انواع سازمان هاي يادگيرنده
سازمانهاي فهميده
قديمي ترين مدل هستند ومثالهايي از شركتهاي مشهور مي باشند، آنها سازمانهاي يادگيري تك حلقه اي يا انطباقي هستند كه مي توانند مدت زيادي را به صورت نسبتا با ثبات در بازار باقي بمانند . مك گيل وهمكارانش بيان مي كنند كه سازمانهاي فهميده مي توانند به مدت زيادي بدون نياز به يادگيري موفق باشند. مديران در اين سازمانها ميتوانند كنترل را به صورت پيش بيني شده اي رها كرده وسازمان را نسبت به تجربيات شخصي بازگذاشته واز اين طريق يادگيري واقعي مورد نياز را صورت دهند.
سازمانهاي ادراك كننده و متفكر
در محدوده اي ميانه از سـازمانهاي يادگيرنده طبقه بندي مي شوند. مدل يادگيري دوحلقه اي بخش بيشتري را در رويكرد اين نوع سازمانها به تغيير نسبت به نوع اول در برمي گيرد.
سازمان های يادگيرنده
در سازمانهاي يادگيرنده يادگيري دوحلقه اي و مولد حكمفرما بوده، خود تغييري و يادگيري براي تغيير قسمتي از ارزشهاي فرهنگي وساختار است به بيان مك گيل: كل رويكرد سازمان به تغيير يكي از مسايل قابل پذيرش ونرمال است . تغيير يك ورودي است كه منجر به يادگيري مي شود بوسيله مرور هر تغيير به عنوان يك فرضيه وبه منظور اثبات بررسي نتيجه هر تجربه، سازمان يادگيرنده ، اطمينان مي يابد كه تغيير باعث پيشرفت تجربيات مي شود وبنابراين يادگيري را ارتقاء مي بخشد .
انواع سازمان هاي يادگيرنده
سازمان های یادگیرنده | فهميده | ادراك كننده | متفكر( تفكر كننده) | يادگيرنده |
فلسفه | مخصوص يكي از بهترين روشها * قابل پيش بيني *كنترل شده *كارا | مختص به ارزشهاي فرهنگي قوي استراتژي بوده و عمل را هدايت ميكند.معتقد به نقش اسطوره اي است | نگاه شغلي به كليه مشكلات .(اگر چيزي كار نميكنه سريع درستش كن.) | آزمودن و افزايش و بهبود همه تجارب شغلي از جمله چگونه تجربه نماييم؟ |
اصول مديريت | حفظ كنترل از طريق نقش ها و قوانين كتابي | شفاف،رسا،تقويت كننده فرهنگ شركت (شركتي) | شناسايي و ايزوله كردن مشكلات، جمع آوري داده ها، اجراي راه حلها | تشويق تجارب،آزمودن ابزارها ،ارتقاي ساختاردگرانديشي، يادگيري با استفاده از مدل، يادگيري از ناكاميها |
نيروهاي مورد استفاده (كارمندان) | ازروسا پيروي مي كنند و هيچوقت نمي پرسند چرا. | استفاده از ارزشهاي تعاون براي كنترل رفتار | راه حلهاي برنامه ريزي شده پر جنب و جوش براي ايفا و بهره برداري | جمع آوري و استفاده از اطلاعات، دگر انديشي سازنده |
مشتريان | بايد باور داشته باشند كه شركت بهترين ها را ميداند. | معتقدند كه ارزشهاي شركت تجارب مثبتي را تضمين ميكند. | مشكلي كه قرار است حل شود آيا مورد ملاحظه قرار گرفته است؟ | بخشي از يك رابطه آموزش-يادگيري هستند با گفتمان مداوم و آزاد |
تغيير | بصورت رشد و تكامل و الزام هماوايي مناسب با بهترين مسير | تنها در حدود نقش اسطوره اي | برنامه هاي اجرا شده با محوريت مشكل-راه حل كه بنظر ميآيند. | بخش پيوسته فرآيند آزمون و تجربه (خطا) با فرض تجربه-تجربه |
نمونه هاي واقعي در جهان | والت ديسني-UPS ، Toys”R”Us Blockbuster Video,Avis, McDonald’s | بانك آمريكا، Digitalequipment, IBM,Apple, Johnson&Johnson, Procter and Gamble,Sears,GM | Foley’s Department Store | Home Depot, 3M,Soouthwest Airlines,Levi Strauss,Wal-Mart, سوني،هاينز،هوندا،موتورولا، باغ وحش سن ديگو. |
منبع
تابش فرد،علی(1393)،عوامل موثربریادگیری سازمانی کارکنان سازمان ناجا،پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته فرماندهی ومدیریت انتظامی،دانشگاه علوم انتظامی بندرعباس
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید