تعریف خستگی

یکی از علایم شایع که به عنوان یک تجربه معمول نیز شناخته شده است، احساس ذهنی از ضعف، کمبود انرژي و فرسودگی است که از آن به عنوان خستگی یاد می کنند. به عبارت دیگر؛ خستگی یک احساس طاقت فرسایی از فرسودگی و کمبود انرژي است که انجام هرگونه فعالیت فیزیکی و شناختی را مختل می نماید. این ناتوانی در انجام و حفظ عملکرد بهینه، در دنیاي پژوهشی به علل متعددي چون برهم خوردن نظم چرخه خواب و بیداري، ریتم هاي بیولوژیک بدن و بار کاري نسبت داده شده است.

خستگی، احساس ذهنی ضعیف، کمبود انرژی و فرسودگی است.احساس خستگی یک تجربه ی انسانی شایع است و درجه بندی های ذهنی شدّت آن، در جمعیت عمومی به گونه های متفاوتی انجام می شود.20% افراد خستگی را به عنوان یک مشکل گزارش می کنند.در واقع خستگی حالتی است که شخص پس از یک فعالیت عضلانی یا روانی آن را به صورت یک احساس منفی درک می کند.

احساس خستگی عبارت است از یک حس فراگیر فقدان انرژی که ارتباطی با میزان تلاش و کوشش ندارد. این حالت معمولاَ از نظر شدت بر روی یک پیوستار قرار دارد که از «گذرا» و خفیف تا «شدید» و بادوام تغییر می کند و چنانچه شدید باشد از آن به عنوان «اختلال خستگی» یاد می شود.

خستگی معمولاَ ریشه فیزیولوژیکی دارد مانند خستگی ناشی از عفونت ویروسی یا بیماری جسمی. اما برخی عوامل روانی-اجتماعی نیز می توانند با عوامل فیزیولوژیکی تعامل داشته و سبب احساس خستگی شوند. بنابرین تصوّر می شود که این گونه عوامل به عنوان عوامل خطر آفرین با اهمیتی برای رشد احساس خستگی مداوم به حساب می آیند.عوامل رفتاری، شناختی و عاطفی باعث دوام دار شدن احساس خستگی می شوند برای مثال اختلالات روانشناختی، مانند افسردگی با احساس خستگی طولانی مدّت در ارتباط است. مطالعات طولانی مدّت نشان داده است که خستگی از تبعات اختلالات افسرده وار به شمار می رود. همچنین معلوم شده است آنهایی که در معرض تنیدگی هیجانی و اضطراب قرار دارند، بیشتر حالت خستگی را تجربه می کنند. برخی از یافته ها نیز تاثیر اضطراب، افسردگی و آشفتگی هیجانی را بر خستگی تایید نکرده اند.

خستگی به طور عمیق بر روی بسیاری از جنبه های زندگی فرد تأثیر می گذارد، این علامت با تأثیر بر روی توانایی فرد در اجرای فعّالیت ها و نقش های با ارزش زندگی، به گونه ای منفی کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. کاهش فعّالیت درازمدت و خستگی می تواند باعث کاهش قدرت عضلانی، ضعف و فقدان تحّمل گردد و در نهایت باعث افزایش بی دقّتی، کاهش تحّمل فعالیت و افزایش شکایت فرد از خستگی خواهد شد.

علاوه بر این موارد ؛ عوامل متعدد دیگري نیز در بروز خستگی نقش دارد؛ براي مثال مشاهده شده است که شیوع خستگی در میان زنان بطور معنی­داري بالاتر از مردان است یا آن که خستگی در میان جمعیت هایی با طبقات اجتماعی و اقتصادي بالاتر نسبت به گروه مقابل، کمتر است. در رابطه با تأثیر سن نیز نمی­توان به طور قطعی اظهار نظر نمود؛ زیرا که در برخی از تحقیقات این ارتباط رد شده و در حالی که در برخی دیگر افزایش خستگی با بالارفتن سن تأیید شده است.

فراموشی، کاهش هوشیاري، عدم توانایی در برقراري ارتباط با سایرین، عدم تمایل براي ادامه انجام فعالیت، تحریک پذیري، احساس افسردگی و عصبانیت و همچنین افزایش مدّت زمان عکس العمل از معمول ترین شکایات افراد از خستگی است.

از سوي دیگر؛ خستگی امروزه به یکی از اجزاي جدا نشدنی زندگی تبدیل شده است که حتّی براي بسیاري از افراد نیز شکایت از آن به صورت یک عادت تبدیل شده است. این امر باعث شده است تا خستگی به نظر ساده و کم اهمّیت برسد، که در تأیید آن نیز می توان به تعداد اندك مطالعات انجام شده در این زمینه اشاره نمود که اغلب روي افراد مبتلا به بیماري هاي مزمن همچون سرطان، مالتیپل اسکلروزیس، بیماري هاي قلبی- عروقی و اختلالات روانی تمرکز نموده اند.

با وجود آن که خستگی به عنوان یک مفهوم گسترده شناخته شده است و شیوع آن در میان جمعّیت عادي 45%-7% تخمین زده شده است، اما متأسفانه تاکنون تعریفی از آن ارایه نشده که مورد قبول همگان قرار گیرد. به گونه اي که در هر یک از مطالعات انجام شده در زمینه خستگی، محققان بسته به هدف خود، خستگی را تعریف و بر اساس آن روشی را براي اندازه گیري کمّی یا کیفی آن به کار برده اند.

اگرچه نمی توان نقش خستگی را به عنوان یک علامت بالینی در تشخیص و افتراق بیماري هاي یاد شده نادیده گرفت، اما بایستی به این نکته نیز توجه نمود که خستگی می تواند به عنوان یک عامل تهدید زاي مالی و جانی، جوامع انسانی را متحمّل خسارات زیان باري کند. بر اساس مطالعات صورت گرفته در کشور آمریکا، خسارات اقتصادي ناشی از خستگی در حدود 18 میلیون دلار تخمین زده شده است. همچنین مشاهده شده است، افرادي که احساس خستگی می کنند نسبت به گروه کنترل تمایل کمتري به رعایت اصول و انجام اقدامات ایمنی به ویژه در  محیط هاي کاري دارند. در بسیاري از کشورها نظیر استرالیا، سهم خستگی در بروز کل تصادفات 3% و برای تصادفات ناگوار تا 20% تخمین زده شده است. در مطالعه اي که توسط کاهول با هدف بررسی تأثیر خستگی بر مهارت هاي شناختی و  حسی-حرکتی رزیدنت هاي جراحی انجام شد، رابطه معنی داري میان خستگی و افزایش خطاهاي شناختی، کاهش اثربخشی مهارت هاي حسی- حرکتی و عملکرد نهایی آزمودنی ها به دست آمد. همچنین مشاهده شد که مهارت هاي شناختی نسبت به مهارت هاي حسی- حرکتی بیشتر تحت تأثیر خستگی قرار می گیرند.

منبع

ندایی، علی(1394)، مقایسه استعداد خستگی، نارسایی شناختی و خشم در بین دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی با لا و پایین در مقطع تحصیلی متوسطه در نیمسال تحصیلی 94-93 در شهر اردبیل ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشاسی تربیتی، دانشگاه ارومیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0