الگوی معنایابی دروین

دروين ، نيز به توسعه الگویی بر پايه نياز كاربر پرداخت كه آن را ايجاد احساس ناميد. روش او بر رفتاري كه فرد در تجربه‌هاي روزانه خود با استفاده از تحليل طيف وسيعي از فعاليت‏هاي پيچيده بشري به انجام مي‌رساند، متمركز گرديده است .الگو دروين، رويكردي شناختي در جستجوي اطلاعات است. در اين الگو، اطلاعات چيزي است كه فرايندهاي داخلي شناختي در آن دخالت دارند. اما تفهيم فقط يك امر ذهني نيست بدین معنی که عواطف يا احساسات نيز بر پاسخ شناختي افراد به اطلاعات تأثير مي‌گذارند. روشن است، عواطف يا احساسات درفهم مفهوم نياز بسيار مؤثرند. بنابراین دروين، به‏طور خاص برجنبه‌هاي عاطفي فرايندهاي شناختي تأكيد نمي‌كند، اما اين موضوع را مي‌توان از رويكرد وي دريافت و به‏گونه‌اي كه الگو وي را پيچيده و غني مي‌سازد، به بسط آن پرداخت. اين الگو به نوعي بيانگر تلاش ذهني اطلاع‌جو براي پركردن شكاف موجود در ذهن خود مي‌باشد.در اين الگو، اهميت مصرف‌كننده اطلاعات مركزيت مي‌يابد و اطلاعات به هرآنچه فرد آگاهي‌بخش مي‌شمارد تبديل مي‌شود. الگو تفهيمي، اطلاعات را ذهني،‌ مبتني بر موقعيت، كلي‌گرا،‌ و شناختي مي‌بيند، اما اين الگو، بر فهميدن اطلاعات در زمينه‌هاي شخصي و چگونگي شكل‌گيري نيازهاي اطلاعاتي و راه‏هاي رفع اين نيازها تأكيد دارد. مصرف‌كننده اطلاعات نیز، نه‏تنها يك دريافت‌كننده منفعل اطلاعات از محيط خارج تلقي نمي‌شود، بلكه در مركز يك فرايند تغيير فعال و مداوم قرار دارد. در اين فرايند، اطلاعات موجب تغييرات ادراكي در كاربر شده‌ و اين تغييرات خود موجب دگرگوني در برداشت كاربر از اطلاعات مي‌شود.

در روش دروين، هنگام مطالعه نيازهاي اطلاعاتي از استعاره موقعيت ـ فاصله ‌ـ فايده استفاده مي‌شود. وي اظهار مي‌كند كه تمام نيازهاي اطلاعاتي، از انقطاع يا فاصله‌اي كه در دانش پديد مي‌آيد، ناشي مي‌شود. اين فاصله در يك موقعيت خاص به وجود مي‌آيد و افراد كوشش دارند با استفاده از تاكتيك‏هاي مختلف، اين فواصل را برطرف كنند. آنچه ايشان را به روي پل مي‌رساند «فوايد» يا «كمك‏ها» خوانده مي‌شود. دروين معتقد است حالت نظام‌مندي در رفتار افراد وجود دارد كه بايد آن را در خوي‏گرفتن با فرايندها يافت. نيازهاي افراد نظام‌مند بوده و عاري از بي‌نظمي است. اين خصيصه نظام‌مندي نيازها، بايد به‏عنوان يك فرايند، و نه يك وضعيت ثابت،‌ تلقي شود. نيازهاي اطلاعاتي هنگامي مي‌توانند موردتوجه قرارگيرند كه بتوانيم به فرايندي پي‌ ببريم كه هرفرد به هنگام مواجه‏شدن با يك «فاصله» براي پركردن آن،‌ و براي حصول چيزي (به‏ويژه دانش جديد) كه از اين تجربه به‌‌دست مي‌آورد،‌ در آن وارد می‏شود. .

منبع

محمدی،بهمن(1393)، مقایسه رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه، پایان نامه کارشناسی ارشد، کتابداری واطلاع رسانی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0