تعارض در سازمان ها

در زندگی سازمانی تعارض با قدرت و سیاست در ارتباط می باشد. تعرض ممکن است بین افراد در پایین گروه ها به وجود آید و اغلب وقت ها با رفتار سیاسی آغاز می شود. تعرض به خصوص زمانی به وجود می آید که اعضای گروه تصور کنند کوشش هایشان برای دستیابی به هدف های مورد نظر به وسیله گروهی دیگر خنثی می شود.

ماهیت تعارض

هنگامی که گروه ها برای تحقق یک هدف واحد کوشش می کنندف دشمنی آنها نسبت به یکدیگر بسیار ناچیز و یا صفر است. اقدام های آنها در چارچوب مقررات و روش ها انجام می گیرد و محتمل ترین نتیجه نیز رقابت است. به هر حال هنگامیکه هدف های یک گروه، هدف های گروه دیگر را به خطر می اندازد، بین دو گروه دشمنی آشکار وجود دارد. هنگامیکه تعداد کمی مقررات و روش، رفتار آنها را تنظیم می کند، احتمال تعارض وجود دارد. آنگاه که تعارض ایجاد شد، هدف های گروهی بی نهایت مهم شده، دشمنی افزایش یافته و مقررات و روش ها دستخوش هرج و مرج خواهند شد.

مدیریت تعارض

با توجه به اثرهای مخرب تعارض، مدیران باید در مورد چگونگی برخورد با آن حساس باشند. در صورت پدید آمدن تعارض مضر مدیر باید بداند چگونه برای حل آن اقدام کند. تعارض هنگامیکه موجب شکاف های عمده در داخل سازمان شود، وقت و کوششی را که می توانستند برای بهره وری بیشتر به کار روند به خود اختصاص می دهد پس باید از بین برود. علاوه بر این، هنگامیکه بین هدف های داخلی گروه ها نیز تعارض وجود داشته باشد، تعارض باید از میان برداشته شود. البته لازم به توضیح است که گاهی مدیر باید نگران فقدان تعارض در سازمان باشد. ممکن است فقدان تعارض علامت رکود سازمان و خو گرفتن کارکنان با وضع موجود باشد یا ممکن است حاکی از آن باشد که گروه ها انگیزه ای برای بحث و گفتگو بر سر عقاید سنتی و پذیرفته شده ندارند.

تحریک تعارض: عبارت است از خلق و استفاده از تعارض به وسیله مدیریت. منظور از تحریک تعارض فراهم آوردن موقعیت هایی است که در آن نظریه های و عقیده های مختلف در معرض قضاوت گذارده می شوند تا به وسیله یکدیگر مورد سنجش قرار گیرند.

برای تحریک تعارض در موقعیت های کنترل شده شیوه های متعددی وجود دارد. در این راستا می توان از تغییر مکان فیزیکی گروه ها برای تحریک مراوده بیشتر، تشویق برای استفاده بیشتر از منابع مشترک و دیگر تغییرها در روابط بین گروه ها نام برد. علاوه بر این می توان از برنامه های آموزشی به منظور بالا بردن آگاهی کارکنان از وجود مشکل های بالقوه در تصمیم گیری و مراودات گروهی استفاده کرد. یکی دیگر از شیوه های تحریک تعارض بین گروه ها اختیار کردن نقش مدافع موضوع هایی که مورد تأیید دیگران نمی باشد در جلسه های بحث و گفتگو است. مدیریت تعارض فرآیند تشخیص نقش مناسب تعارض در بین گروه ها و استفاده از فنون بر طرف کردن یا تحریک آن برای اثربخشی سازمان می باشد.

گروه اثربخش

گروه اثربخش، گروهی است که سطوح عالی عملکرد کاری و حفظ و نگهداری نیروی انسانی را طی زمان کسب کند. این گروه می تواند از جنبه عملکرد کاری به هدف های کارکردی خود در کوتاه ترین زمان ممکن دست یابد و نتایج عالی ارائه دهد. محیط سازمانی، ماهیت کار، ویژگی های اعضا و اندازه ی گروه بر اثربخشی گروه تاثیر می گذارند:

محیط می تواند بر نزدیکی روانی اعضای گروه، میزان همکاری با یکدیگر و یا رقابت و برقراری ارتباط خوب با همدیگر اثر بگذارد. هدف های روشن و چالشی، سیستم پاداش خوب به ایجاد و حفظ انگیزش اعضای گروه برای سخت کوشی و کار با یکدیگر در حمایت از موفقیت های گروهی  کمک می کند.بهترین محیط برای گروه، محیطی است که بر کمالات گروه تاکید داشته، موجب شناسایی گروه شده، منابع و فن آوری های مورد نیاز را فراهم کرده، مشوق کار گروهی بوده، به آن بها دهد و دارای ساختارهای حامی کار گروهی باشد.

ماهیت کار مانند محیط سازمان ورودی مهمی برای گروه محسوب می شود. کارهای مختلف تقاضاهای مختلفی را از گروه طلب می کنند. دشواری دستیابی به اثربخشی گروهی با درجه ی پیچیدگی کار افزایش می یابد. ویژگی های تک تک اعضای گروه نیز ورودی مهمی است که هم بر شیوه عملکرد گروه و هم آن چه به انجام می رساند می تواند اثر بگذارد. شایستگی، ویژگی های جمعیت شناختی و روانشناختی اعضای گروه، همگی مهم هستند.

منبع

 رستمی، رسول(1394)، عملکرد تشکیل گروههای کاری رسمی و نقش آن در چابکی نیروی کار، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی ، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0