تاریخچه خانواده
قدمت خانواده درست به اندازه قدمت تاریخ بشریت است. نمیدانم شاید با دو سه روزی تفاوت. آنچنان که از کتب مقدس آسمانی استفاده میشود یزدان پاک پس از خلقت جهان به جبرئیل گفت به کهکشان برو و مشتی خاک برگیر و بیا ، میخواهم آدم را بیافرینم. جبرئیل رفت و در سرتاسر کهکشان گشت؛ از ناهید ، عروس آسمان گرفته تا عطارد که منشی افلاک بود و تا کیوان مرزبان. اما خاک هیچ کدام را مناسب ندید. نزد خدا برگشت و کسب تکلیف کرد. خدا گفت که از زمین خاک برگیر.
جبرئیل مشت مشت خاک برد و خدا گل آدم را از آن سرشت. آدم در باغ مینو اسکان گرفت، جایی که مملو از رودها و زیباییها بود و هر آنچه که میتوانست آرزو کند و در تعریف نگنجد. با این حال آدم راضی نبود. چیزی کم داشت. گرسنه نبود ، تشنه نبود، درد نداشت اما نیازی او را میآزارد. نیاز غلبه بر تنهایی و رهایی از احساس بیکسی. وجود معاشری که افکارش را با او در میان بگذارد، به کمک او نظمش دهد و بر دانائیش بیفزاید. بنابراین اولین اصل فلسفی در مورد جنس بشر پایه ریزی شد و آن این بود که، تنهایی در بهشت هم ارزش ندارد.
و اینچنین اولین خانواده شکل گرفت. آدم نیازش را با آفریدگارش در میان گذاشت . خدا به صرف صفت مهربانیش برای این مشکل او ، چارهای اندیشید و همسری از دنده وی برایش آفرید. حوا موجودیت پیدا کرد و اولین کانون یک جامعه مدنی شکل گرفت. خداوند به آنها این آزادی را داد که در سرتاسر فردوس بگردند و از هر نعمت تا آنجا که میخواهند استفاده نمایند.
تنها خوردن میوه ممنوعهای را قدغن کرد که از درخت دانش خداوند و شیطان بود. شاید این به آن دلیل بود که اولین درس برای برقراری یک جامعه مدنی داده شود. درس قانون گذاری و قانون پذیری! اما شیطان ، حوا را به خوردن میوه ممنوعه ، وسوسه کرد و حوا ، آدم را. خداوند به جرم قانون شکنی بندگان برگزیده و محبوب خویش را از مدینه فاضلهاش راند و بدینگونه بود که آدم و حوا به همانجایی که خاکشان از آن بر گرفته شده بود فرود آمدند…
نخستین خانواده ایرانی
نخستین اشاراتی که به خانواده ایرانی شده است به دوران عتیق و باستان باز میگردد. از ترسیمیترین اجتماعات بشری، آریاییها هستند. معنی کلمه آریا از نظر دینی ، پرستنده و قربانی دهنده و از نظر اصطلاح علمی، شریف و نجیب، آقا و صاحب اختیار است. سه فرشته مذکر اردیبهشت ، شهریور و بهمن نام دارند. سه فرشته مونث خرداد، مرداد و اسفند نامیده میشوند. کوچکترین واحد هر قبیله آریایی خانواده یا کولا بود. نام پدر که رئیس خانواده نیز به شمار میرفت، پاتی به معنی دارا و مالک یا پیتری به معنی خوراک دهنده بود. مادر ، ماتری خوانده میشد.
چند خانواده آریایی تشکیل یک عشیره را میدادند و چون هر عشیره دارای گاو و گوسفند بود، نام عشیره را گوترا به معنای محل محافظت گاو مینامیدند. به رئیس هرگوترا، گوتراپاتی میگفتند. عشیرهها و خانوادههایی که دارای یک چراگاه مشترک بودند را گشتا مینامیدند، که به معنی چراگاه میباشد. در اوستا که پیشینه آن به سال 1700 قبل از میلاد باز میگردد به خانواده ، قداست و اهمیت خاص داده شده وتأثیر اصالت و فرهنگ خانواده و همچنین پیوستگیهای دودمانی در قصههای شاهنامه نیز بخوبی نمایان است.
خانواده در اوستا
خانواده در اوستا و خانوار نامیده میشد. در اوستا برای زنان و مردان نقشهای جنسیتی متفاوتی تعیین شده است. با این حال به نظر میرسد صرف نظر از تفاوتهای شخصیتی هر کدام از جنسیتها که باعث تعریف وظایفی متفاوت در زندگی اجتماعی آنها میشده، زن و مرد در سطحی برابر باهم قرار داشتند. در بیان استعاری گاها ، از سه فرشته مونث و سه فرشته مذکر نام برده شده است که به واسطه پاک منشی خویش به اهورامزدا نزدیک میشوند. جالب است که بدانیم نام این شش فرشته ، نام شش ماه در تقویم کنونی ایرانی است. حتی در استعارهها هم ، زنان و مردان در جایگاهی برابر با هم قرار دارند.
یکی از مظاهر مقدس برای ایرانیان باستان فرشته آناهیتا بود که نماد یک زن و مظهر معصومیت ، پاکی ، راستی ، صداقت ، آبادانی و باروری است. از ممتازترین خصوصیات یک زن خوب در اوستا که به کرات از آن یاد شده، باروری است. بطوری که زوجین بیفرزند عملا ارزشی نداشتند. بیفرزندی باعث ننگ بود و به همین دلیل خانوادههای فاقد فرزند ، کودکی را که معمولا پسر بود به فرزندی میپذیرفتند. ترجیح دادن فرزند پسر به دختر به دلیل داشتن شرایط زیست بومی ایران بود. کمبود دائمی آب که کشت و زرع بیابانهای خشک را سخت میکرد و مستلزم نیروی کار قوی بود. همچنین تقویت سپاه و لشکر جهت بالا بردن قدرت دفاعی در برابر هجوم قبایل همجوار از جمله دلایل این انتخاب بود.
خانواده و ورود اسلام به ایران
ورود اسلام به ایران زمین ، تغییراتی ژرف در فرهنگ این سرزمین ایجاد کرد. چنانچه از آیات و احادیث برمیآید، اسلام بر قداست و اهمیت خانواده تأکید داشت. بعنوان مثال در آیه بیست و یکم از سوره روم چنین میخوانیم: و از آیات و نشانههای خداوند متعال این است که زوجهایی از نفس خودتان را برای شما آفرید تا به سبب آنها آرامش پیدا کنید و خداوند بین شما مهربانی و دوستی و رحمت را قرار داد.
در اسلام توجه به معیارهای مادی و ظاهری مانند ثروت و زیبایی منع شده است و تأکید بر معیارهای درونی و غیر مادی ، پرهیزگاری ، وفاداری و تناسب فکری زوجین شده است. همچنین از احادیث چنین برمیآید که اسلام زن و مرد را در انتخاب همسر کاملا آزاد میداند. هیچ کس حق تحمیل و تصمیمگیری بجای آنان را ندارد،والدین در فرآیند انتخاب همسر تنها نقش مشاوردارند.
تعریف خانواده
خانواده چیست؟ اگر چه ما همگی واژه خانواده، را به کار می بریم،اما شاید تصور همه ارز آن یکسان نباشد، زیرا تعریف خانواده کار مشکلی است. در نظر بسیاری از مردم، خانواده، به منزله واحد اجتماعی است که شامل یک زوج متأهل و فرزندانشان است ودر خانه ای در کنار یکدیگر زندگی می کنند.در تعریف دیگری از راجرز ، خانواده چنین توصیف شده است: خانواده،نظامی نیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا می کند، و دارای اعضایی است که وضعیتها ومقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای وضعیتها، افکار و ارتباطات خویشاوندی که مورد تأیید جامعه ای است که خانواده جزء لاینفک آن است، ایفای نقش می کند .
مرداک، نیز در تعریف خانواده می نویسد: خانواده یک گروه اجتماعی است که اعضای آن به وسیله دودمان، ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر پیوند بر قرار می کنند ونیز کسانی که در زندگی با هم از تشریک مساعی در تأمین درآمد، اقتصادی زندگی و نگهداری از فرزندان بر خوردار هستند.خانواده گروهی تشکیل از دو یا چند نفر که بعلت ازدواج، تولد، فرزند خواندگی در کنار هم زندگی میکنند و ویژگی های آن اهداف مشترکی است که بین این خانواده ها می باشد.
جایگاه و منزلت خانواده
بررسی جایگاه خانواده، از چهار منظر یا رویکرد، قابل ملاحظه است:
الف) خانواده، ساختاری در برابر جامعه: برخی از جامعه شناسان نظیر؛هایدی روزن باو، خانواده را واحد بنیادین جامعه تلقی می کنند. در چنین رویکردی، رابطه خانواده و جامعه از جنبه ارگانیکی و کارکردی آن نیز مورد توجه می باشد.
ب) خانواده عامل توسعه فرهنگی: هر فرهنگی برای تداوم حیات خود، نیازمند نوعی توسعه و گسترش از طریق پیامها، عناصر و مؤلفه های متنوع خویش است. خانواده، بستر مساعدی برای چنین منظوری است. زیرا ارتباطهای فکری و فرهنگی میان اعضای خانواده، فرصت مساعدی برای چنین مقصودی به ویژه توسعه فرهنگی پایدار، مهیا می کند.
د) خانواده، عامل تکوین هویت: تقریباً همزمان با دوره نوجوانی، پدیده ؛ هویت جویی ، نمایان می شود و تا دوره جوانی، امتداد می یابد. بعقیده برخی اندیشمندان، تشکیل خانواده، به منزله تکوین بخشی از هویت فرد می باشد که با عنوان ؛ هویت خانوادگی، آن رااز سایر ابعاد هویت، متمایز می کنیم.
پرفسور روزن باوم، با بررسی حدود چهارصد اثر علمی در زمینه جامعه و خانواده می نویسد:کلیه تعاریف و برداشتهای متفاوت از جامعه شناسی خانواده در آلمان غربی، دارای دو وجه مشترک است: خانواده گروهی کوچکی است که ویژگی اساسی وغیر قابل تفکیک آن، صمیمیت آن است. اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهیترین، اساسی ترین و اصلیترین وظایف خانواده است.
منبع
قربانی،نرگس(1390)، رابطه هوش هیجانی با مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده،پایان نامه کارشناسی ارشد،راهنمایی ومشاوره،دانشگاه آزاداسلامی خمینی شهر
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید