تاریخچه رهبری

مطالعه رهبری به دوران ارسطو بازمی‌گردد.ارسطو فکر می‌کرد که افراد با خصوصیاتی متولد می‌شوند که آنها را رهبر می‌کند. از اواخر قرن هیجدهم تا حدود دهه 1930، تئوری­های رهبری برکنترل و تمرکز قدرت تأکید داشتند. هر چند نخستین پژوهش در باره رهبری در سال 1904منتشرشد، اما مهم­ترین حرکت­های این جنبش در طول جنگ جهانی اول به وقوع پیوست.به هر حال در طی60 سال گذشته بیش از 65سیستم طبقه­بندی مختلف، ابعاد رهبری را توسعه داده است.تئوری “انسان بزرگ” پیشنهاد می‌کند که رهبران، رهبر متولد می‌شوند. این دیدگاه بر اساس اعتقادات ارسطو بنا نهاده شده است. محبوبیت این مدل در دهه 1930 و 1940 کمرنگ شده و به ­عنوان تئوری خصوصیات رهبری ظاهر شده است.

دیدگاه خصوصیات رهبری پیشنهاد می‌کند که رهبری ترکیبی از ویژگی­های شخصیتی است که بعضی از افراد از آن برخوردارند.از اواخر دهه 1940، تئوری­های روانکاوی کشف کردند که افراد(با تمرکز فزاینده بر نقش گروه­ها و سازمان­ها) تحریک می‌شوند تا از یک رهبر خاص پیروی نمایند.این رویکرد رهبری را به عنوان عملکرد یا رفتار تعریف می‌کند. در این رویکرد رهبران فعالیت‌هایی را در خصوص تغییر در گروه انجام می‌دهند.پژوهش‌ها در دهه 1960 بر میزان نفوذ بر افراد در جهت تحقق اهداف مشترک تأکید داشت.بر این اساس رهبری را بر حسب روابط قدرت تعریف می‌کنند. از این نقطه نظر رهبران قدرت دارند تا از آن برای تغییر مؤثر دیگران استفاده کنند. بعضی صاحب­نظران رهبری را از لحاظ مهارت‌ها بیان می‌کنند. این دیدگاه بر توانمندسازی(دانشی و مهارتی) تأکید دارد تا امکان رهبری اثربخش ایجاد شود. در دهه 1970 دگرگونی در تئوری­های رهبری از روانشناسی اجتماعی به سوی رفتار سازمانی و علوم مدیریت صورت گرفته است.

مورخان، صاحب­نظران سیاسی و جامعه­شناسان از مدت­ها پیش اعتقاد داشتند که رهبری یک تبادل اجتماعی بین رهبر و پیروان است. بررسی وبر از رهبری فرمند، نمونه چنین مطالعاتی است. روانشناسان و اقتصاددانان از تقویت احتمالی حمایت کرده­اند(تقویت احتمالی به تشویق یا پاداش برای رفتار مطلوب اشاره دارد) که به­عنوان مفهوم اساسی در مطالعه رهبری در نظر گرفته می‌شود. هومانز (1961) رهبری را عمدتاً به عنوان یک رابطه تبادلی در نظر می‌گیرد. پژوهش‌هایی که به وسیله آلیو (2005) در خصوص رهبری انجام گرفته، حاکی از آن است که پاداش مشروط در اکثر شرایط و به‌طور معقول مؤثر است.

از دهه 1980 متون و نوشته‌های رهبری مفاهیمی‌ همچون ” انسان بزرگ، اجتماعی و رفتار سازمانی” لیکن با تغییر به سوی ساختارهایی مانند” نفوذ، تحولی، خدمت‌گزار  و جمعی” را مورد توجه قرار داده است. امروزه رهبری، کارکردی به عنوان یک موقعیت دائمی‌ بنظر می‌رسد. همچنین به­عنوان یک نقش خدمت‌گزاری موقتی که با ترغیب افراد، مسئولیت رهبری را برای تغییر موقعیت‌ها دارد. رهبر فردی است که توأماً نقش رهبر و پیرو را ایفا می‌نماید که بر پایه موقعیت‌ها، تمایلات و تخصص است..

اکثر گرایش­ها به رهبری خدمت‌گزار  از اواخر دهه 1970 می‌باشد. اصطلاح ” رهبری خدمت‌گزار ” را در سال 1970 رابرت گرین لیف در مقاله ای با عنوان” خدمت‌گزار  در نقش رهبر” ابداع کرد و نتیجه­ی نیم قرن تجربه و یافته‌های خود را در آن آورد و بعداً توسط افرادی مانند اسپیرز، پترسون، راسل، استون و دیگران بسط و توسعه داده شد. این سبک از رهبری، بیش از آن ­که قابل آزمایش باشد و جنبه نظری داشته باشد، فلسفی است و رویکرد بلند مدتی برای تغییر و تحول در زندگی و حیطه شغلی به شمار می‌آید.

منبع

نویدی، پرویز(1394)، بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی معنویت در محیط کار در میان کارکنان بانک کشاورزی استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0