تعريف بهره وري

بهبود بهره وري مو ضوعي بوده كه از ابتداي تاريخ بشر و در كليه نظا مهاي اقتصادي وا ساسي مطرح بوده است. اما تحقيق در باره چگونگي افزايش بهر ه وري به طور سيستماتيك و در چار چوب مباحث علمي تخيلي از حدود 230 سال پيش به اين طرف به طور جدي مورد توجه انديشمندان قرار گرفته است.واژه بهره وري براي نخستين بار به وسيله فرانسوا كنه رياضيدان و اقتصادان طرفدار مكتب فيزيوكراسي به كار برده شد. كنه با طرح جدول اقتصادي اقتدار هر دولتي را منوط به افزايش بهره وري در بخش كشاورزي مي داند.

در سال 1883 فرانسوي ديگري به نام ليتره بهره وري را دانش و فن توليد تعريف كرد. با شروع دوره نهضت مديريت علمي در اوايل سالهاي 1900 فردريك وينسو تيلور و فرانك گيلبرت به منظور افزايش كارايي كارگران در باره تقسيم كار، بهبود روشها و تعيين زمان استاندارد مطا لعاتي را انجام دادند. كارايي به عنوان نسبتي از زمان واقعي انجام كار به زمان استاندارد از پيش تعيين شده تعريف شد. در سال 1950 سازمان همكاري اقتصادي اروپا به طور رسمي بهر ه وري را چنين تعريف كرد بهره وري حاصل كسري است كه از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر مقدار يا ارزش يكي از عوامل توليد بدست مي آيد. بدين لحاظ مي توان از بهره وري سرمايه، مواد اوليه و نيروي كار صحبت كرد.در اطلاعيه تشكيل مركز بهره وري ژاپن در سال 1955 در ارتباط با اهداف ناشي از بهبود بهره وري چنين بيان شده است:

حداكثر استفاده از منابع فيزيكي ، نيروي انساني  وساير عوامل به روشهاي علمي به طوري كه بهبود بهره وري به كاهش هزينه هاي توليد، گسترش بازار ها افزايش اشتغال و بالا  رفتن سطح زندگي همه آحاد ملت، منجر شود. از ديد مركز بهره وري ژاپن بهره وري يك اولويت و انتخاب ملي است كه منجر به افزايش رفاه اجتماعي و كاهش فقر مي گردد. مركز بهره وري ژاپن از زمان تاسيس در سال 1955 نهضت ملي افزايش بهره وري در اين كشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدايت نموده كه عبارتند از :افزايش اشتغال، همكاري بين نيروي كار و مديريت و توزيع عادلانه و برابر ثمره هاي بهبود بهره وري در ميان مديريت، نيروي كار و مصرف كنندگان.

در سال هاي 1974 و اواخر 1984 سومانث سه تعريف اساسي را در باره بهره وري در ارتباط با سازمانها يا شركتها به شرح زير ارئه داد:

  • بهره وري جزئي : نسبت ارزش و مقدار محصول به يك طبقه از نهاده را گويند.
  • بهره وري كلي عوامل توليد : نسبت خالص محصول بر مجموع نهاده هاي نيروي كار وسرمايه. معمولا به جاي خالص محصول ارزش افزوده و در مخرج كسر مجموع ارزشهاي نيروي كار و سرمايه را قرار مي دهند. اين معيار براي برخي از كالا هاي مصرفي نظير تلويزيون، ويدئو و كامپيوتر كه 65 موردهزينه توليد آنها را مواد مصرفي تشكيل مي دهد معيار مناسبي نمي باشد.
  • بهره وري كلي: نسبت كل ارزش محصول توليد شده به مجموع ارزش كليه نهاده هاي مصرفي است. اين شاخص تاثير مشترك و همزمان همه نهاده ها و منابع در ارتباط با ارزش محصول بدست آمده را اندازه گيري مي كند.
  • بهره وري چند عامل: در اين شاخص بجاي همه عوامل در مخرج كسر، ارزش تنها چند عامل از كليه عوامل توليد را قرار مي دهند.
  • شاخص بهره وري جامع كل: عبارتست از حاصلضرب شاخص بهره وري كل در شاخص عوامل غير قابل لمس. اين شاخص پيچيده ترين معيار بهره وري است كه مفهوم بهره وري را نسبت به آنچه رايج و متداول است وسعت مي بخشد و عوامل كيفي متناسب با نيازهاي مصرف كننده يا مرتبط با ديدگاه شركت از كيفيت محصول ، كيفيت فرايند تا زمانبندي توليد و سهم شركت را نيز در بر ميگيرد.

اين شاخص پيچيده ترين معيار بهره وري است كه مفهوم بهره وري را نسبت به آنچه رايج و متداول است وسعت مي بخشد و عوامل كيفي متناسب با نيازهاي مصرف كننده يا مرتبط با ديدگاه شركت از كيفيت محصول ، كيفيت فرايند تا زمانبندي توليد و سهم شركت را نيز در بر ميگيرد.تحقيقات نشان مي دهد كه حدود 80 درصد شاخص هايي كه به عنوان شاخص بهره وري براي ارزيابي عملكرد شركت خود به كار مي برند،غير استاندارد بوده وبه هيچيك از چهار شاخص بهره وري فوق ارتباط ندارد.

منبع    

مهری،نیکنام(1392)، تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اجرائی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0