تعریف اعتیاد  و ملاکهای تشخیص آن

با نگاهی واقع بینانه به مسأله اعتیاد به مواد مخدر به راحتی در می یابیم که سوء مصرف مواد افیونی از قرن ها پیش وجود داشته است و اکنون نیز تقریباً کشوری وجود ندارد که از گسترش سوء مصرف این گونه مواد در امان مانده باشد. اگرچه ازدیرباز در تمام جوامع بشری سوء مصرف مواد افیونی به عنوان عادتی غیراجتماعی و نامقبول تلقی شده است، اما با وجود این عدم مقبولیت، طبقات مختلف اجتماع با این مساله به صورت جدی درگیر می باشند به طوری که هم اکنون مردان و زنان زیاد، خصوصاً از سنین نوجوانی تا میانسالی مواد مخدر مصرف می کنند و به آن وابسته شده­اند این معضل یکی از آسیب های مهم اجتماعی است به طوری که نه تنها سلامت فرد و جامعه را به خطر می اندازد بلکه موجبات انحطاط روانی و اخلاقی افراد را نیز فراهم می آورد .

اعتیاد، نیاز اجباری به استفاده از مواد مخدر، ایجاد عادت وخاسته های مقاومت ناپذیر در رفتاراست.دو ویژگی مهم اعتیاد تحمل ، نیاز رو به افزایش بیشتر از مصرف مواد برای به دست آوردن همان اثر و علائم ترك که علائم ناخوشایند است که معتاد برای جلوگیری کردن از آن مواد مخدررا استفاده می کند.

در سال 1964 سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح  اعتیاد دیگر یک اصطلاح علمی نیست و اصطلاح  وابستگی دارویی را به جای آن توصیه نمود. مفهوم وابستگی به مواد در طول چند دهه معانی رسمی و معانی معمول بسیاری داشته است. اساساً برای تعریف جنبه های مختلف وابستگی از دو مفهوم وابستگی رفتاری و وابستگی جسمانی استفاده شده است. در مفهوم وابستگی رفتاری بر فعالیتهای موادجویی و شواهد مربوط به الگوهای مصرف بیمارگونه تاکید میشود. در حالیکه وابستگی جسمی به اثرات جسمانی (فیزیولوژیک) دوره های متعدد مصرف مواد اطلاق میشود. آن دسته از تعاریف وابستگی که بر وابستگی جسمی تاکید کردهاند، در ملاك های طبقه بندی از وجود تحمل و اثرات ترك استفاده کرده اند.

درجدیدتربن تقسیم بندی اختلاف روانیDSM- IV از اختلالات مرتبط با مواد نام برده شده است. منظور از اختلالات مرتبط با مواد دامنه ای از مشکلات مرتبط با استفاده و سوء استفاده از داروهای مانندالکل ، کوکائین ، هروئین و دیگر موادی است که افراد برای تغییر در نحوه تفکر، احساس و رفتار خود، استفاده می کنند. این مشکلات هزینه های فوق العاده انسانی، مادی واقتصادی دارند . در تعریف سوء استفاده از مواد دوراند و بارلو ، چنین عنوان ، کردند الگویی از استفاده از مواد روان گردان که منجربه آشفتگی یا ضایعۀ مهمی در نقشهای اجتماعی و شغلی و موقعیتهای حساس گردد .

براساس تخمین سازمان های بین المللی درحدود 200میلیون نفرازمردم دنیا دچارسوء مصرف مواد هستند.  شایع ترین ماده مورد سوء مصرف،  گروه حشیش می باشدولی مهمترین انواعی که دردنیا مشکل سازشده اند،  موادمخدروسپس کوکایین است. سوء مصرف حشیش ومواد محرک آمفتأمین ها دردنیا درحال افزایش است. مصرف هرویین دربسیاری مناطق درحال کاهش بوده ولی درکشورهای مسیر قاچاق مواد ازافغانستان به سمت اروپا،  مصرف آن افزایش یافته است.  با وجود کاهش تولید مواد مخدردراسیای جنـــوب شرقی،  تولید آن درافغانستان افزایش یافتــه است درحال حاضر افغانسـتان عمده ترین کشورتولید کننده مواد مخدراست. این دومنطقه اصلی تولید مواد مخدربه مثلث طــلایی آسیـای جنوب شرقی وهلال طـــلایی محدوده افغانستان  شهرت دارند. کشور ما ایران به لحاظ جغرافیایی در همسایگی افغانستان و پاکستان قرار داشته که قسمتی از مواد مخدر تولیدی آن در آزمایشگاه های غیر مجاز محدوده مرزی به هروئین تبدیل می شود.کشورهای پاکستان و آسیای میانه نیز نقش محدود تری در تولید تریاک دارند،  تولید حشیش نیز در این مناطق رواج دارد.  آمارهای بین المللی بیان می کند در ایران یک میلیون دویست تا یک میلیون هشتصد نفر که 7/1 تا8/2 درصد جمعیت بالای 15 سال کشور سوء مصرف کننده مواد مخدر می باشند.با اینکه این میزان،  درصد کمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ولی جزء بالاترین آمارهای مصرف موادمخدر در دنیا می باشند. اطلاعات دیگر بیا ن کننده افزایش مصرف حشیش در ایران است. گزارشها از افزایش شیوع مصرف غیر مجاز اکستاسی،  مواد آمفتامینی وداروهای انرژی زا در کشوررا دارد. در ایران شایع ترین مواد مورد سوء مصرف مخدرها(تریاک،  شیره هروئین) و حشیش است ،سن شروع در اکثر مطالعات در دوره نوجوانی و جوانی بوده است. اکثریت مصرف کنندگان مواد مخدر مردان هستندودرصد کمی زن هستند.

عوامل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد

اعتیاد یک بیماری زیست شناختی، روانشناختی و اجتماعی است عوامل متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند. عوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است.

عوامل مخاطره آمیز فردی

دوره نوجوانی: خاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرك، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید.

ژنتیک: شواهد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد. تاثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتاً از طریق اثرات فارماکوکینتیک و فارکودینامیک مواد در بدن می باشد که تعیین کننده تاثیر ماده بر فرد است. برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند برخی اختلالهای شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالهای یادگیری.

صفات شخصیتی: عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارت در برابر پیشنهادهای خلاف دیگران، فقدان مهارتهای اجتماعی و انطباقی. از آنجا که اولین مصرف مواد، معمولاً از محیطهای اجتماعی شروع می شود هر قدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند.

اختلالهای روانی: در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتیاد اختلالهای دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد. شایع ترین تشخیصها عبارتند از: افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، فوبی، دیس تایمی، اختلال وسواسی- جبری، اختلال پانیک، مانیا، اسکیزوفرنی.

نگرش مثبت به مواد: افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرشهای مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.

موقعیتهای مخاطره آمیز فردی: بعضی از نوجوانان و جوانان در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار می دهد. مهمترین این موقعیتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، ترك تحصیل، بی سرپرستی یا بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن. حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است منجر به واکنشهای حاد روانی شوند. در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده می کند.

تاثیر مواد بر فرد: این متغیر وقتی وارد عمل می شود که ماده حداقل یک بار مصرف شده باشد. چگونگی تاثیر یک ماده بر فرد، تابع خواص ذاتی ماده مصرفی و تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است. تاثیر مواد بر فرد مصرف کننده، به میزان قابل توجهی، به مشخصات او بستگی دارد. این مشخصات عبارتند از: شرایط جسمی فرد، انتظار فرد از مواد، تجربیات قبلی تاثیر مواد و مواد دیگری که هم زمان مصرف شده اند. مواد مختلف نیز تاثیرهای متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک و روانی فرد دارند، مثلاً: هروئین و کوکائین سرخوشی شدید، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هشیاری و آرامش ایجاد می کند.

عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی

عوامل مربوط به خانواده: خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر اینکه، محل حفظ و رشد افراد و کمک به حل استرس و پاتولوژی است، منبعی برای تنش، شکل و اختلال نیز می باشد. نا آگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین و کودك، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته، احتمال ارتکاب به انواع بزهکاریها مانند سوء مصرف مواد را افزایش می دهد. همچنین والدینی که مصرف کننده مواد هستند باعث می شوند فرزندان با الگوبدا رری از رفتار آنان مصرف مواد را یک رفتار بهنجار تلقی و رفتار مشابهی پیشه کنند.

تاثیر دوستان: تقریباً در 60 درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد. ارتباط و دوستی با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد کننده قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد است. مصرف کنندگان مواد، برای گرفتن تایید رفتار خود از دوستان، سعی می کنند آنان را وادار به همراهی با خود به خصوص، در شروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثر هستند. بعضی از دوستیها،  همسالان نمایند. گروه صرفاً حول محور مصرف مواد شکل می گیرد. نوجوانان به تعلق به یک گروه نیازمندند و اغلب پیوستن به گروههایی که مواد مصرف می کنند، بسیار آسان است. هر چند پیوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم کمتر باشد، احتمال پیوند او با این قبیل گروهها بیشتر می شود.

عوامل مربوط به مدرسه: از آنجا که مدرسه بعد از خانواده، مهم ترین نهاد آموزشی و تربیتی است، می تواند از راههایی زیر زمینه ساز مصرف مواد در نوجوانان باشد: بی توجهی به مصرف مواد و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در مدرسه، استرسهای شدید تحصیلی و محیطی، فقدان حمایت معلمان و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان.

عوامل مربوط به محل سکونت: عوامل متعددی در محیط مسکونی می تواند موجب گرایش افراد به مصرف مواد شود: فقدان ارزشهای مذهبی و اخلاقی، شیوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل کاذب، آشفتگی و ضعف همبستگی بین افراد محل و حاشیه نشینی از جمله این عوامل هستند.

عوامل مخاطره آمیز اجتماعی

از جمله عوامل مخاطره آمیز اجتماعی می توان به این موارد اشاره کرد:

  • فقدان قوانین و مقررات جدی ضد مواد مخدر
  • بازار مواد
  • مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی
  • کمبود فعالیتهای جایگزین
  • کمبود امکانات حمایتی، مشاوره ای و درمانی
  • توسعه صنعتی
  • محرومیت اجتماعی – اقتصادی .

 عوامل مؤثردرادامه مصرف

وقتی فردی، مصرف مواد را امتحان کرد، اکنون گاهگاهی وبه طور نامنظم مصرف کننده مواد است. او به غلط معتقد است که اراده وی مانع از اعتیاد وی می شود او قبلا به علت عدم رشد شخصیت به این دام افتاده است و درنتیجه به انکار و دروغ گویی می پردازد. بعضی افراد و عوامل محیطی که فرد را احاطه کرده اند ممکن است با عدم واکنش یاحتی همراهی با او باعث شوند که رفتارهای مصرف مواد و اعتیاد وی بیشتر تقویت شود.

عوامل مؤثردرتداوم مصرف

به تدریج،  فردبه مصرف مواد وابسته می گردد.عواطف، علایق،  تجارب ونگرش های فرد به علت مصرف مواد تغییر می کند. درارتباط خود با دیگران دچارمشکل می شود و نمی تواند علت این مشکلات ومشکلات دیگرایجاد شده،  علت مصرف مواد راببیند.کماکان اعتیاد خود را انکار می کند و حتی به صورت هذیانی (باور غیر ممکن) معتقد است که توانایی کنترل مصرف خود رادارد.به دنبال آن دوستان خود را از دست می دهد و با خانواده اش دچار مشکلات زیادی می گردد، درکار و تحصیل ناموفق و احساس تنهایی و انزوا کرده و فشار عاطفی شدیدی را تحمل می کند در یک چرخه معیوب مجدداً برای حفظ دوستان جدید دوستان مصرف کننده مواد و فرار ازمشکلات ایجاد شده بیشتر در دام اعتیاد گرفتار شده و اصرار به باقی ماندن در این حالت را دارد.

فرد در دام اعتیاد گرفتارشده وازخانواده ودوستان قدیمی طرد شده است. درکاروتحصیل ناموفق بوده وهزینه های زیادی رابرای مصرف مواد صرف می کند. مصرف مواد باعث ایجاد بیماری دروی می گردد وشاید نیاز به بستری شدن در بیمارستان نیز پیدا کند. به علت مشکلات ناشی از مصرف مواد و هزینه های آن، دچار مشکلات قانونی می گردد و حتی زندان نیز دور از انتظار نیست، پیامد نهhیی گرفتاری درچنین مسیری می تواند حتی به مرگ نیز بیانجامد

منبع

قاسمی،حسین(1392)، نقش طرحواره­های ناسازگار اولیه درپیش­بینی رفتارهای پرخطر،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی تربت جام

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0