مفهوم سرمایه اجتماعی چیست؟
اصطلاح سرمایه اجتماعی نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوبز، “مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی “بهکاررفته است که در آن او توضیح داده است که شبکههای اجتماعی فشرده در محدودههای حومهی قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان میدهند.
اگرچه درگذشته اقتصاددانان کلاسیک عوامل شکلگیری رشد اقتصادی را در سرمایه فیزیکی و نیروی کار جستوجو میکردند اما در دههی شصت میلادی نئوکلاسیکهایی چون شولتز و بیکر ایده سرمایه انسانی را که بهواسطهی آن اعضای جامعه از طریق بهرهگیری از آموزش میتوانند توانایی خود را تقویت کرده و افزایش توالی را تسهیل کنند، مطرح کردند و از سال 1980 به بعد مفهوم سرمایه اجتماعی توسط افرادی همچون جاکوب، لوری، کلمن، پاتنام و پرتز وارد ادبیات علوم اجتماعی بهخصوص جامعهشناسی شده و بسط و گسترش مییابد.
سرمایه اجتماعی متشکل از دو واژه سرمایه و اجتماعی است که هرکدام بر جنبه خاصی از این مفهوم تأکیددارند. اولی بر ماهیت سرمایهای و مولد بودن و دیگری بر ماهیت غیرشخصی آن، سرمایه اجتماعی به دلیل داشتن ابعاد و مؤلفههایی همچون ایجاد روابط گرم گسترش انسجام و همبستگی، بسط مشارکت اجتماعی، هویت جمعی، همدلی، روحیه جمعی، منافع مشترک، احترام متقابل و… شامل منابعی مثل اطلاعات، اندیشه، فرصت کسبوکار، قدرت نفوذ، اعتماد، همکاری و… است. این منابع از درون شبکههای کسبوکار در دسترس قرار میگیرند سرمایه اجتماعی را بهسادگی میتوان بهعنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند.
هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشد. واضح است که هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند، تقسیمپذیرند. یعنی میتوانند تنها میان گروه محدودی از مردم همان اجتماع مشترک باشند و نه در میان دیگران، درحالیکه سرمایه اجتماعی در همه جوامع وجود دارد اما میتواند به طرق مختلف توزیع گردد. بدیهی است که یکی از منابع حائز اهمیت سرمایه اجتماعی در سطح جهان خانواده است اما ساختار خانواده از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت میکند.
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی در زمینهها و اشکال گوناگونش بهعنوان یکی از کانونیترین مفاهیم، ظهور و بروز یافته است. هرچند شور و شوق زیادی در بین صاحبنظران و پژوهشگران مشابه چهارچوب مفهومی و ابزار تحلیلی ایجاد کرد. لیکن نگرشها و انتظارات گوناگونی را نیز دامن زده است. افزایش حجم قابلتوجه پژوهشها در این حوزه بیانگر اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی در حیطههای متفاوت اجتماعی است.
بهطورکلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعهای نشاندهنده به میزان اعتماد افراد به یکدیگر است. همچنین وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنشهای اجتماعی میشود. بهطوریکه در مواقع بحرانی میتوان برای حل مشکلات از سرمایه اجتماعی بهعنوان اصلیترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرایندهای موجود سود برد. ازاینرو شناسایی عوامل مؤثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت بسزایی دارد.
تعدادی از عناصر اصلی که میتوان سرمایه اجتماعی را با آن مورداندازهگیری قرارداد عبارتاند از:
آگاهی به امور عمومی، سیاسی، اجتماعی، وجود انگیزه در افراد جامعه که در پی کسب این دسته از آگاهیهای برآیند، اعتماد عمومی به یکدیگر، اعتماد به نهادهای مردمی و دولتی، مشارکت غیررسمی همیارانه در فعالیتهای داوطلبانه در تشکلهای غیردولتی خیریهای مذهبی، اتحادیهها، انجمنهای صنفی و علمی و… درمجموع میتوان گفت که یکی از معیارهای اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی شکل و شیوه روابط اجتماعی افراد با یکدیگر و نحوه همزیستی آنها در جامعه موردمطالعه است. از دیگر معیارها میتوان به احساس مردم نسبت به حکومت و مردم اشاره کرد و نیز داشتن احساس خوشایند نسبت به امنیت، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و امیدواری نسبت به آینده از معیارهای مطرح محسوب میشود. اگر سرمایه اجتماعی را ارتباط و شبکههای اجتماعی که میتوانند اطمینان و حس همکاری را در میان افراد حاضر در شبکههای موردبحث ایجاد کنند. بدانیم، آنچه بیشازپیش اهمیت پیدا میکند نقش نهادهای جامعه مدنی در تشکیل این سرمایه است.
اگر ما مانند عنصری از یک سازمان مدنی بهصورت همیشگی همدیگر را ملاقات کنیم احساس مسئولیت نسبت به همدیگر در ما پیدا میشود و میتوانیم به همدیگر اعتماد کرده و در نهایت باهم همکاری کنیم. برای مثال اینکه احساس بیشتری در بین باشد لازم است که ما همدیگر را ملاقات کنیم و ارتباط مداوم باهم داشته باشیم. همچنین چیزی که بهطور جمعی میتوانیم به دست آوریم بهتنهایی نمیتوانیم. امروزه نقش سرمایه اجتماعی از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان و جوامع بسیار مهمتر است و شبکههای روابط جمعی و گروهی به رابطه میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها انسجام، میبخشند. در صورت عدم وجود سرمایه اجتماعی سایر سرمایهها اثربخشی خود را از دست میدهند و پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار میگردد .
قبل از سال 1916 هانی فان از دانشگاه ویرجینای غربی در مقالهای از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده کرده بود. اما برای نخستین بار جین جاکربر در اثر کلاسیک خود تحت عنوان «مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی» (1916) برای تأکید بر ارزش جمعی پیوندهای دوستانه غیررسمی در کلانشهرهای جدید از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده کرد. در دهه 1970 گلن لوری اقتصاددان، برای مشخص نمودن دلایل عدم دسترسی آمریکاییهای آفریقاییتبار به پیوندهای اجتماعی وسیع، بهمنزله یکی از موذیانهترین میراثهای بردهداری و بهطورکلی سرمایه اجتماعی به صورتهای گوناگونی مورداستفاده قرارگرفته است که درمجموع میتوان آنها را در سه دسته ذیل خلاصه نمود:
ریشهیابی مفهوم سرمایه اجتماعی
در تعریف سرمایه اجتماعی دو رویکرد اصلی وجود دارد. در یک رویکرد، سرمایه اجتماعی بر اساس کارکردهای آن تعریف میشود و در رویکرد دیگر سعی بر آن است سرمایه اجتماعی فینفسه (و بهطور ذاتی) تعریف شود. ازنظر جیمز کلمن سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف میشود. ازنظر او سرمایه اجتماعی چیز واحدی نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند. همه آنها شامل جنبهای از یک ساخت اجتماعی هستند و کنشهای معین افرادی را که درون ساختار هستند تسهیل میکنند.به نظر پوتنام، سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکههاست که میتوانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند.
در مقابل فوکویا ما به این نوع تعریف انتقاد دارد و مدعی است که بسیاری از این تعاریف بهجای خود سرمایه اجتماعی، اشاره به تجلیات سرمایه اجتماعی (اعتماد شبکهها، جامعه مدنی و نظیر آنکه با سرمایه اجتماعی مرتبط هستند)، دارند. این موارد همگی پدیدههای ثانوی هستند که بهعنوان نتیجه سرمایه اجتماعی، نه بهعنوان عناصر تشکیلدهنده خود سرمایه اجتماعی مطرح میشوند. فوکویاما خود، سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرده است سرمایه اجتماعی را بهسادگی میتوان بهعنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشند.
شایعترین اشکال سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، سرمایههایی هستند که آلبرت هیرشمن آنها را منابع اخلاقی مینامد. یعنی منابعی که ذخیرهشان در حین استفاده بهجای کاهش، افزایش مییابد و در صورت عدم استفاده کاهش مییابند.هر چه دو نفر به هم اعتماد کنند اعتماد متقابلشان افزایش مییابد و برعکس، بسیار سخت است که بیاعتمادی عمیق از طریق تجربه از بین برود زیرا مردم را از مشارکت در انواع مناسب تجربه بازمیدارد و بدتر اینکه به بروز رفتاری منجر میشود که خود به افزایش بیاعتمادی کمک میکند. همینکه بیاعتمادی آغاز شد بهزودی فهمیدن اینکه آیا اصولاً موجه است یا نه، غیرممکن میشود، زیرا بیاعتمادی قابلیت خود توجیه گری دارد.
نورشا دو دلیل را برای این تقویت متقابل در جهت مثبت (فضیلت) و منفی (رذیلت) ذکر میکند. اول اینکه اغلب برای یک کارگزار منفرد، انطباق با قواعد موجود بازی از تلاش برای تغییر آنها آسانتر است دوم اینکه هماهنگی که توسعه بر مبنای یک خط سیر خاص قرار گرفت، یادگیری سازمانی، عادات فرهنگی و مدلهای ذهنی حوزه اجتماعی، این خط سیر خاص را تقویت میکند. بطوریکه همکاری یا فریبکاری ریشهدارتر میشود.
اکثر صاحبنظران سرمایه اجتماعی بر این عقیدهاند که مفهوم را با عباراتی متفاوت میتوان در دیدگاههای بنیانگذاران جامعهشناسی یعنی ماکس وبر وامیل دورکیم یافت. بهعبارتدیگر اینکه مشارکت فرد در امور جمعی به نتایج مثبتی برای خود او و جامعه میانجامد، از آغاز موردتوجه جامعه شناسان بوده است. به گفته پورتس، نوآوری این مفهوم در قرار دادن این اندیش هدر چهارچوب مفهومی سرمایه است. او همچنین یادآور میشود که این مفهومی میتواند در خدمت سیاستگذارانی قرار گیرد که در جستجوی راهحلهای غیراقتصادی برای حل مسائل اجتماعی هستند که هزینه کمتری در برداشته باشد.
اینک، مسلماً میباید در استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی موجود وجوه تفارق و تفاوت آن را از دیگر انواع سرمایه روشن ساخت. سرمایه فیزیکی را میتوان در زمین، ساختمان یا ابزار و لوازم تولید دید. سرمایه مالی داراییهایی است که افراد یا واحدهای حقوقی بهصورت پول یا سهام در اختیاردارند. سرمایه انسانی چیزی است که انسانها بهصورت دانش یا مهارت در اختیاردارند. سرمایه انسانی سرمایه ایست که در ارتباط خود با دیگران و در شبکه ارتباطی خود از آن برخوردار هستیم.
سرمایه اجتماعی، جمع منابع واقعی یا بالقوهای است که حاصل از شبکهای بادوام، از روابط کمابیش نهادینهشدهی آشنایی و شناخت متقابل یا بهبیاندیگر، با عضویت در یک گروه است. شبکهای که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار میکند و آنان را مستحق اعتبار میسازد. این روابط ممکن است فقط در حالت عملی در مبادلات مالی و یا نهادینی که آنان را در حفظ آن روابط کمک میکند وجود داشته باشد. روابط مذکور را همچنین میتوان با بهکارگیری یک اسم مشترک (نام خانوادگی، طبقه، طایفه، مدرسه و…) به لحاظ اجتماعی برقرار و تضمین کرد، و یا با مجموعه کاملی از اعمالی که بهطور همزمان برای فرم دادن برای کسانی طراحیشده باشد که در معرض آن روابط قرارگرفتهاند. در این مورد، آن موارد، کمابیش واقعاً از قوه به فعل درآمد. و لذا در مبادلات، حفظ و تقویت میشوند. نظر به اینکه اساس روابط موردبحث را مبادلات مادی و نمادین تشکیل میدهند که تأسیس و حفظ آن مستلزم بازشناسی همجواری است- تا حدودی هم به روابط عینی همجواری در فضای فیزیکی (جغرافیایی) یا حتی در فضای اقتصادی و اجتماعی هم تقلیل ناپذیرند.
بدینسان حجم سرمایه اجتماعی مورد تملک یک فرد بهاندازه شبکه پیوندهایی بستگی دارد که او میتواند به طرزی مؤثر بسیج کند، و مضافاً وابسته است به حجم سرمایه (اقتصادی، فرهنگی یا نمادین) در تصرف کسانی که وی با آنان مرتبط است. این بدین معنی است که سرمایه اجتماعی اگرچه به سرمایه اقتصادی و فرهنگی مورد تملک یک فرد، یا حتی مورد تملک کل مجموعه عواملی که وی با آنها مرتبط است، نسبتاً تقلیل ناپذیر است. بااینحال هرگز از حجم مفروض کاملاً مستقل نیست، چون مبادلات نهادینه ساختن شناخت متقابل، بازشناسی حداقلی از همگنی عین را پیشاپیش ایجاد میکند. مضافاً چون سرمایه اجتماعی اثری متکثر کننده بر سرمایهای که او به سهم خودش در تملک دارد اعمال میکند. وجود شبکهای از پیوندها موهبتی طبیعی و یا حتی اجتماعی نیست. که یکبار برای همیشه بهوسیله فلان عمل نهادینه کردن تشکیلشده باشند و در رابطه با گروه خانوادگی، به کمک شجرهی نسبت روابط خویشاوندی که خصلت بارز هر اجتماعی است به معرفی درآید.
این شبکه محصول تلاشی پایانناپذیر برای نهادینه کردن است، که آداب نهادش، نشانه لحظاتی اساسی است که در تولید و بازتولید روابط پایدار و سودمندی که قادر به تأمین منافع مادی یا نمادین هستند ضرورت دارند. بهبیاندیگر، این شبکه محصول راهبردهای سرمایهگذاری فردی، یا جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه، بهقصد یا بازتولید روابط اجتماعی است که در کوتاهمدت یا درازمدت مستقیماً قابلیت استفاده دارند، یعنی تبدیل روابط تصادفی به روابطی که بهطور همزمان لازم و اختیاریاند و حاصل تکالیف و تعهدات ماندگاری هستند که یا بهطور ذهنی احساس میشوند یا بهطور نهادی تضمین میشوند. این کار از طریق کیمیایی قداست انجام میگیرد که شاکلهای نمادین است که بهوسیله نهاد اجتماعی تولیدشده و از طریق مبادلهای قوامبخش و مبتنی بر آگاهی و شناخت متقابل به نحوی پایانی باز توالی میشود. بازتولید سرمایه اجتماعی اقدام بیوقفه برای جامعهپذیری را مسلم میسازد.
زنجیرهی پیوستهای که در آنها، شناخت، بهطور پایانناپذیر تصدیق و باز تصدیق میشود. این کار که متضمن وقت و انرژی است و لذا مستقیم و غیرمستقیم نیازمند صرف سرمایه اقتصادی نیز هست، سودی ندارد. بزرگتر بودن سرمایه اجتماعی حاصل از رابطهای مشخص وابسته به این است که شخص متقابل در این رابطه به فراوانی از موهبت این سرمایهی عمدتاً اجتماعی و گاهی فرهنگی و اقتصادی بهره دارد، بنابراین صاحبان یک سرمایه اجتماعی موروثی قادرند همه روابط جاری در زمان و مکان خود را به پیوندهای پایدار تبدیل کنند. آنان کسانی هستند که به خاطر سرمایه اجتماعیشان مردم دنبال آنان میگردند، کاملاً شهره و شناختهشدهاند و ارزش شناخته شدن رادارند.
هر گروه برای خود شکلهای – کمابیش نهادینهشده نمایندگی دارند که قادرش میسازد تا تمامیت سرمایه اجتماعی را که اساس موجودیت گروه است در دستان یک عامل واحد یا گروه کوچکی از عوامل متمرکز کند و این نماینده تامالاختیار را به نمایندگی کردن گروه، سخن گفتن و عمل کردن و غیره در آن بگمارد، و با کمک این سرمایه اجتماعی که به طرز جمعی تصاحبشده است قدرتی که با اندازهی توان جور درنمیآید اعمال کند. سازوکارهای نمایندگی قدرتمند و متمرکز، هنگامیکه خود گروه بزرگ است و اعضای ضعیف دارد – یکی از شروط تمرکز سرمایه اجتماعی است، اما این تمرکز بذرهای سوءاستفاده از سرمایه اجتماعی آنان را در خود حمل میکند. امکان این سوءاستفاده در این نکته کلمه میتواند توسط یک زیرگروه نمایندگی شود که با اعمال اقتدار از سوی کل گروه میپردازد.
درگذشته سرمایه اجتماعی یک شایستگی ضروری برای سازمانها محسوب نمیشد، اما در حال حاضر تغییرات پرشتاب محیطی، فناوری اطلاعات، نیازهای رو به رشد برای اطلاعات و آموزش، نیازهای ضروری برای نوآوری و خلاقیت، یادگیری و پیشرفت مداوم، تغییر بهسوی طراحی ساختار سازمانی مسطح و منعطف، ارتباط تنگاتنگ بین سازمان و شبکههای مشتریان، رهبران سازمانها را از پرداخت به سرمایه اجتماعی ناگزیر میکند. نخست اینکه سرمایه اجتماعی به این دلیل زیرمجموعه سرمایه انسانی نیست چراکه این سرمایه متعلق به گروههاست و نه به افراد، هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند، در صورتی معنیدارند که بیش از یک فرد در آن سهیم باشد. دوم، سرمایه اجتماعی با توجه به علم سیاست و علم اقتصاد لزوماً چیز خوبی نیست. در این علوم همکاری و همیاری برای تمام فعالیتهای اجتماعی خواه خوب یا بد، ضروری است.
سرمایه اجتماعی مفهوم نسبتاً جدیدی در علوم اجتماعی است و بهطور خلاصه به معنای هنجارها و شبکههایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی بهمنظور کسب سود متقابل را فراهم میکند؛ و با شیوههایی همچون سنجش سطح اعتماد اجتماعی و سطوح عضویت در انجمنهای مدنی رسمی و غیررسمی قابلاندازهگیری است. سرمایه اجتماعی مفهوم ترکیبی است که موجودی یا میزان این هنجارها و شبکهها را در یک جامعه و در یک مقطع زمانی خاص تشریح میکند. رابطه متقابل، رفتار غیر خودخواهانه و اعتماد، نمونههایی از این هنجارها هستند. همچنین شبکهها میتوانند رسمی و یا غیررسمی باشند. از این منظر سرمایه اجتماعی یکی از عناصر مهم قدرت جامعه مدنی یا ظرفیت جامعه برای مدیریت خویش از طریق فعالیتهای گروهی غیررسمی، داوطلبانه، غیردولتی و غیرانتفاعی است.
بانک جهانی در گزارشها و سمینارهای مختلف از سرمایه اجتماعی بهعنوان حلقه مفقوده توسعه، شاخص رشد و توسعه، چسب اجتماعی، مطلوبیت اقتصادی، مهارت اساسی زندگی امروزی، روحیه ملی و ویژگی اصلی جوامع و ملتها، ارتقاء دهنده انگیزه فردی به عرفهای هنجاری و نهادی و گروهی اشارهکرده است. سرمایه اجتماعی را بهمثابه نوعی روغن اجتماعی میداند که در مناسبات بین افراد ایفا میکند. یعنی در عین تسهیلکنندگی مناسبات، چسبندگی هم ایجاد میکند. به عبارتی هم چسب اجتماعی است هم روغن اجتماعی، یعنی زبریها و اصطحکاکهای افراد و واحدها را کم میکند و برخوردها و مناسبات را تسهیل میکند و درعینحال همچون یک چسب اجتماعی افراد را کنار هم و در یک محیط تعامل اجتماعی نگه میدارد.
منبع
سیفی، حدیثه(1393)، رابطه سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی، دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید