اشکال عمده اعتماد

اعتماد بنیادی

اعتماد بنیادی نگرشی است نسبت به خود و دنیای پیرامون ، که رفتار واعمال ما را متاثر می سازد و موجب تقویت تفکری می گردد که افراد وامور جهان قابل اعتماد هستند و بر استمرار وثبات آن صحه می گذارد . اریکسون معتقد است که اعتماد بنیادی در مراحل اولیه زندگی ، شیر خوارگی انسان شکل می گیرد . گیدنز در تبیین این موضوع ، معتقد است؛ که باید در این زمینه عوامل جامعه پذیری مورد بررسی قرار گیرند به اعتقاد او منشأء امنیت در افراد بالغ ، در همه زما­­ن­ها در تجربیات دوران کودکی نهفته است . افراد به طور طبیعی میزان بالایی از اعتماد را در اوایل زندگی دریافت می دارند و عامل این تلقیح برای اکثریت مردم مادر می باشد .

اعتماد تعمیم یافته

اعتماد عام یا تعمیم یافته را می توان داشتن حسن ظن نسبت به افراد جامعه جدای از تعلق آنها به گروه­های قومی و قبیله ای تعریف نمود. اعتماد تعمیم یافته ، تنها به افرادی که روابط رودررو دارند محدود نمی گردد ، بلکه مرزهای خانوادگی ، همسایگی ،قومی و محلی را در می نوردد و در سطح ملی گسترش می یابد . اعتماد تعمیم یافته پدیده نسبتاً جدیدیست که همراه با شکل گیری دولت­های مدرن یا دولت_ ملت مطرح میگردد . در جوامع سنتی نیاز چندانی به این نوع اعتماد نیست، زیرا اعتماد محدود به کسانی است که همدیگر را می شناسند. با انتقال جوامع از سنتی به صنعتی و مدرن ، در بنیادهای نظم ، همبستگی و اعتماد اجتماعی تغییراتی بوجود آورده است .

گیدنز ، همچنین از نوعی اعتماد انتزاعی سخن می گوید . به زعم وی در جوامع تحت تسلط نظام­های انتزاعی و فاصله گیری زمانی – مکانی ، اعتماد بسیار مهم است و نیاز به اعتماد ، با این فاصله گیری ارتباط دارد، اعتماد تعمیم یافته یا به قول گیدنز اعتماد انتزاعی محدود به زبان و مکان نبوده و فراتر از مرزهای محلی و منطقه ای گسترش می یابد . این نوع اعتماد در جوامع مدرن و صنعتی که نظامهای انتزاعی جای روابط رودررو را  می گیرد و روابط اجتماعی مرز مشخص و محدودی ندارد، مطرح می گردد.

اعتماد بین شخصی

اعتماد بین شخصی شکل دیگری از اعتماد است که در روابط چهره به چهره خود را نشان می دهد و در هر نوع شبکه ای که فرد در آن مشارکت دارد به کار می رود . این شکل از اعتماد ،موانع ارتباطی را بر طرف ساخته و بسیاری از تعاملات موثر را موجب می شود شخصی حوزه ای از تعالات میان دوستان ،خویشاوندان ،همکاران ، همسایگان و همچنین اعتماد میان رئیس و کارمند ، معلم و شاگرد ، پزشک و بیمار و …. را در بر می گیرد . بررسی دیدگاه های مختلف نشان می دهد که روابط اجتماعی در ایجاد اعتماد بین شخصی نقش اساسی ایفا می کند،اعتماد بین شخصی در روابط و تعاملات اجتماعی توسعه پیدا می کند وتقویت می شود.

نظریه پردازان مبادله، عموما میان دو نوع مبادله ، مبادله اقتصادی و مبادله اجتماعی تمیز قائل می شوند . به اعتقاد آنها مبادله اجتماعی زمینه مساعدی برای ایجاد اعتماد بین شخصی فراهم می کند . البته نظریه پردازان مذکور در مورد اینکه چرا مبادله اجتماعی زمینه ساز اعتماد بین شخصی است ، در حالیکه مبادله اقتصادی اینگونه نیست,اتفاق نظر ندارندصرفنظر از اختلاف­های موجود می توان استنباط کرد که علت اصلی این است که در مبادلات اجتماعی تعاملات اظهاری غالب است ودر مبادلات اقتصاری تعاملات ابزاری چیرگی دارد .

چلبی ، معتقد است که به لحاظ تحلیلی ، تعامل بالقوه دارای دو و جه است :

وجه ابزاری : که در آن تعامل برای کنشگر جنبه کاملا ابزاری دارد . در معنای محدود کلمه ، سنخ عالی چنین تعاملی ، نوعی مبادله سرد است و ماهیتا حسابگرانه ، خود خواهانه و فرد گرا است . این نوع روابط نسبتا ناپایدار،بالقوه زوال بخش رقابت آمیز،خصومت زا و تضاد آلودست، با توجه بویژگی تعاملات ابزاری مشخص است که آنها نمی توانند بستر مناسبی را برای اعتماد ایجاد کنندبر عکس بی اعتمادی را تقویت می کنند .

وجه اظهاری : بر خلاف رابطه ابزاری ، رابطه اظهاری فی نفسه هدف است . نوعا این گونه رابطه ، گرم و انتشاری است ، در رابطه اظهاری نوعی صمیمیت ، اعتماد و تعهد وجود دارد . در این رابطه کنشگران چه فردی و چه جمعی ، رفاه حال یکدیگر را در نظر می گیرند . تعلق عاطفی و معاشرت پذیری اساس این نوع رابطه را تشکیل می دهد . مکانیسم غالب برای فعال سازی است . روابط و تداوم آن در وهله اول فعال کردن و تعهد ودر مرحله بعد مجاب سازی است .روابط خویشاوندی ،دوستی ، همسایگی و انجمنی از مصادیق این نوع رابطه است. کیفیت و نوع روابط اجتماعی ، ابزاری یا اظهاری بودن و میزان و گستره روابط اجتماعی که تحت عنوان سرمایه اجتماعی از آن نام برده می شود . در ایجاد و تقویت اعتماد بین شخصی تاثیر بنیادی دارد . بطور کلی در روابط و مبادلات اجتماعی میان کنشگران ، احساسات مثبت ایجاد می شود .تولید و باز تولید احساسات مثبت در روابط میان کنشگران ، همبستگی اجتماعی ، روابط قوی عاطفی  ایجاد می کند . در چنین شرایطی کنشگران در کنار یکدیگر احساس امنیت می کنند و این مسئله تعهد بیشتر به رابطه را دنبال دارد ، درنتیجه اعتماد اجتماعی بین شخصی تقویت می شود و کنشگران در چنین شرایطی تنها به فکر منافع خودشان نیستند بلکه رفاه سایرین را نیز مورد توجه قرار می دهند .

منبع

حاتمی مازغی،محمدکریم(1392)،بررسی میزان اعتماد به مدیریت در بین آموزگاران مدارس ابتدایی ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0