باورهای انگیزشی

انگیزه و انگیزش

اصطلاح انگیزش را می­توان به  عنوان عامل نیرو دهنده، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرد .سیفرت، گفته است: انگیزش یک تمایل یا گرایش به عمل کردن به طریق خاصی است. او هم چنین انگیزه را به صورت نیاز یا خواست ویژ­ه­ای که انگیزش را موجب می­شود تعریف کرده است .انگیزه را علت و دلیل رفتار می­داند. انگیزه و انگیزش غالباً به صورت مترادف به کار می­روند. با اینحال میتوان انگیزه رادقیق­تر از انگیزش دانست،به این صورت که انگیزش را عامل کلی رفتار اما انگیزه را علت اختصاص یک رفتار خاص به حساب آورد.

اکثر متخصصان، انگیزش را به عنوان وضعیت یا عامل برانگیزاننده (نیرودهنده)، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرده­­اند. مورفی، مفهوم انگیزش را گرایش موجود زنده به ارائه فعالیت منظم می­داند که از پایین­ترین سطح خواب تا بالاترین سطح بیداری و فعالیت موجود زنده تغییر می­یابد، به طوری که نتیجه رفتار و نوع تحریک به طور متناوب بر ارگانیزم اثر می­گذارد. یانگ، انگیزش را فرایند فعال کردن رفتار، حفظ فعالیت و هدایت الگوی رفتار تلقی می­کند.

آلپورت،  انگیزه را وضعیت درونی ارگانیزم تلقی می­کند که رفتار و تفکر فرد ناشی از آن است. با توجه به تعاریف مذکور می­توان مفهوم انگیزه و انگیزش را چنین تعریف کرد: انگیزه گرایش ویژه با گرایش رفتار نسبتاً ثابت زمانی است که به موقعیت بستگی ندارد مانند انگیزش پیشرفت و انگیزه پیوندجویی، انگیزش، مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی محیطیست که کنش آنها به فعالیت عمومی وجهت­دار احساس ورفتارمنجر می­شود. پژوهش­ها نشان داده­اند که رابطه مثبتی بین پیشرفت و شاخص­های انگیزشی از قبیل انتخاب، تلاش و پشتکار وجود دارد .

انگیزش درونی و بیرونی

نظریه پردازان و محققان، انگیزش انسان را به دو نوع انگیزش کلی، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی طبقه­بندی می­کنند. انگیزشی که بدون پاداش آشکار باشد، انگیزش درونی می­نامند در انگیزش درونی، فرد بطور درونی برانگیخته می­شود و فعالیت­هایی که انجام می­دهد بطور درونی پاداش برانگیز می­باشد انگیزش درونی نوعی تمایل طبیعی برای جستجو و غلبه بر چالش­هاست که به موجب آن افراد، علایق خود را دنبال نموده و توانایی خود را تمرین می­کنند. برای ارائه تعریف بهتری از انگیزه درونی دو جنبه کلیدی یا دو هدف عمده وجود دارد.

اول این که  انگیزش درونی برای یادگیری باید منعکس کننده بسیاری از جنبه­های مسئولیت­پذیری مشخص باشد. این جنبه­های مسئولیت­پذیری مشخص، عواملی را در بر می­گیرد که عبارت است از: ایجاد پیشرفت از طریق تلاش فردی، به تاخیر انداختن کامروا سازی خود بوسیله پاداش­های ارزش داده شده، کنار گذاشتن تدریجی کمرویی، کاهش ترس از شکست و رشد احساس کنترل شخصی یا ا فزایش آگاهی از توانایی خود برای تاثیرگذاری بر رویدادها.

انگیزش دورنی علاوه بر عوامل مربوط به مسئولیت­پذیری شخصی، جنبه­هایی از شایستگی را نیز در بر می­گیرد. این جنبه­های شایستگی شامل مواردی از قبیل: داشتن توانایی برای یادگیری در کلاس، توانایی شروع و اتمام سریع کار و توانایی استفاده از فنون کمک دهنده بر یادگیری است. در انگیزش درونی، فرد خود را برای انجام دادن کاری، توانمند احساس کرده و نسبت به خودش باور دارد که می­توان آن کار را نظم و کنترل ببخشد. در انگیزش درونی، هدف، لذت بردن از خود فعالیت است، نه رسیدن به پاداش و تقویت .

برعکس انگیزش درونی، در انگیزش بیرونی، فرد از بیرون برانگیخته می­شود. در واقع افراد تا حد زیادی بر اثر نتایج تقویتی رفتار خود با یک مدل مشاهده در گذشته برانگیخته می­شوند.وولفونک ، معتقد است زمانی که افراد به منظور گرفتن نمره، اجتناب از تنبیه، خوشحال کردن معلم یا به هر دلیل دیگری کاری را انجام می­دهند. انگیزش بیرونی را تجربه می­کنند. در انگیزش بیرونی افراد واقعاً به خود فعالیت علاقه­مند نیستند، بلکه به چیزی که عایدشان می­شود توجه می­کنند. نظریه پردازان بسیاری معتقدند که انگیزش درونی و بیرونی در هم تنبیده و با هم در تعامل­اند. براساس این دیدگاه می­توان از عوامل محیطی بیرونی به عنوان برانگیزاننده انگیزه درونی استفاده کرد.

منبع

جلالی، فاطمه(1392)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی وباورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانش­آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی بندرعباس

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0