سلامت روانی وپیشرفت
سلامت سازماني، يکي از گوياترين و بديهيترين شاخص هاي اثربخشي سازماني است. در يک سازمان سالم مدير رفتاري کاملا دوستانه و حمايتگر با کارمندان خود دارد و در برنامه هاي خود داراي يگانگي است. کارمندان نيز تمايل بيشتري براي ماندن و کار کردن در سازمان دارند و بطور موثرتري کارها را انجام مي دهند. مايلز ، معتقد است سلامت سازماني به دوام و بقاي سازمان در محيط خود, سازگاري با آن و ارتقا و گسترش توانايي خود براي سازش بيشتر اشاره مي كند.
هرزبرگ ، عواملي چون طرز تلقي و برداشت كاركنان، شيوه اداره امور، خط مشيهاي سازمان، ماهيت و ميزان سرپرستي، امنيت كاري، شرايط كاري، مقام و منزلت، سطح حقوق و دستمزد، استقرار روابط متقابل دو جانبه، سرپرستان، همگنان و مرئوسان و زندگي شخصي كاركنان را براي تأمين و حفظ سلامت سازمان لازم دانسته است و معتقد است نبود اين عوامل ممكن است چنان كارمندان را دچار عدم رضايت سازد كه سازمان را ترك كرده و موجوديت آن را به مخاطره اندازند،و اما در آموزش و پرورش که به عنوان اساس و زيربناي توسعه فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي هر جامعه است، كه امروزه در اغلب كشورها به عنوان صنعت رشد قلمداد مي شود و بيشترين بودجه دولتي را پس از امور دفاعي به خود اختصاص مي دهد .
از آنجايي كه بخش قابل توجهي از فعاليت هاي آموزش و پرورش در مدارس صورت مي گيرد مدارس بعنوان يك نظام اجتماعي حساس و مهم، از جايگاه خاصي برخوردارند. مدارس در صورتي خواهند توانست وظيفه خطيري را كه به دوش آنهاست به نحو احسن انجام دهند كه سازمان هاي سالم و پويايي باشند. جو سازماني سالم و حمايتگر باعث اعتماد بيشتر افراد و روحيه بالاي آنان و بالطبع باعث افزايش كارايي معلمان مي شود كه افزايش كارايي معلمان به نوبه خود عامل مهمي در افزايش اثربخشي مدرسه محسوب مي شود. آموزش و پرورش رسمي، وسيله يا ساخت و كار ويژه تحقق هدف يا هدفهايي براي جامعه به طور كلي و يا بخشي از آن، محسوب مي شود . تحقق موفقيت آميز هدفها، از طريق اعمال مديريت اثربخش، مستلزم شناخت و فهم درست جوانب پيچيده و گوناگون سازمان هاي رسمي است.
مفهوم سلامت
سلامت به معني فقدان بيماري و نارساييدر يک ارگانيسم (موجود زنده) است. بروز يک بيماري جدي ممکن است به آسيب ديدگي جبران ناپذير ارگانيسم، يا حتي مرگ آن منجرشود. از سوي ديگرفارغ بودن از بيماري نيز بدان معنا نيست که ارگانيسم بهينه عمل کند زيرا که ارگانيسم ممکن است سالم بوده ولي به وظايف و کارکرد خويش عمل نکند. از اين رو در قلمروهاي پزشکي و بهداشت رواني، مفهوم سلامت کامل يا «سلامت مثبت» مورد توجه قرار گرفته است. در حالت سلامت مثبت، ارگانيسم ضمن انجام وظيفه، به رشد و شکوفايي خود ادامه مي دهد قريب به اين مفهوم،خوديابي يا تحقيق ذات است که در روان درماني و آموزش روان انساني بدان اشاره مي شود به زعم«مزلو» خوديابي، ميل رسيدن به آن را دارد. در حالت خوديابي يا تحقيق ذات، استعدادهاي بالقوه شخص شکوفا شده، فعاليت مي يابند.
مفهوم سازمان
سازمان، نوعي خاص از مفهوم کلي تر سيستم (نظام)، به ويژه سيستم باز است به عبارت ديگر، سازمان به عنوان يک سيستم باز از منظومه اي از عناصر تشکيل شده است.که با هم ارتباط و واکنش متقابل داشته، و کل واحدي را به وجود مي آورند.هر سازمان هدف يا هدف هاي ويژه هي دارد و ضمن حفظ خود و تحقق هدف هاي خود، با محيط بيروني سازگار مي شود و از اين رهگذر، وضعيت روابط متقابل بين اجزاي خود را حفظ مي کند. اين تعريف در مورد يک سازمان آموزشي نيز صادق است.
در سازمان آموزشي به عنوان يک سيستم باز ترتيبات سلسه مراتب در سازمان هاي سني ديده نمي شود،زيرا که اجزاء بعنوان اشخاص يا واحد هاي کار تلقي نمي شوند بلکه به عنوان اجزاي اجتماعي_رواني سيستم که اشخاص و گروهها راتحت تأثير قرار مي دهند،ملاحظه مي کردند. سازمان آموزشي درمحيطي واقع شده است که دروندراهايي را به صورت پول،کارکنان و کودکان از آن تحويلکه دروندراهايي را به صورت پول،کارکنان و کودکان از آن تحويلکه دروندراهايي را به صورت پول،کارکنان و کودکان از آن تحويل مي گيرند و بروندادهايي را برحسب تحقق اهداف، روحيه و انگيزه يادگيري دانش آموزان بدان تحويل مي دهد. نظام هاي پاداش و تنبيه و همچنين هنجارهاي حاکم بر شيوه ي تعامل هاي ميان شخصي درون نظام آموزشي، اجراي نقش ها يا عملکرد اعضاء را تنظيم مي کند .
مفهوم سلامت سازماني
سازمان سالم ،سازماني است که درباره خود و موقعيتي که در آن قرار گرفته است واقع بين باشد و قابليت انعطاف داشته، قادر باشدبراي مقابله با هر مشکلي بهترين منابع خود را بکار گيرد . برخي سلامت سازماني را به بهداشت رواني در محيط کار مترادف گرفته و سازمان سالم را سازماني مي دانند که بتوانند ميزان افسردگي، نا اميدي و نا رضايتي،کم تحرکي استرس و …کارکنان را به حداقل برساند.به عنوان مثال خانم نول(Newe) در کتاب سازمان سالم اظهار مي دارد که سلامت سازماني موضوعي کلي است که با زير مجموعه هاي زير ارتباط دارد:
- استرس(فشار رواني)
- بهداشت رواني
- اخلاق در سازمان
به تعبير حسام الدين، بيان عوامل سلامت محيط کار در پنج مورد طبقه بندي شده است:
- محيطي آکنده از اهميت و امنيتي براي اظهار نظر
- احساس شناخته شده و ارج گذاري به تخصص ها
- احساس پذيرفته شده و قبول نظرات بر جسته اصل فن
- مشاوره با صاحب نظران ومتخصصان
- به کار بستن نظرات در تصميم گيري وهدايت سازمان
منبع
میرزاجانی،سیده رضوان(1391)، رابطه سلامت سازماني مدارس با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان راهنمايي،پایان نامه کارشناسی ارشد ،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید