تعريف دين يا مذهب

يكي از كارهاي اساسي و ضرور در پژوهش هاي علمي و تبادل انديشه، ايضاح الفاض و مفاهيم كليدي به كار رفته در بحث است. زيرا برخي از الفاظ، مشترك لفظي است و معاني لغوي و يا عرفي فراوان دارد. همچنين ممكن است، لفظي در جوامع گوناگون، معاني متفاوتي داشته باشد مثل واژه دين كه معاني گوناگوني برايش آورده شده است. برخي از الفاظ نيز در عين وحدت معنا، داراي چندين مصداق گوناگون بوده يا به مرور زمان، معناي نخستين خود را از دست داده و معناي جديدي را به خود گرفته است. بي توجهي به اين تغيير ها و كاربرد هاي گوناگون برخي الفاظ و مشخص نكردن مقصود از آن الفاظ و مفاهيم، گاهي سبب اشتباه و مغالطه مي شود.

قدمت دين، به درازاي عمر انسان بوده و در شكل هاي گوناگون، از ابتدايي ترين صورت تا صورت متعالي و جامع، در جوامع گوناگون تبلور يافته است. بنابراين ارائه تعريفي از دين كه تمام اديان را در بر گيرد، مشكل است. زيرا اولا معلوم نيست بين تمام اديان يك جامع ذاتي موجود باشد، دوما بر فرض وجود جامع ذاتي، در رسيدن به آن، دو مشكل جدي فرا روي ماست:

  • تحريف شدن برخي اديان و فاصله ي زماني بين ما و آن ها، مانع دستيابي به همه آن هاست.
  • پيش از تعريف جامع و مانع، ما ملاكي نداريم تا با آن ملاك، دين را از غير دين تشخيص دهيـم و اديان را جمع و جامع ذاتي بين آن ها را مشخص كنيم. سوما چون دين، پديده اي است كه ما در برابر آن موضع گرفته، بي تفاوت نيستيم، با حالت موافقانه يا مخالفانه با آن برخورد مي كنيم.

هزاران سال است كه محققان درباره دين مي نويسند و از آن سخن مي گويند. ممكن است اين موضوع بيش از هر موضوع ديگري در تاريخ بشر كتاب نوشته باشند، با وجود چنين توجه ويژه اي به دين كيست كه جرات كند بپرسد آنچه از آن سخن مي گوييد به راستي چيست؟ اين سوال هر چند گستاخانه باشد ولي سوال بسيار خوبي است.

اگر چه داده ها و مشاهدات در حوزه علوم اجتماعي نشان مي دهند كه دين پديده اي عام و جهان گير است. هر تلاشي براي تعريف دين بي درنگ با مشكل مواجه مي شود. اگر فقط با ميراث يهودي و مسيحي و سنت اسلامي سر و كار داشته باشيم، كاملا مطمئنيم كه به اجماعي در اين باره دست مي يابيم، ليكن به محض آنكه از اين ها درگذريم و به اديان آسياي شرقي  و افريقا و بسياري نواحي ديگر برسيم كه در امريكاي شمالي و اروپا چندان شناخته شده نيست با دشواري هاي بسياري مواجه مي شويم .

از نظر لغوي مذهب، به معناي روش و طريقه است . همچنين آن را به معناي راه و محل رفتن نيز آورده اند و اين به هنگامي است كه درك ضرورت رفتن و حركت در آن مطرح بوده و جهت حركت در آن مطرح بوده و جهت حركت در آن مشخص باشد. بر همين اساس به روش و برنامه اي كه فرد درزندگي خود پيشه كرده وجهان و آينده را برآن اساس تفسير ميكند مذهب گفته مي شود.

تاثرات و احساسات و رويداد هايي كه براي هر انساني در عالم تنهايي دور از همه بستگي ها براي او روي مي دهد، به طوري كه انسان از اين مجموعه در مي يابد كه بين او و آن چيزي كه آن را امر خدايي مي نامد رابطه اي برقرار است. مذهب يك سلسله منظم اعتقادات، اعمال و رفتارها (عبادات) و ارزش هاي اخلاقي است  كه غالبا شامل قوانين اخلاقي و فلسفي مي شود. به عبارت ديگر، نظامي از گرايش ها، اعمال  و مراسم تشريفات و عقايدي كه جامعه در ارتباط با خدا يا دنياي فوق طبيعت پيش مي گيرد و انجام مي دهد.

دين مجموعه اي از معارف مربوط به حقيقت انسان و جهان و مقدرات متناسب با آن است كه در مسير زندگي مورد عمل قرار مي گيرد. در اين مجموعه بايدهاي فقهي و اخلاقي قرار دارند كه انسان متدين، تسليم در برابر آنهاست. تسليمي كه زاييده اعتقاد پاك و شناخت حقيقت انسان و جهان است. الزام ها و بايدهاي ياد شده را در ميان خود و افعال اختيارش واسطه قرار مي دهد تا به اين وسيله به كمال شايسته خود راه يابد . ميان در قالب ايمان مذهبي، دين پيوندي دوستانه ميان انسان و جهان است كه در واقع نوعي هماهنگي انسان و آرمان هاي كلي جهان است.

لغت دين به معناي انقياد، خضوع، پيروي، اطاعت، تسليم و فرادانسته است و معناي اصطلاحي آن مجموعه عقايد، اخلاق، قوانين و مقرراتي مي باشد كه جهت اداره امور جامعه انساني و پرورش انسان ها مي باشد.دين در اصطلاح به معناي اعتقاد به آفريننده اي براي جهان و انسان و دستور هاي عملي متناسب با اين عقايد است. از اين رو كساني كه مطلقا معتقد به آفريننده اي نيستند و پيدايش پديده هاي جهان را تصادفي و يا صرفا معلول فعل و انفعالات مادي و طبيعي مي دانند، بي دين ناميده مي شوند.

منبع

اسماعیل زاده،فاطمه(1392)،نگرش مذهبی باکاهش تعارضات زنانشویی درزنان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0