تحليل بروندادهاي علمي کشور جمهوري اسلامي ايران
وضعيت توليدات علمي نمايه شده هر کشور در نمايههاي معتبر بينالمللي، نشاندهنده بخش مهمي از فعاليتهاي علمي هر کشور در سطح بينالمللي است. از اين رو، به منظور ارزيابي فعاليتهاي علمي داشتن تصويري روشن از اين وضعيت، همواره مورد توجه مديران پژوهشي کشور قرار داشته است. به طور معمول، متخصصان علمسنجي براي تحليل وضعيت توليدات علمي نمايه شده در سطح بينالمللي، از شاخصهاي کتابسنجي استفاده ميکنند. تعداد توليدات علمي، تعداد استنادات دريافتي توليدات علمي، نسبت استناد به توليدات علمي، ضريب تأثير کل، نيمعمر استناد شده، نيمعمر استناد کننده، تعداد کل استنادها و موارد ديگري از اين قبيل، نمونههايي از شاخصهاي کتابسنجي به شمار ميروند. اهميت اين نوع شاخصها در ارزيابي فعاليتهاي علمي به قدري است که در بسياري از دستورالعملهاي بينالمللي که شاخصهايي را براي سنجش و ارزيابي علم، فناوري و نوآوري عرضه ميکنند، از شاخصهاي کتابسنجي به عنوان بخشي از مهمترين شاخصهاي بروندادي ياد ميشود.
متخصصان علمسنجي، با ترکيب کردن نتايج مطالعات کتابسنجي با ديگر شاخصهاي علمسنجي، نظير شاخصهاي دروندادي و شاخصهاي فرآِيندي، وضعيت توسعه علمي کشورها را مورد مطالعه قرار ميدهند. از طرفي، بايد اين واقعيت را پذيرفت که انجام دقيق و سريع مطالعات کتابسنجي، بدون در اختيار داشتن پايگاههاي اطلاعاتي که به نمايهسازي و تحليل استنادي توليدات علمي بپردازد، ميسر نيست. مجموعه نمايههاي استنادي تامسون رويترز، بخشي از مهمترين اين پايگاهها به شمار ميرود. به اين ترتيب، هر کدام از پايگاه وب آو نالج ، جي سي آر و اي اس آي به تحليل ابعادي از وضعيت توليدات علمي نمايه شده ميپردازند. با استفاده از پايگاه وب آو نالج ميتوان با توجه به نيازهاي مختلف تحقيقاتي، به جستجو و تجزيه و تحليل توليدات علمي پرداخت. در مقابل، پايگاه جي سي آر؛ امکان دريافت گزارش استنادي از يک يا چند نشريه را فراهم ميسازد. اين در حالي است که اصليترين وظيفه پايگاه اي اس آي رتبهبندي کشورها، دانشمندان، نشريات و سازمانهاي برتر در سطح جهان است.
موضوع توليد علم در ايران ابتدا در سال 1356 در دانشگاه تهران مطرح شد؛ اما بررسي جدي و بازتعريف آن به حدود 15 سال پيش برميگردد. در سال 2004 ايران توانست در بين کشورهاي منطقه، رتبه اول را در خصوص تعداد مقالات نمايه شده در حوزه علوم پزشکي در بانکهاي اطلاعاتي کسب کند. اين روند رو به رشد تا ساليان بعد هم ادامه پيدا کرد؛ به طوريکه “مشارکت ايران در توليد علم جهاني، بر پايه شمارش نمايههاي ايران در مؤسسه اطلاعات علمي آمريکا در سال 2010 نسبت به سال قبل 11/0 درصد افزايش داشت و از 01/1 درصد به 12/1 درصد رسيد. از نظر تعداد استناد علمي، ايران در مکان 22 جهان قرار دارد. در سال 2010 تعداد 18319 سند علمي ايران نمايه شده است که معادل 12/1 درصد مقدار جهاني است. رشد تعداد اسناد علمي نمايه شده ايران در اين سال نسبت به سال 2009 برابر معادل هشت درصد است که در مقايسه با رشد نمايهها در سال 2009 نسبت به سال 2008، معادل 25 درصد يا حدود يک سوم است. اين رشد در سال 2008 نسبت به سال 2007 حدود 50 درصد بوده و همين امر، کاهش شتاب توليد علم را در ايران نشان ميدهد.عوامل متعددي همچون توسعه دانشگاهها، راهاندازي رشتههاي تحصيلات تکميلي و افزايش بودجه پژوهشي در راهاندازي رشتههاي تحصيلات تکميلي و افزايش بودجه پژوهشي در اين جهش علمي اثرگذار بودهاند.
نقش فناوري به عنوان عنصري مهم براي رشد و استحکام اقتصادي، کاملاً محرز است و به استفاده مؤثرتر از سرمايه، منابع انساني و منابع طبيعي منجر ميشود. پيام اين روند، بهرهوري افزونتر و توليد فراوردهها و فرايندهاي نوين است که به گسترش دامنههاي موفقيتهاي هر کشور، منتهي ميشود. امروزه حتي کشورهاي در حال توسعه دريافتهاند که اگر بخواهند در بازارهاي جهاني، جايگاهي داشته باشند، بايد از پيشرفتهاي تکنولوژيک بهرهمند شوند. با توجه به اين نکات و چشمانداز افق آينده، کشورها به طراحي و تدوين راهبرد روشن و صحيح، فراخوانده ميشوند.
موانع توسعه علم و فناوري در کشور جمهوري اسلامي ايران
بر پايه ارزيابي کمّي و تحليل نتايج حاصل ميتوان به اهم مشکلات و موانع توسعه علم و فناوري کشور اشاره کرد:
- سياستها و راهبردهاي ملّي علم و فناوري تعيين و تبيين نشده است لذا تمرکز و توزيع امکانات و تخصيص منابع و اعتبارات تحقيق و توسعه و نحوه استفاده از آنها لزوماً مبتني بر آيندهنگري و در جهت نيل به هدفهاي ملّي نيست.
- اقتصاد کشور به علل تاريخي دانش بر نيست لذا علم و فناوري تجاري نميشود بنابراين توليد آن سازوکاري مقرون به صرفه ندارد و داراي محرک پايدار نيست.
- مديريت کشور، کمتر مبتني بر دانش است.
- سامانه علم و فناوري کشور از انسجام و هماهنگي دروني برخوردار نيست. مأموريت دستگاههاي علم و فناوري شامل دانشگاهها، پژوهشگاههاي علمي، مراکز تحقيق و توسعه صنعتي و … به درستي تعيين و تفکيک نشده است و همکاري همافزا بين آنها برقرار نيست.
- سازوکار و ابزارهاي حقوقي و ملّي کارآمدي براي تأمين و حفط حقوق معنوي و مادي دانشمندان، محققان، مخترعان، مبتکران و مکتشفان در کشور وجود ندارد.
- سهم تحقيقات از توليد ناخالص ملّي بسيار اندک است.
- نقش بخش خصوصي در فعاليتهاي تحقيقاتي و تأمين هزينههاي آن ناچيز است.
- نيروي فني و پشتيباني امر تحقيقات از تخصص و جايگاه شغلي لازم برخوردار نيست.
- سهم کشور در توليد جهاني علم اندک است.
- سازوکار لازم براي اطلاعرساني در زمينه علم و فناوري در کشور وجود ندارد.
منبع
طاهري، پروين (1392)، تحليل وضعيت بروندادهاي علمي در اولويت هاي منتخب علم و فناوري، پایان نامه کارشناسي ارشد، علم اطلاعات و دانششناسي،دانشگاه شاهد
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید