اصول و معیارهاي انتخاب محتوا

اصول و معیارهایی که (الف-لوي) در زمینه ي انتخاب محتوا، پیشنهاد می کند، شامل موارد زیر است:

  1. پایه اي براي آموزش مداوم.
  2. ارتباط محتوا با مسائل روز.
  3. توجه برنامه ي درسی و محتوا به میراث فرهنگی جامعه از طریق آموزش آن.
  4. مکان فرصت مناسب براي فعالیت هاي یادگیري چندگانه.

سایراصول ومعیارهاي انتخاب محتوا که محقق بیشتر در جهت تطبیق محتوا با این موارد است، شامل موارد زیر می باشند:

اصل اهمیت: منظورازملاك اهمیت،آن نوع از محتوا ست که نسبت به سایر موضوعات و مباحث در ارتباط با موضوع واحد،رجحان و برتري دارد. محتوایی که انتخاب می گردد، بایستی داراي درجه ي بالایی از اهمیت باشد. ازآنجایی که مفاهیم، اصول وتعمیم هاي اساسی به منظور تحقق اهداف برنامه ي درسی در محتوا طرح می شوند، لذا باید در انتخاب و ارائه ي آن نهایت دقت به عمل آید. البته در مورد اهمیت داشتن و یا نداشتن محتوایی خاص، توافق واحدي وجود ندارد؛ به عنوان نمونه، درنظرطرفداران رویکرد موضوع محور، میزان دانشی که به یادگیرندگان منتقل می شود، ملاك اصلی اهمیت محتوامی باشد. در مقابل هم طرفداران رویکرد دانش آموز محور، معتقدندکه هر قدر محتوا، تجربیات معناداري براي دانش آموزان فراهم کند به همان اندازه مهمتر و اساسی تراست.

اصل اعتبار: امروزه پیشرفت در عرصه هاي علمی به حدي سریع وچشمگیراست که دانش به دست آمده تا بخواهد به مرحله ي اجرا برسد و به صورت محتواي درسی درآید، ارزش و اعتبار واقعی خود را از دست خواهد داد. بنابراین براي معتبرساختن محتوا، نباید مطالبی که صحت آنها اثبات نشده و یا از اعتبار افتاده، در محتوا گنجانده شوند. به عبارتی دیگر، محتواي کتب درسی باید در میان جدیدترین و معتبرترین منابع انتخاب گردد و براساس شرایط، تغییرات و نیازهاي روز انتخاب گردد. نکته ي دیگر دراین باره این که،توجه به رعایت اصل اعتبار در محتواي برنامه هاي درسی،به ویژه در این عصرانفجار اطلاعات،که دانش و اطلاعات به سرعت رو به افزایش است و به تبع آن موضوعات درسی مورد استفاده در مدارس هم به سرعت بی اعتبار می گردند، بسیار ضروري به نظر می رسد.

اصل علاقه: اصل علاقه به معناي توجه به نیازها و علائق دانش آموزان در انتخاب محتواي درسی می باشد. این معیار بیشتر مورد توجه کسانی قرار دارد که از رویکرد دانش آموز محور در برنامه ریزي استفاده می نمایند. مورد علاقه بودن محتواي آموزشی سبب می شود که دانش آموز با دست زدن به فعالیتهاي مورد علاقه ي خود یاد بگیرد و تغییر کنند.

توجه به انگیزه هاي دانش آموزان، کنجکاوي، عشق به کسب اطلاعات جدید، قابلیت و توانایی هاي آنان را تحریک می کند. تحریک این عوامل سبب افزایش علاقه به یادگیري مفاهیم درسی می شود. لذا رعایت اصل علاقه در محتواي درسی سبب تحریک کنجکاوي و نقطه ي شروع تفکر، درك مفاهیم و اصالت رأي در یادگیري می شود.همچنین در مورد اهمیت تناسب محتوا با علایق دانش آموزان باید افزودکه به اعتقاد کلاپارد، فعالیت همواره بر اثر وجود نیاز ظاهر می شود و چیزي می تواند محرك فعالیت و موجب انگیزش باشد که در شرایط خاصی قرار گیرد که به آن شرایط و حالت خاص ، رغبت یا علاقه مندي می گویند.

اصل سودمندي: ذیرش سودمندي در مورد یک محتوا، به دیدگاه فلسفی و رویکرد برنامه ریزي درسی که برنامه ریزان به آن تعلق دارند، بستگی دارد.ملاك سودمندي در برنامه درسی موضوع محور،به میزان موفقیت برنامه درسی در انتقال دانش واطلاعاتی است که در شغل آینده و فعالیت هاي دیگر بزرگسال مورد استفاده قرار می گیرد. به بیانی دیگر، منظور از سودمندي میزان دانش و اطلاعاتی است که به یادگیرندگان ارائه می شود تا آن را در زندگی آینده، به نحواحسن به کار گیرند. اما از نظر طرفداران رویکرد دانش آموز محور محتوایی که بتواند فرد را براي به دست آوردن یک درك درست و صحیح از هویت خود و کسب معنا در زندگی کمک کند، سودمندتر و مفیدتر است.

اصل قابلیت یادگیري: بر اساس این اصل، بایستی محتوایی انتخاب گردد که از هر جهت با ویژگی ها و خصوصیات یادگیرندگان متناسب باشد.به عنوان نمونه، اگر محتواي انتخاب شده براي یادگیرندگان در سن خاص و در مقطع تحصیلی خاصی متناسب نباشد، آن دسته از دانش آموزان نمی توانند آن موضوع را یاد بگیرند و به ناچار به حفظ طوطی وار روي می آورند بنابراین براي رفع این مشکل، بایستی به اصول روان شناسی یادگیري توجه شود. همچنین براساس این اصل، نباید محتواي مشکل و سنگین و محتوایی که با ساخت شناختی دانش آموزان سنخیتی ندارد، انتخاب گردد و به علاوه باید به مدت زمان یادگیري محتواي درسی توجه گردد.

لذا بر اساس لزوم به کارگیري از اصول روان شناسی یادگیري در قابل یادگیري ساختن محتوا، باید افزود که عامـــــل دیگري که  می تواند محتوا را قابل یادگیري سازد، معنا دار بودن آن است. منظور از یادگیري معنادار، یکپارچگی مطالب آموخته شده در شبکه ي شناختی یادگیرنده است. یعنی این که ذهن در صورتی قادر به بکارگیري مطالب در موقعیت هاي جدید است که آن مطالب با اطلاعاتی که از قبل در ساخت شناختی فرد وجود داشته، مرتبط شده باشد.نکته ي دیگر این که رعایت اصل قابلیت یادگیري نه تنها در مورد انتخاب محتوا، بلکه در سازماندهی محتوا نیزلازم است، بدین معنی که گاهی محتواي انتخاب شده به علت عدم تناسب با ویژگی ها و تجربیات یادگیرنده، نامناسب است و گاهی هم به علت سازماندهی نامناسب، محتوا قابلیت یادگیري مؤثر پیدا نخواهد کرد.

اصل انعطاف پذیري

در دنیاي پرتغییر امروزي، یک اصل و یا یک تحقیق علمی بیشتر از مدت کوتاهی دوام نمی آورد و بلافاصله تحقیقات جدیدتر به آن اضافه می گردند. از طرف دیگر هم وقایع غیر مترقبه ي دیگر نیز مانع از آن می شود تا ما بتوانیم آینده را به درستی پیش بینی کنیم و شرایط و امکانات موجود را بر حسب آن تنظیم نمائیم. بنابراین، نباید یک برنامه درسی خاص را براي چند سال متمادي اجرا نمود، بلکه باید  برنامه هاي درسی منعطف باشد. بر این اساس برنامه ریزان و مؤسسات آموزشی، بایستی قابلیت و امکان انعطاف را باهر گونه تغییري داشته باشند.

به بیانی دیگر،برنامه ریزان درسی و دست اندرکاران تعلیم وتربیت بایستی پذیراي هر گونه تغییري در تمام زمینه ها باشند. به عنوان مثال ممکن است تعطیلی هاي پیش بینی نشده، مدت زمان اجراي برنامه را با چالش مواجه کند. همچنین عواملی مانند تعداد کلاس ها، اندازه و حجم کلاس و کارکنان مدرسه نیز می توانند چنین نقشی در ایجاد بعضی محدودیت ها داشته باشند. پس می توان نتیجه گرفت که برنامه و محتوایی می تواند موفق باشد که همیشه پذیراي تغییرات باشد و بسیار انعطاف پذیر باشد.

منبع

ميکائيلي، علي(1393)، تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی و جغرافیا دوره اول متوسطه،پایان نامه کارشناسی ارشد، روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0