمها مينويسد: جرمها اعمالي هستند كه همه اعضاي يك جامعه آنها را به صورت عام، محكوم ميكنند.
منبع
شاطرابراهیمی،بهمن(1393)، بررسی میزان تاثیراعمال نمره منفی دررفتار ترافیکی راننده، پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته راهوار، دانشکده پلیس راهنمایی ورانندگی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید