بازاریابی رابطه ای

سیر تحول رویکردهای بازاریابی

در سال­های نه چندان دور سازمان­های بزرگ و دارای تسهیلات کالا و منابع کافی قادر بودند تا مشتریان خود را از طریق بازاریابی  و تولید انبوه  یعنی تولید محصولات استاندارد و با راندمان بالا و هزینه­های پایین، راضی نمایند. با ورود رقبای جدید و تعدادی عوامل مهم دیگر، بازاریابی انبوه که هدف آن فروش محصولات تولیدی بوده کم کم اثر بخشی خود را از دست داد و رویکرد دیگری در بازاریابی، تحت عنوان بخش­بندی بازار و انتخاب بازار هدف مطرح شد. رویکرد بخش­بندی بازار مبتنی بر این است که بازارها به جهت تنوع نیاز و سلیقة مشتریان ناهمگن می­باشند و لذا نمی­توان از طریق بازاریابی انبوه نیاز کلی بازار را سنجش و از طریق تولید انبوه برآورده ساخت اما می­توان با بخش­بندی بازار، بازاری ناهمگن را به خورده بازارهای همگن مبدل ساخت و سپس با انتخاب یکی از این بازارهای کوچک و همگن کوشش­های بازاریابی خود را بر روی آن معطوف ساخت .

در این شرایط تغییر نیازها و ترجیحات مشتریان و تنوع روز افزون آن، سازمان­ها را وادار به کوچک و کوچکتر نمودن میزان بخش­بندی­ها نمود به طوری که متعاقباً بازاریابی رابطه­ای شکل یافت. بازاریابی رابطه­ای حد اعلای بخش­بندی بازار است. در رویکرد بازارها تا سطح هر مشتری به بازارهای خردتری تقسیم می­گردند.مبنای بازاریابی رابطه­ای تفاوت نیازها، ترجیحات و رفتارهای خرید مشتریان با یکدیگر است. لذا با شناسایی انگیزه­های مشتری و سودآوری مشتری، سازمان­ها می­توانند به گونه­ای دست­آوردهای خود را ارائه دهند که سود ناشی از مشتریان حداکثر گردد.

تعریف بازاریابی رابطه ­ای

این واژه مفهوم رسماً توسط لئونارد بری  در سال 1983معرفی شد که آنرا بعنوان جذب ، نگهداری و افزایش روابط مشتری تعریف نمود ؛اگر چه تعاریف از لحاظ گستردگی و میزان اهمیت بسیار متنوعند ، ولی بیشتر تعاریف بازاریابی رابطه مند در ادبیات معانی مشابهی دارند . شث و پارواتیار  بیان می کنند که بازاریابی رابطه مند ، فهم ، توضیح و مدیریت یک ارتباط تجاری همکارانه بین تهیه کننده و مصرف کننده است . گامسون  بازاریابی رابطه­مند را بعنوان یک رویه بازاریابی بر پایه روابط ، تعاملات  و شبکه ها  معرفی می کند . همچنین از دیدگاه کاتلر ، بازاریابی رابطه­ای عبارت از ایجاد، حفظ و مدیریت رابطه قوی با مشتریان و سایر گروه های ذی نفع می باشد .

کرام   ، بازاریابی رابطه ­ای را بعنوان کاربرد پایدار به روز نمودن  دانش و آگاهی از مشتریان شخصی ، برای طراحی محصول و خدمت ، که باعث ایجاد ارتباط تعاملی به واسطه توسعه رابطه مستمردر بلندمدت می­شود که برای طرفین سودمند می­باشد. در موارد عمومی­تر ، تعریف گرونروس از دیدگاه رابطه­مدار بازاریابی (بازاریابی رابطه ­ای) می تواند یک تعریف کلی ارائه دهد بطوریکه هدف بازاریابی عبارتست از ایجاد ، حفظ و تقویت روابط با مشتری، به گونه ای که اهداف هر دو طرف درگیر در معامله از طریق مبادلات متقابل و تامین تعهدات تحقق یابد. گرونروس تعیین نمود که روابط مشتریان سنگ بنای بازاریابی  می­باشد، بخصوص در جاییکه اهداف طرفین درگیر در معامله به واسطه مبادلات مستمر و توسط ساخت و توسعه روابط برآورده می­شود .

بر اساس بیشتر تعاریف ارائه شده از صاحبنظران یک نظر کلی وجود دارد مبنی بر اینکه بازاریابی رابطه­مند به ایجاد روابط بلند­مدت و متقابل با افراد و سازمانها وگروه های ذینفع اشاره می­کند و اساس آن برقراری ارتباطات مطلوب و مؤثر به منظور حفظ و نگهداری آنها می­باشد و در بین گروه های ذی نفع، مشتری مهمترین بوده و بازاریابی رابطه­مند مشتری را به دیده یک دارایی که هرگز مستهلک نمی­شود می­نگرد. بازاریابی رابطه­مند می­خواهد چنان روابطی با مشتریان بازار هدف ایجاد کند که مجدداً در آینده از او خرید کنند و دیگران را نیز به این کار ترغیب نمایند و هدف اساسی این است که مشتریان بیشتری را حفظ کرده و مشتریان کمتری را از دست بدهند .

بازاریابی رابطه­ای مفهومی است که در موضوعات بازاریابی خدمات و بازاریابی صنعتی ریشه دارد.در بازاریابی تأکید فراوانی بر جذب مشتریان جدید وجود دارد. اما سازمان­هایی که به خوبی اداره می شوند، سخت تلاش می­کنند تا مشتریان موجود خود را حفظ کرده، سطح مصارف آنها را بالا ببرند.

بازاریابی رابطه­ای شامل فعالیت­هایی است که در راستای توسعة ارتباطات طولانی مدت و مقرون به صرفه بین سازمان­ها و مشتریان آنها، به منظور ایجاد سود متقابل برای هر دو طرف انجام می­گیرد. سازمان­های خدماتی می­توانند از راهبردهای مختلفی برای حفظ و بالا بردن سطح روابط استفاده کنند. اساسی­ترین این راهبردها عبارتند از: رفتار منصفانه با مشتریان، افزایش عرضة مزایای اضافی خدمات و منحصر به فرد تلقی کردن هر مشتری که بیان ؛ مشتری پسندسازی انبوه   است .

لزوماً رابطه با تمام مشتریان موجود، ارزش حفظ کردن را ندارد. برخی از مشتریان با رویکردهای سازمان همخوانی ندارد. ممکن است تجزیه و تحلیل­های دقیق نشان دهد که بسیاری از روابط، دیگر برای سازمان سودمند نمی­باشند، زیرا هزینة حفظ این روابط بیش از درآمدی است که ایجاد می­کند. یک رابطة ارزشمند، رابطه­ای است که مشتری در آن ارزشی را به دست می­آورد؛ زیرا منافع دریافت شده از تحویل خدمات، به میزان قابل ملاحظه­ای از هزینه­های مربوط به کسب آن فراتر می­رود. رابطة ارزشمند برای یک سازمان رابطه­ای است که در آن، منافع خدمت به مشتری از منافع مالی فراتر می­رود، و منافع معنوی، اعم از کسب دانش و لذت از خدمت به مشتری را شامل می­شود .

اولیور  بیان می­دارد که ارتباطات و تعهد عمیق بین سازمان و مشتریان باعث خواهد شد تا مشتریان خریدهای تکراری انجام دهند و در آینده محصولات و خدمات شرکت را به محصولات و خدمات سازمان­های رقیب ترجیح دهند. خصوصیات زیر برای بازاریابی رابطه­ای بیان شده­اند: هر مشتری به عنوان یک شخص منحصر به فرد در نظر گرفته می­شود؛ تمرکز فعالیت­های سازمان بر روی حفظ مشتریان موجود است؛ مبادلات و مکالمات، مبنای عمل هستند؛ سازمان سعی دارد سودآوری خود را از طریق ارتباطات با مشتری تامین نماید .

بازاریابی رابطه­ای و بازاریابی سنتی

روش انجام عملیات بازاریابی تغییر کرده است چرا که زمینه­ای که بازاریابی در آن صورت می­گردد تغییر کرده است. منظور از زمینه، مواردی چون فاصله­ی فیزیکی، زمان، اقتصاد، قانون زداییها، انتظارات مشتری و فناوری اطلاعات نوین است. فهم ماهیت این تغییرات حائز اهمیت بسیاری است ،امروزه بسیاری فروشندگان مجدداً سعی در برقراری روابط با مشتریان فعلی و جدید خود دارند تا از طریق بسط روابط بلند مدت، وفاداری آنها را افزایش دهند.

برخی سازمان­ها بطور اثربخشی در این رقابت جدید وارد شده و با بکارگیری اصول بازاریابی رابطه­ای بطور استراتژیک، به موفقیت دست می­یابند. سازمان­ها بطور فزاینده­ای بر ایجاد، توسعه حفظ مبادله تمرکز نموده­اند که به آن بازاریابی رابطه­ای می­گویند و در برابر بازاریابی سنتی تمرکز بر ایجاد و انجام مبادله می­باشدو کمتر بر حفظ روابط تأکید می­شود .

با این همه باید در نظر داشت سازمان­ها عموماً از رویکردی تکثرگرا  در زمینة فعالیت­های بازاریابی خود استفاده می­کنند، یعنی بکارگیری توأم بازاریابی رابطه­ای و بازاریابی سنتی. برای نمونه، برودای و دیگران ،به مطالعات میدانی گسترده­ای در این زمینه پرداختند؛ نتایج حاصل از این مطالعات به هیچ وجه نشانگر یک پارادایم شیفت کامل در زمینة بازاریابی رابطه­ای نبود، در مقابل نتایج نشان می­داد که هنوز بسیاری از سازمان­ها به بازاریابی سنتی تمایل دارند و همراه با آن از درجات مختلفی از بازاریابی رابطه­ای بهره می­جویند. برودای و دیگران این معقوله را رویکرد تکثرگرای بازاریابی نامیده­اند.

مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی رابطه­ای

در متون بازاریابی، مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی رابطه­ای کاملاً به جای یکدیگر به کار می­روند اما تفاوت­هایی با یکدیگر دارند. تعاریف گوناگونی برای بازاریابی رابطه­ای وجود دارد؛ برای مثال، بری ،بازاریابی رابطه­ای را ایجاد، بهبود و حفظ ارتباطات با مشتری تعریف می­کند. هاکر،، نیز تعریف زیر را ارائه کرده است: اقدام پیشگامانة سازمان جهت ایجاد، بهبود و حفظ تعاملات سودمند با مشتریان منتخب  اخیراً با توجه به توسعة گستردة بازاریابی رابطه­ای و توجه به آن از دیدگاه جامع مدیریتی، می­توان تعریف جامع زیر را ارائه کرد:

تعاریف متعددی نیز برای مدیریت ارتباط با مشتری وجود دارد؛ سین و دیگران تعریف زیر را ارائه کرده­اند: یک استراتژی جامع و فرایندی که سازمان را قادر به شناسایی، جذب، حفظ و پرورش مشتریان سودآور از طریق ایجاد و حفظ روابط بلند مدت می­سازد. اما یکی از بهترین این تعاریف تعریف کاتلر و آمسترانگ  میباشد: فرایند کلی ایجاد و حفظ ارتباطات سودمند با مشتری به وسیلة ارائة ارزش­های مورد نظر مشتریان کلیدی و جلب رضایت آنها.

اگرچه تعاریف فوق تا حدودی با هم تفاوت دارند، اما همة این تعاریف نشان می­دهد که هستة مرکزی دیدگاه­های مربوط به مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی رابطه­ای حول محور تمرکز بر روابط فردی خریدار؛ فروشنده می­باشد، که این ارتباطات دو ویژگی اساسی دارد:

اولاً نوع روابط بلندمدت می­باشد و ثانیاً هر دو طرف از این رابطه سود می­برند، به طور خلاصه، از دیدگاه سازمان مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری و همین طور بازاریابی رابطه­ای یک ارزش یا فرهنگ سازمانی است که روابط خریدار؛ فروشنده را در مرکز تفکرات استراتژیک وعملیاتی سازمان قرار می­دهد.

در بازاریابی رابطه­ای، مدیران تأکید بیشتری بر روابط، شبکه­ها و مراودات خود در سه حیطة کارکنان، تأمین­کنندگان مواد اولیه و مشتریان دارند. تمرکز بر کارکنان و گسترش روابط با آنها معقولة نسبتاً جدیدی است که تحت عنوان بازاریابی داخلی مطرح می­شود. ایجاد، گسترش و حفظ روابط با تأمین­کنندگان نیز تحت عنوان مدیریت ارتباطات با تأمین­کنندگان مطرح است. سرانجام مدیریت ارتباط با مشتری، بخش دیگری از بازاریابی رابطه­ای است که روابط با مشتریان را اداره می­کند .علی­رغم ویژگی­های عمومی فوق و شباهت­های ذکر شده، مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی رابطه­ای چند تفاوت اساسی با یکدیگر دارند:

  • بازاریابی رابطه­ای بیشتر ماهیت استراتژیک دارد، در حالی که مدیریت ارتباط با مشتری بیشتر فرایندی تاکتیکی و اجرایی است.
  • بازاریابی رابطه­ای بیشتر فرایندی احساسی و رفتاری است و بر همدلی، تأتیر متقابل و اعتماد تکیه دارد، در حالی که مدیریت ارتباط با مشتری فی­نفسه یک فعالیت مدیریتی است و بر این مسأله تأکید دارد که چگونه مدیران می­توانند کوشش­های واقعی در جهت ایجاد، حفظ و بهبود روابط با مشتریان را انجام دهند.
  • بازاریابی رابطه­ای نه تنها بر روابط خریدار- فروشنده تأکید دارد بلکه شامل روابط با سایر گروه­های ذی­نفع مانند سهام­داران، عرضه­کنندگان، مشتریان، کارکنان و حتی حکومت نیز می­شود، در حالیکه مدیریت ارتباط با مشتری با مشتریان کلیدی تأکید دارد.

 دلایل گرایش به بازاریابی رابطه­ای

رقابت بر سر مشتریان بسیار شدید است. تنها بر اساس دیدگاه اقتصادی صرف، سازمان­ها آموخته­اند که حفظ یک مشتری از یافتن یک مشتری جدید بسیار دشوارتر است. آمارها غالباً نتایج زیر را در بر دارند:

  • بر اساس قانون پارتو، 80% منافع سازمان از 20% مشتریان بدست می­آید.
  • در بازارهای صنعتی برای فروش محصول به یک مشتری جدید بطور متوسط 8 تا 10 برخورد فیزیکی لازم است، اما در مورد مشتریان موجود تنها 2 تا 3 برخورد کافی است.
  • جذب یک مشتری جدید حداقل به 5 تا 10 برابر گرانتر از فروش تکراری یک محصول به یک مشتری موجود است.
  • یک مشتری ناراضی حداقل به 8_10 نفر پیرامون تجربة منفی بدست آمده اطلاع­رسانی می­کند.
  • 5% افزایش در حفظ مشتریان برابر است با 25% یا بیشتر افزایش در سودآوری سازمان.

در گذشته مهم­ترین راه جذب مشتریان جدید اطلاع رسانی از طریق رسانه­های جمعی بوده است. این رویکرد تبلیغاتی شلیکی پراکنده بوده که می­تواند به بسیاری برسد، از مشتریان فعلی گرفته تا افرادی که هرگز مشتری سازمان نخواهند گردید. برای مثال، نرخ پاسخ به یک نامه­نگاری عموماً تنها 2% بوده است، بنابراین ارسال یک میلیون نامه تبلیغاتی تنها 20 هزار پاسخ را به همراه داشته است .

ریچهلد،در تحقیقات خود نشان داده است که 5% افزایش در توان حفظ مشتری، بین 35% تا 95% ارزش حیات مشتریان را افزایش می­دهد. این عبارت که حفظ مشتری از ایجاد روابط جدید سودمندتر است بویژه در زمینه­های اینترنتی کاملاً صحیح است. در یکی از مطالعاتی که توسط گروه مشاوران بوستون صورت گرفت هزینه­های بازاریابی در محیط اینترنتی برای مشتریان موجود حدود 6.8 دلار است در حالی که این رقم برای به دست آوردن مشتریان جدید حدود 34 دلار تخمین زده شده است. استراتژی بازاریابی رابطه­ای می­تواند مشتریان جدید ایجاد و فراتر از آن موجب حفظ و بهبود در روابط با مشتریان موجود گردد .

 ابعاد بازاریابی رابطه­ای

  • اعتماد: اولین بنیان بازاریابی رابطه­ای اعتماد است. اعتماد یک جزء کلیدی رابطه تجاری است. اعتماد یک متغیر مرکزی در مراودات بلندمدت است. از نگاه مورگان و هانت موفقیت در بازاریابی رابطه­ای مستلزم وجود اعتماد و تعهد در رابطه است، آنان معتقدند شکلگیری اعتماد در رابطه متضمن داشتن سطحی از اطمینان به راستی قول و وعده­های طرف مقابل توسط هر یک از طرفین است. اعتماد بیشتر بین خریدار و فروشنده باعث ایجاد بهره­وری بیشتر و روابط بلندمدت­تر می­گردد. سین و همکاران نیز اعتماد را به عنوان اعتقاد یک طرف رابطه به قابل اتّکا بودن گفته­ها و تعهدات طرف دیگر تعریف می­کنند. آنان همچنین معتقدند که سطوح بالاتری از اعتماد میان خریدار و فروشنده احتمال استمرار رابطه را افزایش خواهد داد.اعتماد در تعدادي از پژوهش­ها به عنوان يكي از بنيانهاي مهم ايجاد رابطه در بازاريابي رابطه­اي عنوان شده است ،اعتماد را اينگونه تعريف ميكند ” تمايل به تكيه به يك شريك مبادله­اي كه به وي اطمينان داريد”.
  • تعهد: دومین بنیان در نظر گرفته شده برای بازاریابی رابطه­ای، تعهد است. تعهد به مفهوم تمایل پایدار هر یک از شرکای تجاری به حفظ روابط ارزشمند است. هنگامی تعهد به یک رابطه شکل خواهد گرفت که یکی از طرفین به اهمیت رابطه اعتقاد داشته باشد و برای تضمین حفظ یا ارتقاء رابطه حداکثر تلاش خود را کند .

تعهد يكي از متغيرهاي مهم براي درك قدرت بازاريابي است و همچنين يك ابزار سودمند براي اندازه­گيري احتمال وفاداري مشتري و پيش­بيني خريدهاي آتي مشتريان است.  چنين استدلال شده كه تعهد عامترين متغير وابسته است كه در تحقيقات مربوط به رابطه فروشنده و خريدار استفاده می شود . تعهد را تمايل هميشگي به حفظ رابطه ارزشمند تعريف نموده­اند.

  • ارتباطات: سومین متغیّر بازارایابی رابطه­ای ارتباطات است که به عنوان فرایند مبادله و تسهیم اطلاعات معتبر و به موقع به صورت رسمی یا غیر رسمی بین طرفین یک رابطه تعریف شده است. مفاهیم اصلی این تعریف بیشتر با تأکید بر صحّت، مربوط و مناسب بودن اطلاعات مبادله شده است تا اینکه حجم و تکرار اطلاعات مورد توجه باشد. سین و دیگران معتقدند ارتباطات، به ویژه ارتباطات به موقع از طریق کمک به حل و فصل اختلافات و همسو کردن ادراکات و انتظارات به ارتقاء به اعتماد بین طرفین در رابطه کمک خواهد کرد. ارتباط برای ساخت و حفظ رابطه مهم است و معمولاً ارتباط میان طرفهای رابطه ممکن در سطوح پایین رخ می­دهد؛ زیرا ارتباطات نیازمند زمان و کوشش است که طرفها ممکن است زمان و انگیزهای برای سرمایه­گذاری در آن نداشته باشند .
  • مدیریت تعارض: چهارمین بنیان در نظر گرفته شده برای بازاریابی رابطه­ای مدیریت تعارض است.

 دوایر و دیگران ؛معتقدند تعارض در روابط امری قابل پیش­بینی است و پیامدآن ادراکات نادرست طرفین رابطه از اهداف و نقش­هایشان در رابطه می­باشد اما مدیریت تعارض به توانایی برای حداقل کردن پیامدهای منفی و آشکار تعارض بالقوه اشاره دارد، البته قبل از آنکه به مشکلی بیانجامد. آندرسون و ویتز معتقدند تعارض در رابطه نشان از عدم تعهد اعضاء رابطه به رابطه است و همچنین افزایش تعارض در یک رابطه به کاهش اعتماد طرفین به یکدیگر و کاهش تمایل به ایجاد و حفظ رابطه بلندمدت منجر می­شود .

  • شایستگی: شایستگی یا خبرگی در ارائه خدمات به مشتریان به عنوان پنجمین بنیان بازاریابی رابطه­ای در نظر گرفته شده است. اسمیت و بارکلی شایستگی را ادراک هر یک از طرفین رابطه از میزان مهارت، توانایی و دانش مورد نیاز طرف مقابل برای عملکرد اثربخش، تعریف کرده­اند .

هانت و دیگران نیز شایستگی بنگاه را از عوامل مؤثر بر موفقیت استراتژی بازاریابی رابطه­ای معرفی کرده­اند. آنان برای بنگاه شایستگی­هایی از قبیل، شایستگی مرتبط با بازار، شایستگی مرتبط با مدیریت رابطه و شایستگی مرتبط با ائتلاف را در نظر گرفتند. آنان همچنین معتقدند از آنجاییکه تمامی روابط احتمالی میان بنگاه با مشتریانش سودمند نیست، بنگاه می­باید این توانایی را داشته باشد که تمامی روابط خود را با مشتریانش به خوبی مدیریت کند.

منبع

فرنیا،فاطمه(1393)، ارتباط بین بازاریابی رابطه ای و وفاداری مشتریان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت جهانگردی،دانشگاه شیخ بهایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0