انواع غرق شدن
غرق شدن مبتني بر چالش : بسياري از والدين به اين دليل از بازيهاي رايانهاي شكايت ميكنند كه فرزندان آنان آنقدر هنگام بازي در آن غرق مي شوند كه از ساير فعاليتها باز ميمانند. به نظر كودكان مهمترين تفاوت بين داستان يا فيلم با بازي آن است كه بازي يك موقعيت تعاملي است. بازي فرصتي براي تصميم گرفتن، عمل كردن و مشاهده اثر اين تصميم و عمل در محيط بازي است. از نظر برخي از آنان اين مهمترين جنبه غرق شدن در بازي است. اين نوع غرق شدن كه در بازي اهميت زيادي دارد و مبتني بر تعامل است، غرق شدن مبتني بر چالش است، اين غرق شدن وقتي به حداكثر خود ميرسد كه فرد تعادلي رضايت بخش بين مقتضيات بازي و تواناييهاي خود احساس كند. اين چالشها ممكن است در حيطه مهارتهاي حركتي يا ذهني ؛ مانند تفكر راهبردي يا حل منطقي مسايل باشد، اما غالباً هر دو حيطه در بازيها مهم هستند.
غرق شدن تصوري : بعدي از تجربه بازي كه در آن فرد جذب داستان ميشود يا با يك شخصيت داستان همانند سازي مي كند، غرق شدن تصوري است.دراين صورت بازيكن خيال خود را بكار مي گيردوبا شخصيتهاي داستان همانند مي شود وهم حسي مي كند.
غرق شدن حسي: در برخي از محيطهاي مجازي، فقط يك حس فرد به كار گرفته ميشود، مانند اغلب محافظهاي صفحه نمايش. در برخي محيطهاي مجازي از چند حس فرد استفاده ميشود، مانند اغلب شبيه سازيهاي آموزشي. اين نوع محيطها تجربه غرق شدن حسي بيشتري ايجاد مي كنند.
تجربه غرق شدن تصوري، بر خلاف غرق شدن حسي، حاصل جذب شدن در يك ماجراي جالب است. فيلم از اين دو نوع غرق شدن بهره مي گيرد اما غرق شدن مبتني بر چالش در بازيهاي رايانه اي نقش محوري دارد، زيرا بازي مستلزم مشاركت فعال است و بازيكن همواره با چالشهاي مختلف روبرو مي شود. از آنجا که اغلب بازیهای رایانه ای امروز هم از نظر دیداری-شنیداری و هم از نظر روایتگری غنی هستند، این سه نوع غرق شدن همپوشیهاي زیادی یافته اند.
حالتهای غرق شدن
اسميت و همكاران ، به انواع متفاوتي از حالتهاي غرق شدن اشاره كردهاند. متداولترين حالت غرق شدن كه هر روز با آن مواجه هستيم، چيزي است كه آن را واقعيت مي ناميم. اصطلاح واقعيت معاني فلسفي زيادي دارد اما در اينجا آن را به عنوان يك اصطلاح پايهاي و معيار در نظر ميگيريم تا غرق شدن را با آن مقايسه كنيم، یعني مشاهده از طريق تحريك حسي و عبور اين تحريكات از صافي ذهن و تبديل شدن آن به يك ادراك يا شناخت. در اينجا فرد از نظر جسمي و ذهني در واقعيت غرق شده است. در اين صورت، تصوير و تصوري كه در ذهن فرد است با آنچه در بيرون ذهن و عالم واقع است يكسان است. غرق شدن در واقعيت هست، هنگام خواب ديدن، تحريكات ذهني بدون تاثير تحريكات بيروني Yيا با حداقل تحريك بيروني دنيايي را خلق مي كنند. در خيالبافي گرچه تحريكات بيروني وجود دارند، اما اين تحريكها موجب ادراكها و شناختهاي معمول نمي شوند و فرد در دنياي ديگري شبيه خواب ديده ها غرق مي شود. وقتي فرد در حال خيالپردازي است، محيط اطرافش با محيط ذهني اش يكسان نيست. برخي از مردم حتي وقتي در تماس مستقيم با واقعيت هستند، خيالپردازي مي كنند. مثل كسي كه در صف منتظر است و كاملا از آنچه در اطرافش مي گذرد آگاه است، اما به اتفاقات گذشته و آرزوهاي آينده فكر مي كند. يك عامل مهم در تعيين سطح غرق شدن در خيالپردازي، سطح درگير شدن آزمودني با موقعيت جاري خويش است. هرچه آزمودني با واقعيت كمتر درگير شده باشد، در خيالهاي خود بيشتر غرق مي شود. البته هنگام خيالپردازي معمولا تحريكات محيط به اندازه كافي هستند و هشياري مغزي آن قدر بالاست كه فرد قادر است واقعيت را نيز در نظر داشته باشد.
يك محيط مجازي ممكن است يكي را در خود غرق كند و ديگري را غرق نكند و يك محيط مجازي مثلا يك فيلم بر پرده سينما يا برنامهاي روي صفحه رايانه را نشان ميدهد، كسي كه در سمت راست قرار دارد، در محيط مجازي غرق شده است مثلاً تماشاگر سينما يا كاربر رايانه اما در سمت چپ فرد در محيط مجازي غرق نشده است و صرفاً تصاويري روي پرده يا صفحه ميبيند ؛مانند منتقد و كارگردان سينمايي كه براي تحليل فيلم آن را مشاهده مي كند يا برنامه نويسي كه كيفيت برنامه را بررسي مي كند.همين موقعيت را در يك محيط مجازي مفهومي مثلا ؛يك داستان مكتوب نشان مي دهد. در اينجا نيز خواننده معمولي در داستان غرق مي شود اما منتقد ادبي گويي از بالا به آن مي نگرد و در آن غرق نشده است.
منبع
رضوی،سیدابولفضل(1391)، ارتباط وابستگی به اینترنت با گرایش به غرق وجذب شدن در محیط مجازی در کاربران اینترنتی ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی بیرجند
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید