ارتباط تصویرذهنی از فروشگاه و رفتار مشتری
درک اینکه چگونه تصویرذهنی بر انتخاب مشتری تاثیر میگذارد یک نکته واقعآ حیاتی است. باید ارتباط روشنی بین تصویرذهنی از فروشگاه و رفتار مشتری وجود داشته باشد. تصویرذهنی با روند خرید مرتبط است و میتواند تاثیر بسیار زیادی از تجربیات مشتریان بپذیرد.پترسون و کرین اظهار داشتند مشتریانی که تصور بهتری از فروشگاهی خاص دارند، بیشتر از آن دیدن میکنند. انجل وهمکارانش به این نتیجه رسیدند که تصویرذهنی از فروشگاه شامل مکان، نوع محصول، کیفیت، ویژگیهای فروشگاه، قیمت، تبلیغات، ارتقا، فروشندگان، خدمات، ماهیت مشتری، فضای فروشگاه و رضایت پس از خرید است.
گرنبویس ادعا کرد که باید بین تصویرذهنی از فروشگاه و تناوب خرید ارتباطی وجود داشته باشد. وی نشان داد که احساس بهتر مشتری نسبت به فروشگاهی خاص باعث خرید بیشتر از آن میشود. مارتینیو باور داشت عواملی که بر رفتار مشتری تأثیر دارند عبارتند از: قیمت، کیفیت، موقعیت فروشگاه، نوع محصولات، ساختار، نماد، تبلیغات و فروشندگان. نمایش پنجره عامل کلیدی برای مشتری است که محصولات را برای مصرف نهایی انتخاب میکند. تصور حاصل از این نمایش توالی خرید را در ذهن مشتری ایجاد میکند و 5 احساس را در مشتری تحریک میکند که عبارتند از: حضور، علاقه، تمایل، خاطره و عمل.
تاثیر ابعاد منتخب تصویرذهنی از فروشگاه بر خرده فروش
تصویرذهنی از فروشگاه مقدمهای بر عملکرد اقتصادی خردهفروشان به شمار میرود. فرض میشود تصویرذهنی از فروشگاه ترکیبی از مؤلفههای مختلف بازاریابی است. این تصور در ذهن مشتری برای هر خردهفروشی وجود دارد. ابعاد مختلف تصویرذهنی از فروشگاه، سطح بالای تصور از مشتری را به وجود میآورند. هارتمن و اسپیرو نشان دادند که خردهفروشان باید نحوه فعالیتهای بازاریابی شرکت را شناسایی نمایند. تصور خردهفروشان در ذهن مشتریان اساس برند خردهفروشی است.
ارزش ویژه خردهفروشي و ابعاد آن
ارزش ویژه خردهفروشی”تاثیر متفاوت آگاهی از فروشگاه بر واکنش مشتری برای فعالیتهای بازاریابی فروشگاه” تعریف میشود. واکنش مشتری بر پردازش آگاهی از فروشگاه توسط مشتری برای انجام ارزیابیهای قیاسی، ترجیحات، تمایلات رفتار اشاره دارد .طبق نظر پاپو و کوئستر، ارزش خرده فروش مفهومی چندبعدی است که در آگاهی از خردهفروش، کیفیت ارائه شده از سوی خرده فروشی و وفاداری به آن منعکس میشود. محققان دیگر ابعاد مشابهی را بیان میکنند. کیفیت ارائه شده از سوی خردهفروشی شامل کیفیت کالا و خدمات است. آگاهی از خردهفروشی، روابط خردهفروشی، کیفیت ارائه شده از سوی خردهفروشی باعث افزایش وفاداری به خرده فروشی میشود، زیرا وفاداری ارتباط مثبتی با سایر ابعاد دارد.
ابعاد تصویرذهنی از فروشگاه به عنوان مقدمات ارزش ویژه خرده فروشی
محققان نشان میدهند که تصویرذهنی از فروشگاه و ویژگیهای آن بر رفتار حمایت از فروشگاه تاثیر دارد. لسیگ روابط بین سنجش تصور و وفاداری از فروشگاه را بررسی نمود و دریافت که وفاداری را میتوان از اطلاعات مربوط به تصویرذهنی از فروشگاه پیش بینی نمود. اوسمن بیان کرد که تصور مشتری و مدیریت از فروشگاه تعیین کننده وفاداری به فروشگاه است. تانگ و تن دریافتند که ویژگیهای زیر بر ترجیح فروشگاهی خاص توسط مشتری تاثیر دارند: کالا، قابلیت دسترسی، شهرت، خدمات و فضای فروشگاه.
به علاوه برخی محققان ادعا کردهاند که رضایت مشتری واسطی بین تصویرذهنی از فروشگاه و وفاداری مشتری است. فعالیت بازاریابی تاثیر بالقوهای بر ارزش ویژه خردهفروشی دارد و ابعاد آن را توسعه میدهد. طبق نظر دیکارلو و همکارانش تعدادی مؤلفههای عملیاتی خردهفروشی هستند که بر ارزش ویژه خردهفروشی تاثیر دارند، از قبیل: قیمت، تنوع و جور بودن کالا و خدمات به مشتریان.
تصویرذهنی از فروشگاه برای خود فروشگاه و موقعیت رقابتی
اصولاً تصور از فروشگاه از چشم انداز مشتری بررسی شده است. با این وجود فروشگاهها تصوری از خود دارند که تعیین میکنند چگونه فروشگاه را برای مشتریان بهبود بخشند. فروشگاه ها به طور متوسط خدمات را بعدی مثبت برای شناساندن خود به رقبا میدانند و قیمت و پیشرفت را کمتر مهم میدانند. مدرک تجربی نشان میدهد شش بعد (قیمت، موقعیت، فضای داخلی فروشگاه، انتخاب، کیفیت خدمات و محصولات) بر درک فروشگاه از خود تاثیر دارد و سه نوع تصور به وجود می آورد: تصور مبتنی بر کیفیت محصول، قیمت و قابلیت دسترسی به فروشگاه. هیچ ارتباطی بین این انواع و متغیرهای منتخب فروشگاهی وجود ندارد. در نهایت دادهها تغییرات سیستماتیکی در طول زمان بر تصور از فروشگاه را نشان می دهند.
تاثیر برند بر تصویرذهنی از فروشگاه
نام و نشان تجاری (برند) شاخهای از بازاریابی است که در قرن نوزدهم با ورود محصولات بسته بندی شده به بازار، به وجود آمد. در این زمان، تولید محصولات به صورت انبوه نیازمند بازاریابی وسیع و گسترده بود و تولیدکنندگان برای نشان دادن تفاوت محصولات خود با محصولات محلی و متمایز کردن آنها اقدام به نامگذاری تجاری محصولات خود کردند و بدین ترتیب اولین نامهای تجاری بوجود آمدند. نام و نشان تجاری در حال حاظر یکی از مهمترین ابزارهای رقابتی محسوب میشود و شرکتها برای یافتن موقعیت بهتری در بازار، بخشبندی بازار و ایجاد تمایز سعی میکنند از طریق نام و نشان تجاری تصویرذهنی خاصی را در ذهن خریداران خود بوجود بیاورند.
امروزه اکثر شرکتهای تولیدی فعال در بازارهای رقابتی به تصویرذهنی مصرفکنندگانشان به طور ویژهای اهمیت میدهند. شرکتهایی که با بهره گیری از تحقیقات بازار گسترده موفق میشوند به جایگاه محصولشان در ذهن مصرفکنندگان پی ببرند، راهبردهای بهتری را طراحی کرده و در تعریف اهدافشان و رسیدن به آنها بسیار موفقتر از سایر شرکتها عمل میکنند. یکی از معمولترین روشهای ایجاد تصویرذهنی مطلوب در مشتریان ساخت نام و نشان تجاری است.
تصور درست از برند یکی از با ارزشترین داراییهای شرکت است. برخی ادعا میکنند که مشتریان تاثیر برند را به وجود میآورند و این تاثیرات بعدها بر تصمیمگیری انتخاب فروشگاه و رفتار خرید تاثیر خواهند داشت. به عبارت دیگر، تصور از برند بر تصور از فروشگاه تاثیرگذار است که به نوبه خود، بر پروسه تصمیمگیری مشتریان و رفتار آنها اثر میگذارد. پس تصور از برند و تصور از فروشگاه با یکدیگر ارتباط دارند.
تصویر یک نام تجاری، برداشتی است کلی از انچه مردم درباره یک محصول یا خدمت دارند و طبق نظر سرجیو زیمن، پنج عنصر در تصویرسازی بیشترین اهمیت را دارند که عبارتند از : تصویر علامت تجاری، تصویر محصول، تصویر تداعی کننده، تصویر استفاده کننده و تصویر استفاده که باید از آنها برای ساختن یک تصویر واحد و منسجم سود جست. به هر حال مشتریان تصویری از شرکت و محصول شما پیدا خواهند کرد اعم ازینکه آگاهانه برای افریدن آن اقدام کرده باشید یا ناآگاهانه و این تصویر بر تصمیمات آنها درباره خرید یا عدم خرید تاثیر میگذارد.
تصور از برند اغلب سر نخ اطلاعاتی برای خریداران است که بر استنباط کیفیت اجناس تاثیر دارد. دو سرنخ اطلاعاتی بر درک مشتری از فروشگاه تاثیرگذارند. اول، سطح آگاهی نسبت به برندها و دوم، وجود آگاهی کامل از وجود برندها. استنباط کیفیت محصولات بر اساس تصور از برند تاثیر مستقیم بر تصور از فروشگاه خواهد داشت و تصور از برند تاثیر قابل توجهی بر تصور از فروشگاه دارد. عوامل مؤثر بر تصویرذهنی از فروشگاه عبارتند از: مد روز بودن، خدمات و فضای فروشگاه.
تاثیر برنامه های اجتماعی بر تصویرذهنی از فروشگاه
ایجاد تصویرذهنی از فروشگاه عموماً مبتنی بر ارائه انواع مسئولیتهای فروشگاه میباشد. نتیجه بررسی روی 460 مشتری نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی فروشگاه (CSR) در شکلگیری تصویرذهنی از فروشگاه مؤثر است. به ویژه وقتی خردهفروشی عملکرد مثبتی در میان مشتریان کسب میکند. خرید مشتریان از چنین فروشگاههایی انگیزه بیشتری برای برنامههای CSR به وجود می آورد و افزایش این برنامهها به نوبه خود سطح رضایت و وفاداری را بالا میبرد .
تصور از فروشگاه بر حسب جنبههای گوناگون فروشگاه تعریف میشود، از جمله: موقعیت فروشگاه، محصولات، فضای فروشگاه، خدمات به مشتریان، قیمت، تبلیغات، برنامههای فروش. با این وجود، خردهفروشان باید هزینه، زمان و تلاش زیادی برای فعالیتهای مبتنی برCSR صرف کنند تا بر درک کلی مشتریان از فروشگاه و بالا بردن تصور آنها از فروشگاه تاثیر بگذارند. تحقیقات نشان میدهند که CSR نقش مهمی در شکلدهی “ارزیابی شرکت” توسط مشتریان دارد.
در کل دو مؤلفه “ارزیابی شرکت” را تشکیل می دهند: توانایی شرکت(CA) و مسئولیت های اجتماعی شرکت(CSR).CA مهارت شرکت در تولید و ارائه محصول یا خدمات است، در حالیکه CSR حمایت شرکت از موضوعات اجتماعی میباشد. با این وجود، ایجاد تصویر ذهنی از فروشگاه شامل CSR نمیشود و بر حسب CA تعریف میشود. مؤلفههای اصلی در جنبه CA تصویر ذهنی از فروشگاه شامل نوع و کیفیت محصولات، ظاهر فروشگاه، سطح خدمات به مشتریان و فعالیتهای بازاریابی فروشگاه میشود.
اخیراً تصویرذهنی از فروشگاه به عنوان ارزیابی فروشگاه به صورت یک برند، و انتخابهای موجود در فروشگاه و برندهای تولیدکنندگان ارائه شده در آن فروشگاه تعریف میشود. موقعیت فروشگاه، دسترسی آسان به آن و پارکینگ، محصولات مناسب، قیمت مناسب، خدمات درست از ویژگیهای بحرانی برای شکلگیری تصویرذهنی از فروشگاه به شمار میروند. مؤلفههای دیگر برای جنبه CA جهت ارزیابی شرکت فراتر از ویژگیهای فیزیکی هستند و شامل ویژگیهای روانی میباشند. این ویژگیها عبارتند از: احساس مشتری نسبت به فروشگاه، نمونههای اولیه از پرسنل فروشگاه و استنباط مشتری از تجربه فروشگاه. جیمز و همکارانش نشان میدهند که تصویر “مجموعهای از ویژگیهای مبتنی بر ارزیابی ویژگیهای مهم فروشگاه توسط مشتریان” است.
مارتنسون در تحقیق اخیرش نشان داد که ایجاد تصور از مشتری عمدتاً از طریق، درک مشتری از فروشگاه به عنوان یک برند توضیح داده میشود. با این حال، این تعاریف نمیتوانند نقش سیاستهای CSR در درک مشتری از فروشگاه را در نظر بگیرند. آرنولد و همکارانش از نظریه سازمانی استفاده میکنند و میگویند تصور مشتری از فروشگاه نه تنها بستگی به ویژگیهای فروشگاه، بلکه بستگی به نقش فروشگاه در محیط بزرگتر اجتماعی دارد. مشتریان به دنبال فروشگاههایی هستند که قیمت پایینی دارند و اجناسشان جور است و از هنجارهای اجتماعی حمایت میکنند. وقتی خردهفروشی، سازگارترین فروشگاه با هنجارهای اجتماعی شناخته میشود، دیگر قیمت، جوری جنس، خدمات و تبلیغات اهمیت چندانی پیدا نمیکنند. بنابراین اندازهگیری جامع تصور از مشتری باید شامل هر دو مؤلفه CA و CSR باشد.
تاثیر طراحی و چیدمان بر تصویرذهنی از فروشگاه
تجربه مشتری به طور قابل ملاحظهای از فضای فروشگاه تاثیر میپذیرد. فضاسازی (طراحی فضا) اصطلاحی است که برای توصیف هنر طراحی یک فروشگاه بکار میرود، طوری که احساسات مشتریان را برانگیزد. عوامل طراحی مؤلفههای محیطی فروشگاه هستند که بصریتر از عوامل محیطی میباشند. این مؤلفهها ماهیت زیبایی شناختی دارند، از جمله: معماری، رنگ، مواد و سبک. مؤلفههای عملیاتی فروشگاه عبارتند از: فضا و راحتی فروشگاه.
عوامل محیطی-طراحی و اجتماعی بر استنباط مثبت از کیفیت محصولات و خدمات تاثیر دارد و این امر به نوبه خود تاثیر مثبتی بر تصویرذهنی از فروشگاه میگذارد. طراحي فروشگاه باید به گونهاي باشد كه تردد مشتريان به آساني انجام پذيرد. راهروهاي اصلي باید به اندازه كافي وسيع باشند. چيدمان كالاها بايد به گونهاي باشد كه امكان دسترسي مشتري به تمامي اجناس فروشگاه ميسر باشد. كالاهاي مشابه از ماركهاي مختلف وجود داشته باشد. در سطح فروشگاه باید تابلوهاي راهنما و اطلاع رساني كالايي وجود داشته باشد.
ارزیابی سن و تصویرذهنی از فروشگاه
سن به ندرت به عنوان متغیر مستقل در ارزیابی تصویرذهنی از فروشگاه استفاده میشود. اغلب تحقیقات روی تصویرذهنی از فروشگاه یا تاثیر سن را کنترل میکنند یا سن را اصلاً تاثیر نمیدهند. سن بیولوژیکی، تغییر توانایی انسان است که منجر به تغییر سلولها و بافتها میشود و نیازهای نمایی مشتری را تغییر میدهد و در نتیجه باعث تغییر درک تصور مثبت از فروشگاه میشود.سن جامعشناسی، تغییر در روابط اجتماعی است که وضعیت اجتماعی در جامعه و نقشهای متفاوت در مراحل مختلف زندگی را تعریف میکند. مشتریان تصویرذهنی از فروشگاه را تابع نقشهای تغییر یافته خود در جامعه یا گروههای اجتماعی میدانند. سن روانشناسی، رشد پیوسته یا تغییر شناخت و شخصیت است. سن شناخت، میتواند بر ارزیابی فرد از تصور نسبت به فروشگاه تاثیر بگذارد.
منبع
عبدالهي، فاطمه(1394)، تاثير ترفيعات، محيط حاكم بر خرده فروشي، پايان نامه كارشناسي ارشد، مديريت اجرايي، دانشگاه پيام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید