جوانب مختلف خود پنداره

در این‌جا به جنبه‌هایی از خود پنداره اشاره می‌کنیم که کمتر موردتوجه قرارگرفته است:

  • خودپنداره فردی: بیانگر خصوصیات رفتاری فرد است از دیدگاه خودش. این خودپنداره از خصوصیات جسمانی تا هویت جنسی، قومی، طبقه اجتماعی ـ اقتصادی و هویت من یا حس استمرار و یگانگی فرد در طول زمان را دربرمی گیرد.
  • خودپنداره اجتماعی: ویژگی‌ها و یا خصوصیات رفتاری شخص است که وی تصور می‌کند دیگران آن را مشاهده می‌کنند.
  • خودآرمانی با توجه به خودپنداره شخصی فرد: این آرمان‌ها خودپنداره‌هایی هستند که فرد شخصاً امیدوار است همانند آن‌ها باشد.
  • خودآرمانی با توجه به خودپنداره‌های اجتماعی فرد: این آرمان‌هاپنداره‌هایی هستند که فرد دوست دارد دیگران آن‌گونه مشاهده کنند .
  • خود پنداره تحصیلی: خود پنداره تحصیلی به‌شدت بر اطلاعات اجتماعی نسبی متکی است و انعکاسی از ارزیابی‌های سایرین است و ماهیتی هنجاری دارد. به عبارتی خودپنداره تحصیلی هر فرد درنتیجه قیاس خود با سایرین حاصل می‌شود. از نظر آرسوان ،  خودپنداره تحصیلی باور فرد در مورد مقدار مهارت فرد برای درگیر شدن در تحصیل، نسبت به همکلاسی‌هایش، می‌باشد .

خودپنداره‌ی  تحصیلی

یک مسئله‌ی  انگیزشی که می‌تواند در روند یادگیری تأثیرگزار باشد، مفهومی است که فرد از خود بعنوان یادگیرنده، دارد. این مفهوم در خلأ شکل نگرفته است و ناشی از تجربیات مختلفی است که او در موقعیت یادگیری داشته است . خودپنداره‌ی  تحصیلی کلی در سال‌های اولیه‌ی  تحصیل به تدریج در حال شکل گیری است. همچنان که فرد سال‌های تحصیلی را پشت سر می‌گذارد، تصوری مثبت و منفی از خودش در امر تحصیل نیز کسب می‌کند.

اگر دانش آموز در فعالیت‌های یادگیری خود در اکثر تکالیف یادگیری و طی چندین سال تحصیلی احساس موفقیت و شایستگی کند، و این شایستگی نیز از سوی دیگران به وی اطلاع داده شود، در ارتباط با تکالیف تحصیلی یک نوع احساس کلی ارزشمندی کسب می‌کند و برعکس اگر در انجام تکالیف آموزشگاهی احساس شکست کند، احساس عدم کفایت و شایستگی کلی در او ایجاد می‌شود . مهم‌ترین مشخصه خود پنداره تحصیلی حالتی است که خودپنداره فرد را درنتیجه‌ی  کنش‌های متقابل و تجارب با دیگران مشخص می‌کند و این واقعیت را تأیید می‌کند که خودپنداره تحصیلی یادگرفتنی و قابل اکتساب در طی زمان است و معلمان نقش مهمی در شکل‌گیری خود پنداره و خود پنداره تحصیلی بچه‌ها دارند.

افرادی که در انجام کارها خود را اثربخش تر، مطمئن‌تر و توانمندتر می‌دانند، در مقایسه با سایرین از خودپنداره‌ی  تحصیلی بالایی برخوردار خواهند بود. بالطبع چنین خودپنداره ای منجر به رشد و پیشرفت تحصیلی آتی فرد و عدم بروز هیجانات منفی در وی می‌شود. بر این اساس افرادی که در آغاز تحصیل تفکر و برداشت مثبتی از خود و توانایی‌های خود دارند، چنین تفکر مثبتی منجر به پیشرفت تحصیلی آنان می‌شود. همچنین پیشرفت تحصیلی آنان بازخورد مثبتی به خودپنداره و صحت برداشتشان از خود و توانایی‌هایشان می‌بخشد . دانش آموزانی که در دوران تحصیل دچار ضعف و شکست می‌شوند، در اثر تکرار شکست، باوری کاذب و محدود کننده می‌یابند که تداوم  و تعمیم آن باعث ثبت خودانگاره‌ی  منفی و بازدارنده و مانع در برابر ابراز توانایی‌ها وتحکیم احساس ضعف بیشتر در مراحل بعدی می‌شود؛ تصور مردود شدن و احتمال مردود شدن، در عمل عدم تلاش برای حل مشکلات و جبران ضعف‌ها و بروز ضعف تحصیلی را افزایش داده و به تدریج جزء شخصیت وی می‌گردد .

منبع

جوانی،لیلا(1393)، رابطه‌‌ی  تعارض  والد- فرزند و خودپنداره‌‌ی  تحصیلی دانش‌آموزان با رضایت از  زندگی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مشاوره مدرسه، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0