تعاریف کیفیت زندگی کاری

استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به اقداماتی است که برای حفظ و صیانت جسم و روان کارکنان سازمان به عمل می­آید. این اقدامات که شامل امکانات رفاهی و خدمات درمانی، طرحهای تشویقی، تناسب شغلی، امنیت شغلی، طراحی شغلی (غنی­سازی و توسعه شغل)، اهمیت به نقش و جایگاه فرد در سازمان، فراهم نمودن زمینه رشد و پیشرفت کارکنان، آموزش آنان و مواردی از این قبیل می­باشد، مجموعأ تحت عنوان کیفیت زندگی کاری در نظر گرفته می­شود .

تعریف ولش

ولش کیفیت زندگی کاری را فرایندی می­داند که به وسیله آن اعضای سازمان، از راه مجاری ارتباطی باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است، در تصمیماتی که بر شغل­هایشان به خصوص بر محیط کارشان بطور کلی اثر می­گذارد به نوعی دخالت می­یابند و در نتیجه مشارکت، خشنودی آنها از کار افزایش یافته و فشار عصبی ناشی از کار برایشان کاهش می­یابد».

دیدگاه وک چیو

وک چیو  در مورد کیفیت زندگی کاری می­گوید «زندگی کاری یک مجموعه از تکنیک­های معین نیست، بلکه بیشتر به عنوان روشی است که در جستجوی بهبود شرایط کلی محیط کار در کل سازمان و یا در واحدهای فرعی آن می­باشد».

نادلر و لالر کیفیت زندگی کاری را چنین تعریف می­کنند:شیوه ای برای تفکر در مورد افراد، کار و سازمان که عناصر مشخص آن عبارتند از: 1-توجه به تأثیر کار بر افراد و همین­طور بر کارایی سازمان 2-فکر مشارکت در حل مشکلات و تصمیم­گیری در سازمان. کیفیت زندگی کاری به تغییردادن شغل محدود نمی­شود، بلکه شامل انسانی کردن محیط کار برای حفظ شأن و عزت نفس است».

به عنوان اولین تعریف که در طی 1972-1959 رواج پیدا کرد، کیفیت زندگی کاری به عنوان یک متغیر بود. در مباحث و مطالعات اولیه اکثر کسانی که در این زمینه کار می­کردند، کیفیت زندگی کاری را به عنوان واکنش فردی در برابر کار یا پیامدهای فردی تجربه کاری مورد ملاحظه قرار دادند. لذا بحث از کیفیت زندگی کاری یک فرد یا نحوه بهبود کیفیت زندگی کاری برای یک فرد بود. همچنین در آن زمان کیفیت زندگی کاری­ها باید بر مبنای کیفیت زندگی کاری که برای کارکنان خود ایجاد می­کند، مورد ارزیابی قرار گیرند، تأکید می­نمود. طی سالهای 1967 تا 1974 تعدادی پروژه با هدف فراهم کردن زمینه تشریک مساعی در بین نیروی کار و مدیریت به منظور بهبود کیفیت زندگی کاری ایجاد شد.

به خاطر انجام این پروژه­ها و متعاقب آن، واژه کیفیت زندگی کاری با رهیافت خاصی مترادف شد. لذا یک تعریف دومی از کیفیت زندگی کاری که آن را به عنوان یک رهیافت مورد ملاحظه قرار می­داد، پدیدار گشت. تأکید در این تعریف همانند تعریف قبلی بر روی نتایج فردی بود اما در عین حال تمایل بر آن بود که به کیفین زندگی کاری به عنوان رهیافتی نگاه شود که به معنای پروژه­های همکاری مشترک بین نیروی کار. مدیریت می­باشد، به ویژه پروژه­هایی که هدف آنها هم بهبود نتایج فرد و هم بهبود نتایج حاصل برای سازمان بود. در طی همین دوره تعاریف دیگری پدیدار گشت که از پاره­ای مطالعات بر روی سازمان­های غیراتحادیه­ای ناشی می­شد که نوآوری­های متفاوتی را مورداستفاده قرار می­دادند. در این دوره کیفیت زندگی را به عنوان روش­ها موردملاحظه قرار دادند.

کسانی که این تعریف را به­کار بستند کیفیت زندگی کاری را به عنوان مجموعه ای از روش­ها، رهیافت­ها یا فن­آوری­ها برای ارتقاء محیط کاری و بهره­ورتر کردن و رضایت­بخش­تر کردن آن می­دانستند. در حقیقت کیفیت زندگی کاری به عنوان مفهومی که مترادف با مفاهیمی نظیر گروه­های کاری خودگردان و غنی­سازی شغلی بود، مورد ملاحظه قرار گرفت. اواخر دهه 1970 دوره­ای بود که طی آن فعالیت­های کیفیت زندگی کاری رو به کاهش نهاد. در طی این دوره بسیاری از افراد تصمیم گرفتند تا جمیع علایق را شناسایی کنند که از استمرار فعالیت­های کیفیت زندگی کاری حمایت به عمل آورد. در ورای این فعالیت­ها تعریف چهارم رواج پیدا کرد، تعریفی که کیفیت زندگی کاری را به عنواد یک جنبش موردمطالعه و ملاحظه قرار می­داد. پیدایش این مفهوم باعث ایجاد نوعی تفکیک بین کسانی که عنوان کیفیت زندگی کاری را استفاده می­نمودند و کسانی که عناوین دیگری را در توصیف سلامت و اثربخشی سازمان به کار می­برد، انجام گردید.

توسعه تعریف کیفیت زندگی کاری این مفهوم را تا جایی گسترش داده­است که مدیران در این مورد که کیفیت زندگی کاری چیست، دچار ابهام و سردرگمی می­شوند. به لحاظ انتظاراتی که به واسطه تعریف کیفیت زندگی کاری آن را معادل هرچیز می­داند به وجود آمده، یک تعریف ششمی در آینده نیز ممکن است به وجود آید که کیفیت زندگی کاری را معادل هیچ چیز نمی­داند؛ بنابراین کیفیت یک موضوع ادراکی است و نقطه نظرات متفاوتی در مورد ابعاد مهم زندگی کاری ابراز شده است. برخی از این نظریات با محتوای شغل سروکار دارد و دیگر نظریات بر شرایط کاری و حقوق تأکید می­کنند و برخی بر این باورند که فرصت­های تحرک شغلی حائزاهمیت است . در یک تعریف کلی می­توان گفت، کیفیت زندگی کاری به معنی تصور ذهنی و درک و برداشت کارکنان یک سازمان از مطلوبیت فیزیکی و روانی محیط کار خود است. کیفیت زندگی کاری شامل مفاهیمی است که میتوان آن را در شکل زیر خلاصه کرد.

تعاریف فارکوهر

فارکوهر اقدام به طبقه بندی تعاریف کیفیت زندگی کرده است. او تعاریف را به دو حرفه­ای و غیرحرفه­ای تقسیم کرده است.

  • تعاریف حرفه­ای

“کیفیت زندگی” عبارت است از میزان رضایت یا نارضایتی که افراد در قبال جنبه­های گوناگون زندگی خود احساس می­کنند. به نظر مکال کیفیت زندگی عبارت است از تامین و تدارک شرایط لازم برای احساس سعادت و رضایت. این دسته از تعاریف بر ماهیت چندبعدی مفهوم کیفیت زندگی تأکید داشته و ابعاد مختلف کیفیت زندگی را از یکدیگر مجزا می­­کنند.

  • تعاریف غیرحرفه­ای

تعاریف غیرحرفه­ای، تعاریفی است که خود مردم از کیفیت زندگی ارائه می­دهند. در سالهای اخیر محققین به این تعاریف توجه و گرایش بیشتری نشان داده­اند. البته این دسته از تعاریف بسیار متعدد و متنوع است. باند و کرنر برای سنجش کیفیت زندگی کهنسالان به ارائه یک الگوی هشت بعدی به این شرح پرداختند: 1-رضایت ذهنی 2-محیط فیزیکی 3-محیط اجتماعی 4-عوامل فرهنگی 5-سلامت جسمانی 6-عوامل شخصیتی 7-عوامل اقتصادی 8-استقلال شخصی.

ضرورت و اهداف کیفیت زندگی کاری

یکی از دغدغه­های مهم هر سازمان کیفیت زندگی کاری کارکنان آن است. برنامه­های کیفیت زندگی کاری ممکن است یکی از تعیین­کننده­های اصولی در منابع انسانی سازمان­های امروزی گردد . تحقیقات به عمل آمده، نشان داد که سرپرستان می­توانند با استقرار فرایند کیفیت زندگی کاری موجب کاهش شکایت، غیبت از کار، حوادث شغلی و جابجایی کارکنان خود شوند . برنامه­­های کیفیت زندگی کاری دو هدف اساسی را دنبال می­کند که هرکدام نقش مقدمه و یا تقویت­کننده را برای دیگری ایفا می­کند. لاو در این باره می­گوید: اهداف اصلی برنامه کیفیت زندگی کاری عبارت است از: 1-ارتقای شرایط کاری 2-کارامدی بیشتر سازمانی.

در ارتباط با اجرای برنامه­های کیفیت زندگی کاری به اهمیت، توجه به کارکنان سازمان به عنوان بزرگترین دارایی سازمان اشاره می­کند و معتقد است اندیشه­های تازه و دگرگونی­های ریشه­ای که در قلمرو مدیریت منابع انسانی در دو دهه اخیر پدید آمده، بی آنکه با مقاومتی روبه رو شود، به آرامی و به آسانی پذیرفته شده است . از طرفی کیفیت زندگی کاری اغلب به یک نوع برنامه تغییر سازمانی اشاره دارد که در این رابطه ممکن است به عنوان روش مدیریت منابع انسانی، در جهت بهبود میزان کارایی سازمان درنظر گرفته شود . اهداف برنامه کیفیت زندگی کاری در عمل خیلی قابل تفکیک نبوده و بیانگر همسویی اهداف فردی و سازمانی است، معتقدند کیفیت زندگی کاری باعث کاهش هزینه­های فردی مانند (کناره­گیری از کار، کاهش رضایت شغلی و فرسودگی شغلی) و کاهش هزینه­های سازمانی مانند (جابجایی، کیفیت ضعیف خدماتی که کارکنان ارائه می­کنند و بهره­وری ضعیف) می­شود.

الگوهای کیفیت زندگی کاری:

الگوی توماس: توماس کیفیت زندگی کاری را در چهار مشخصه زیر خلاصه می­کند:

  • امنیت و ایمنی شاغل
  • مساوات و عادلانه بودن حقوق و مزایا
  • زمینه پرورش و وجود فرصت پرورش مهارت و یادگیری مستمر
  • دموکراسی و مشارکت داشتن در تصمیم­گیری

شاخص دیگری که کیفیت بالای محیط کار تلقی شده است عبارت است از محیطی که:

  • کارکنان در تصمیم­گیری دخالت داشته باشند
  • کارکنان در حل مشکلات سهیم باشند
  • کارکنان در اطلاعات سهیم باشند
  • کارکنان دارای روحیه کار دسته جمعی و همکاری باشند
  • کارها معنی­دار و با چالش همراه باشند
  • کارکنان از امنیت کافی برخوردار باشند

الگوی والتون: یکی از قدیمی ترین الگوهای کیفیت زندگی کاری از والتون است. طبق این الگو کیفیت زندگی کاری بالا برای جذب و حفظ کارکنان ضروری است  به نظر والتون کیفیت زندگی کاری از هشت معیار برخوردار است:

  1. پرداخت کافی و منصفانه: نیروی محرکه اصلی افراد برای استخدام برخورداری از حقوق و دستمزد برای تأمین زندگی است. علیرغم این که هیچ استاندارد ذهنی یا عینی برای قضاوت در مورد کفایت حقوق و دستمزد وجود ندارد با این حال در تعیین نقش حقوق و مزایا در کیفیت زندگی کاری در عامل مؤثر است:
  • درآمدکافی که هزینه یک زندگی قابل قبول را تأمین نماید.
  • حقوق ومنصفانه یعنی درآمدی که فرد دریافت می­نماید با دریافتی­های شاغلین دیگر تناسب داشته باشد.
    1. محیط کاری سالم: محیط کاری مناسب ایجاد شرایطی است که خطر بیماری و یا حوادث ناشی از کار را به حداقل برساند.
    2. ایجاد فرصت­های مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادها و قابلیت­های انسانی
    3. وجود فرصت­های مناسب برای پیشرفت در مسیر شغلی
    4. همبستگی اجتماعی در سازمان محل کار
    5. آزادی در محیط کار، این مولفه به حق داشتن اختلاف عقیده، حق آزادی بیان و حاکم بودن قانون به جای حاکم بودن فرد اشاره دارد.
    6. وجود تعادل بین کار و زندگی
    7. نقش اجتماعی زندگی کاری: نقش­های اجتماعی سودمند و یا اثرات زیانبار اجتماعی سازمان کاری، به طور فزاینده­ای برای کارکنان اهمیت یافته است. موضوعاتی از قبیل رعایت هنجارهای اجتماعی، رعایت موازین اخلاقی در معاملات، مراودات و تبلیغات، جلوگیری از آلودگی هوا، توجه به استاندارد محصولات، به حداقل رساندن سروصدای مزاحم و غیره در گرایش­های کارکنان به کار نقش به سزایی دارد.

الگوی کاسیو: کاسیو نیز برای کیفیت زندگی کاری اجزائی را معرفی کرده است که عبارتند از:

  • مشارکت کارکنان
  • پیشرفت شغلی کارکنان
  • ارتباطات کارکنان
  • حقوق و دستمزد کارکنان
  • انگیزش به کار در کارکنان
  • حل و فصل مشکلات کارکنان
  • غرور و افتخار ملی

الگوی هریکو مک بوی: هریکو مک بوی نیز چهار جزء را برای کیفیت زندگی کاری معرفی کرده­ است:

1-امنیت، 2-برابری، 3-دموکراسی، 4-فردیت.

الگوی مورتون: مورتون در مطالعه­ای شش جزء را برای کیفیت زندگی کاری معرفی کرده است.

  • حقوق و مزایا: که بر اساس میزان دقت، توانایی و کوشش افراد تنظیم می­شود.
  • جدول زمانی کار: باید جدول زمانی کار به گونه­ای باشد که به فرد فرصت دهد به کارهای دیگر نیز بپردازد.
  • ماهیت شغل: اگر وظایف روزانه با توانایی­ها و استعداد فرد هماهنگ باشد، شغل مورد رضایت فرد است.
  • نبه­های فیزیکی شغل: که به ایمنی محیط اشاره دارد.
  • جنبه­های نمادی شده داخل و خارج شغل: عوامل داخلی شغلی از جمله امنیت شغلی، امکانات رفاهی، رستوران، خدمات بهداشتی و عوامل خارجی مثل فرصت­های تحصیلی، تبعیض­های نژادی، شرایط بازار کار.
  • عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر زندگی کاری.

راه­های بهبود کیفیت زندگی کاری

روش­هایی برای لذت بخش کردن کار وجو دارد که منجر به بهبود کیفیت زندگی کاری می­شود که این روش­ها عبارتند از: 1-امکان ارتباط پایین به بالا را برای کارکنان فراهم سازید. 2-به جای راهنمایی کردن، تسهیل در کار را وظیفه عمده تلقی کنید. 3-تا آن­جا که می­توانید انعطاف پذیر باشید. 4-سعی کنید بخشی از سازمان باشید.

شومر هورن بهتر کردن کیفیت زندگی کاری را مستلزم انجام کارهای زیر می­داند:

  • پرداخت منصفانه و کافی برای حسن کار
  • سلامت و امنیت و وضعیت کار
  • ایجاد فرصت­های یادگیری و به­کار بردن مهارت­های تازه
  • ایجاد فرصت­های رشد و ترقی در مسیر حرفه­ای
  • یکپارچگی اجتماعی در سازمان
  • حمایت از حقوق فردی
  • ایجاد تعادل میان تقاضاهای شغلی و غیرشغلی
  • مباهات به نفس کار در سازمان

از نظر دوبرین بیشترین جنبه کیفیت زندگی کاری در توجه و احترام به کارکنان نهفته است و آن را بیشتر از پرداخت­های مادی در رضایت افراد مؤثر می­داند. این صاحب نظر کیفیت زندگی کاری را مبتنی بر ادراک کارکنان می­داند، یعنی اگر آنها احساس کنند نیازهایشان در کار برآورده شود راضی خواهند بود. افزایش کیفیت زندگی کاری در بالا بردن کارایی و اثربخشی سازمان و عملکرد آن نقش مؤثر ایفا می­کند.برخی از برنامه ­های بهبود کیفیت زندگی کاری به دگرگونی­های اندکی نیاز دارند و برخی دیگر به دگرگونی­های گسترده. البته همه این برنامه­ها نوعی توجه، علاقمندی و احترام به کارکنان را در بردارند. این گونه برنامه­ها به این شرح هستند:

  • ارتباط با کارکنان:

بهتر کردن ارتباط میان کارکنان یک روش اثربخش و کارامد برای بهبود کیفیت زندگی کاری شناخته شده است. ارتباط می­تواند انتقال اندیشه­های کارکنان را در راستای بهتر شدن فراورده­ها و دگرگونی­های سازمانی آسان سازد و در عین حال احساس مشارکت کارکنان را در کار افزایش دهد. مدیریت امور کارکنان برای پید آوردن راههای بهبود عملکرد شغلی کارکنان نیاز دارد که درک کارکنان از ویژگی­های سازمانی که شامل نتایج عملکرد شغلی، سیاست­های کلی سازمان، کیفیت طراحی شغل، هدف­گذاری، آگاهی از نقش و تعارض آنهاست را به خوبی بسنجد و اندازه­گیری کند. افزون بر گردآوری اطلاعات از کارکنان درباره درک آنان و واکنش­هایشان به ویژگی­های سازمانی، تعیین و پی بردن به خصوصیات عینی و واقعی سازمان نیز سودمند است.

  • گروه­های کاری نیمه مستقل و حلقه­های کیفیت

یک گروه انسانی مجموعه­ای از افراد است که:

  • پیوندهای چشمگیر درونی دارند.
  • خود را به شکل گروه درک می­کنند و اعضا را از غیرعضو تمیز می­دهند.
  • هویت گروهی آنها از سوی افراد غیرعضو شناخته می­شود.
  • اعضای گروه دارای نقش­های متفاوتی در گروه هستند
  • هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی عمل می­کنند و پیوندهای متقابلی با دیگر گروه­ها دارند. این تعریف گروه­های کاری نیمه مستقل است که وظیفه اساسی آنها با هم کارکردن برای خلق یک فراورده نهایی است. افزون بر آن، این گروه شماری از تصمیمات استخدامی را که تا حدودی مستقل از بخش امور کارکنانی است، اتخاذ می­نمایند.

حلقه­های کیفیت نیز که مفهوم مدیریتی تازه است، بر اساس این روش نیروی کار پربهاترین منبعی است که سازمان در اختیار دارد، زیرا این نیروی کار اغلب متشکل از شایسته­ترین افراد برای سافتن و حل مسائل مربوط به کارکردن در آن شرکت هستند. حلقه­های کیفیت شامل 7 الی 10 نفر از اشخاصی هستند که از یک منطقه کاری برگزیده می­شوند و به طور منظم گرد هم می­آیند تا کیفیت و مسائل مربوط به آن را در قلمرو کاری خود شناسایی و تحلیل کنند و برای مشکلات راه چاره بیابند.

با وجود اینکه این برنامه­ها مفید هستند، اما مشکلات بالقوه­ای نیز برای سازمان ایجاد می­کنند. اول اینکه همکاری مدیریت و کارکنان در طراحی و اجرای برنامه ضروری است. در غیر این صورت ممکن است هریک از طرفین برنامه را فرصتی جهت کسب امتیاز از طرف دیگر بداند. دوم اینکه برنامه­های عملی باید تا اجرای کامل دنبال شوند. طرح­ها ممکن است در میان انبوه مشکلات اداره و محیط کار به فراموشی سپرده شوند.

هریک از اعضای سازمان باید در نظر داشته باشند که از طرح­های تهیه شده به طور کامل پیروی کنند. سومین مشکل، عدم حمایت از مدیریت میانی است که برای اجرای برنامه، تحت فشار مدیریت عالی و کارکنان قرار دارد؛ و در نهایت برنامه­های بهبود کیفیت زندگی کاری باید توامأ بر بهبود کیفیت زندگی کاری و حفظ کارایی سازمان متمرکز شوند و به طور اساسی هیچ گونه ناسازگاری بین منافع کارکنان و منافع سازمان وجود نداشته باشد .

عوامل موثر در کاهش کیفیت زندگی کاری

برای بسیاری از کارکنان، کیفیت زندگی کاری با آن دسته از شرایط سازمانی همراه است که قادر به تأمین تمایلات و خواسته­های مهمی نظیر نیاز به مسئولیت، چالش، معناداربودن، خودگردانی، شناخته شدن، کامیابی، انصاف و عدالت، امنیت و اطمینان خاطر نیستند. شرایط سازمانی متداولی که موجب عدم تأمین این خواسته­ها می­شود عبارتست از:

  1. مشاغلی که اهمیت، تنوع، هویت، استقلال، بازخورد و بار کیفی چندانی ندارند.
  2. ارتباط به شدت یک سویه و مشارکت ناچیز در تصمیم­گیری
  3. نظام پرداختی مبتنی بر عملکردی نیست که به طور عینی اندازه­گیری می­شود و فرد نیز بر آن کنترل دارد.
  4. سرپرستان و شرح وظایف یا خط­مشی­های سازمانی که نمی­توانند به فرد منتقل کنند که سازمان چه انتظاری از وی دارد و به چه چیز پاداش می­دهد.
  5. خط­مشی ها و رویه­های امور کارکنان که تبعیض­آمیزند و اعتبار ناچیزی دارند.
  6. موقعیت­های استخدامی که بر پایه آن می­توان افراد را به دلخواه اخراج کرد.

با این اوصاف باید خاطر نشان کرد که وضعیتی که برای یک فرد کیفیت نازل زندگی کاری ایجاد می­کند، شاید برای فرد دیگری همین تأثیر را نداشته باشد، زیرا افراد خواسته­ها و تمایلات متفاوت دارند .اگر بخواهیم یکی دیگر از عوامل موثر بر تعهد سازمانی را نام ببریم باید به تحقیقات ماتیو و زاجاک اشاره داشته باشیم.

ماتیو و زاجاک دریافتند که تعاریف و اندازه­گیری های گوناگون از تعهدسازمانی در یک موضوع مشخص اشتراک دارند و آن این است که این مفهوم در رویکردها غالبأ حلقه اتصال دهنده یا پیونددهنده فرد به سازمان درنظر گرفته می­شود. ماتیو و زاجاک با تجزیه و تحلیل یافته­های بیش از دویست تحقیق در زمینه تعهد سازمانی به ارائه یک الگوی نظری در خصوص سه مقوله زیر پرداخته­اند:

  • عوامل پیش نیاز، ضروری و موثر و موجب تعهد سازمانی
  • عوامل همبسته با تعهدسازمانی
  • نتایج، آثار و پیامدهای تعهدسازمانی

عوامل ضروری و مؤثر برای ایجاد تعهد در پنج دسته تقسیم می­شوند که عبارتند از:

1-ویژگی­های شخصی مؤثر بر تعهدسازمانی: ویژگی­هایی مانند سن، جنسیت، تحصیلات، ازدواج، سابقه در سازمان و سمت سازمانی، استنباط از شایستگی­های شخصی، توانایی­ها، حقوق و دستمزد و سطح شغلی در میزان تعهد فرد به سازمان مطبوعش مؤثر است.

2-خصوصیات شغلی و تعهدسازمانی: تحقیقات ماتیو و زاجاک ، در این خصوص تأیید می­کند که مشاغل غنی شده، موجب تعهدسازمانی بیشتر می­شود. خصوصیات شغلی به دست آمده از تحقیقات شامل مهارت، استقلال، چالش و دامنه شغلی است. تنوع مهارت با تعهدسازمانی رابطه مثبت بسیار ضعیفی دارد.

3-تأثیر روابط گروهی و رابطه با رهبر بر تعهد: در این باره به مواردی مانند انسجام گروه، وابستگی متقابل وظایف، ملاحظه­کاری و ساخت­دهی مدیران، ارتباط با رهبر و رهبری مشارکتی اشاره شده است.

4-ویژگی­های سازمانی و تعهدسازمانی: در تعدادی از مطالعات، میان اندازه سازمان و تعهدسازمانی همبستگی معنی دار مشاهده شده است، به نظر می­رسد در سازمان­های بزرگ که امکانات ترفیع بیشتر است، این امر به تعهدسازمانی می­انجامد. همچنین استنباط کارمند از عدم تمرکز با میزان مشارکت واقعی رابطه داشته، با درگیر شدن در سازمان، تعهد بیشتری به سازمان پیدا می­کند.

5-وضعیت نقش و تعهد سازمانی: در تحقیقات انجام شده، وضعیت نقش را از طریق تضاد نقش، ابهام نقش و تعداد نقش اندازه گیری کرده­اند. با توجه به مطالعات انجام­شده وضعیت نقش یکی از مقدمات ایجاد تعهد است .

یکی دیگر از متغیرهای مرتبط با تعهدسازمانی، تعارض کار-خانواده است. نماریوپام و مانت  نیز معتقدند که بین تعارض کار-خانواده و تعهدسازمانی ارتباط وجود دارد و تعهد سازمانی یک پیشایند کناره­گیری روانی از شغل است. احتمال اینکه کارکنان برخوردار از تعهدسازمانی بالا سازمان را ترک گویند، کمتر است.پژوهش­های بیشمار نشان داده است که تعارض کار-خانواده برای افراد و سازمان­ها به یک اندازه اهمیت دارد. این تعارض در سازمان­ها باعث کاهش بهره­وری، تعهد سازمانی و رضایت شغلی و افزایش تأخیر و کناره­گیری از کار می­شود .

طبق الگوی تعهدسازمانی آلن ومایر  زمانی که نقش­های شغلی در نقش­های خانوادگی ایجاد تداخل می­کند (مثلأ نگهداری فرزند یا یک فرد سالمند) احتمالأ سطح تعهدعاطفی افراد نسبت به سازمان کاهش می­یابد. از سوی دیگر ممکن است افراد داری تعهد عاطفی قوی نسبت به سازمان، نقش­های خانوادگی خود را تعارض­آمیز درک نکنند. مؤلفه دوم الگوی آلن ومایر تعهد مستمر است که فرد به دلیل اینکه سرمایه­گذاری­های انجام­شده در شغل مثل سال­های خدمت یا دانش تخصصی کسب شده، هدر نرود درکار می­مانند. افرادی که احساس می­کنند امکان تغییر شغل برای آنها زیادتر است از سطوح پایین­تری از تعهد برخوردارند. اگر نقش­های خانوادگی در نقش­های شغلی تداخل ایجاد کند، امکان ترک شغل کمتر است؛ اما زمانی که نقش­های شغلی باعث بروز تعارض در نقش­های خانوادگی شود، ممکن است افراد ترک شغل را مدنظر قرار دهند. به ویژه اگر امکان تغییر شغل را بالا ببینند. مولفه هنجاری تعهد سازمانی تحت تأثیر تجارب فرد قبل از ورود به سازمان (تجارب خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی) و پس از ورود به آن (اجتماعی شدن سازمان) قرار دارد. تعهد سازمانی منتج از تأثیرات خانوادگی، فرهنگی و سازمانی بر باورهای افراد در مورد آنچه صحیح است، تعهد هنجاری نامیده می­شود.

بسته به طرز تلقی فرد که خانواده را مهمتر از کار بداند یا بالعکس، تأثیر تعارض کار-خانواده به تعهدهنجاری متفاوت است. در مورد افرادی که به لحاظ فرهنگی گرایش بیشتری نسبت به خانواده دارند، تعارضات خانواده-کار احتمالأ اثر بیشتری دارند. هنگامی که افراد معتقدند کار برتر است تعارضات کار-خانواده تأثیر بیشتری دارند .

منبع

سرباز نجف آبادی، مرضیه(1393)، رابطه تعارض کار خانواده و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مشاوره شغلی،دانشگاه محقق اردبیلی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0