اصول کلی رفتار درمانی اختلالات رفتاری
اختلالات رفتاری در اکثر مواقع حاصل یادگیری نامناسب، نادرست یا معیوب است بنایراین برای درمان آن باید نشانه ها یا علائم رفتار نامناسب یا نادرست حذف گردد و بجای آن رفتار جدی که مناسبتر و موثرتر است، جایگزین شود . اختلالات رفتاری به عنوان انحراف کمی فاحش یا افراط و تفریط در رفتاری خاص از رفتارهای هنجار مربوط تلقی می شود لذا برنامه درمانی بایستی در پی افزایش بروز رفتار مناسب و نیز کاهش رفتاری که از نظر مداومت، تکراری، زمان و مکان وقوع، نا مناسب است باشد. اختلالات رفتاری به دلیل نامناسب بودن شرایط محیط اجتماعی و تقویت نشانه های اختلال، توسط محیط بوجود می آید. لذا همین محیط اجتماعی می تواند موجب تغییر در رفتارو نیز حفظ آن باشد. اختلال رفتاری ویژه یا به طور کلی هر رفتاری اگر تقویت مثبت شود چون واکنش ارگانیزم با نتیجه رضایت بخش همراه بوده تداوم می یابد و تکرار می شود در حالی اگر تقویت منفی صورت گیرد چون واکنش ارگانیزم با احساس درد، رنج ، نارضایی همراه می باشدآن رفتارکاهش و یا خاموش می گردد.
رابطه میزان شیوع کلی اختلالات رفتاری با عوامل جمعیت شناختی
شغل پدر:بالاترین میزان شیوع اختلالات رفتاری مربوط به کودکانی بود که پدران آنان بیکار وکمترین میزان مربوط به کودکانی بود که پدران آنان کارمندبودند .
شغل مادر: بالاترین میزان شیوع اختلالات رفتاری مربوط به کودکانی بود که مادران آنها خانه دار یا کارگر و کمترین میزان مربوط به کودکانی بود که مادران آنان کارمند بودند .
در آمد پدر: میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکانی که پدر آنان بدون درآمد بودند از آنهایی که پدرانشان درآمد بالایی داشتند بیشتر بود. میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکانی که مادران آنان هیچ درآمدی نداشتند , خانه دار ، بودند بیشتر بود و در کودکانی که مادران آنها درآمد بالاتر از 100 هزار تومان داشتند هیچ گونه اختلالای مشاهده نشد .
تحصیلات پدر و مادر: هر چه سطح تحصیلات پدر و مادر بالاتر رفته ، میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکان آنان کاهش داشته .
سن پدر و مادر: بین سن پدر ومادر و میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکان رابطه معنی داری حاصل نشد .
رتبه تولد: بین رتبه تولد و میزان شیوع اختلالات رفتاری تفاوت معنی دار به دست نیامده .
بعد خانوار: هرچه تعداد فرزندان بیشتر شده احتمال افزایش اختلالات رفتاری نیز افزایش داشته.
بیماری روانی و یا بیماری جسمی مزمن خانواده : در این پژوهش بین وجود بیماری روانی و یا جسمی مزمن در یک یا چند عضو خانواده با میزان شیوع اختلالات رفتاری در کودکان رابطه معنی داری به دست آمده .
وضعیت مسکن: بین وضعیت مسکن و نوع : ویلایی یا آپارتمانی , اختلالات رفتاری کودکان رابطه معنی داری حاصل نشد .
منبع
حاکمی،نازنین(1394)، رابطه طلاق عاطفی والدین با اختلال های رفتاری-هیجانی دختران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید