آموزش عالی و پیامدهای آن

دانشگاه و فرآیندجهانی شدن

دانشگاه باز­تاب پیشرفت یک کشور و سرمایه­ی انسانی آن محسوب می­شود . همچنین به دلیل ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش «آموزش عالی برای همه» به یکی از مهم­ترین اهداف سیاست تعلیماتی بسیاری از کشور­ها تبدیل شده است. طی سالیان اخیر رشد شتابان و فزاینده­ی دسترسی به آموزش عالی در بسیاری از کشور­ها به عنوان پاسخی به ضرورت­های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد حمایت قرار گرفته است. علاوه بر دسترسی بیشتر به آموزش عالی، توزیع عادلانه­تر منابع و بودجه به آموزش عالی در مقایسه با سایر بخش­ها توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران را به خود جلب کرده و اهمیت آن از سوی بسیاری از پژوهشگران مورد تاکید قرار گرفته است تا کشور­ها بتوانند خود را با شرایط جدید رقابت جهانی وفق دهند .گرایش کشور­ها به استقبال از جهانی شدن همراه با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد­ها و ابزار­های قدرتمندی را برای ایجاد شبکه­های جهانی آموزشی و پژوهشی ایجاد کرده است . جهانی شدن شامل گروهی از قلمرو­هاست که در داخل آن عمل می­کنند، مهم­ترین این قلمرو­ها شامل قلمرو اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، ایدئولوژیک، فرهنگی و محیطی است. همه­ی این قلمرو­ها در چار­چوب قدرتمند اجتماعی-  اقتصادی حرکت می­کنند .

استرومکویست با به هم آمیختن دو مفهوم «جهانی شدن» و «بین­المللی » شدن آن را چالشی برای ورود به دانشگاه­ها به عرصه­ی رقابت­های جهانی تلقی می­کند و بر این باور پای می­فشارد که در سطوح دانشگاهی، جهانی شدن از سوی اندیشه پردازان دانشگاهی به « بین­المللی» شدن تعبیر می­شود که نه تنها بر برنامه­های دانشگاهی تاثیر می­گذارد، بلکه موجب تغییرات ساختاری نیز می­گردد .

چهار مفهوم را در معنا و مفهوم جهانی شدن خلاصه می­کند:

  1. جهانی شدن: گسترش جهانی تجارت خدمات به مثابه کلید اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بازار جهانی.
  2. بین­المللی شدن: مشارکت اندیشه­ها، دانش و راهی برای انجام کار مشابه در کشور­های مختلف.
  3. نوگرایی مدیریتی: گسترش عملکرد تجاری و اندیشه­های بخش خصوصی در نهاد­هایی توسط بخش عمومی تامین مالی می­شوند.
  4. کار­آفرینی در آموزش عالی: موقعیتی که اعضای علمی و اداری می­کوشند با بنگاهی ساختن فعالیت­های خود منابع بخش خصوصی را به خود جلب کنند .

بانک جهانی نیز در زمینه­ی مفهوم سازی در قلمرو «جهانی شدن آموزش عالی» برنکاتی اساسی نظیر «جنبه­های اجتماعی و انسانی آموزش»، «نقش آموزش عالی در توسعه­ی پایدار» اشاره می­کند. فعالیت دانشگاه­ها در عصر جهانی شدن، ماموریت­های انحصاری تولید دانش را تحت شعاع قرار داده و دانشگاه­ها را به بنگاه­های خدماتی برای حل مشکلات منطقه­ای، ملی و جهانی تبدیل کرده است. به گفته گیبونز تنها زمینه­ای که به نظر می­رسد در آن جهانی شدن مورد اعتراض قرار نگرفته، فضای تولید دانش است. وی جهانی شدن را فر­آیندی پویا می­داند که محرک تغییر در دانشگاه­ است؛ زیرا به خودی خود موجب تغییر رفتار علمی در فرآیند پژوهش می­شود. وی ماهیت رقابت پویا را در کانون توجه خود قرار داده و در عین حال، یاد­آور می­شود که این امر به منزله­ی تشویق دانشگاه­ها به داشتن رفتاری همانند مشاغل و داد­و­ستد نیست. گینکل نیز با اشاره به نامگذاری سال 2002 به عنوان سال «جهانی شدن با شکلی انسانی» توسط یونسکو، معتقد است که کل نظام تعلیم و تربیت و به خصوص آموزش عالی در این میان نقش اساسی دارند. وی با اشاره به بعد جغرافیایی جهانی شدن که بر­چیده شدن فاصله­ها، تغییر مفهوم «فاصله» از نظر ارزش زمانی و در نهایت، تغییر طریقه درک ما از دنیا با توجه به مفهوم مکان و به عبارت دیگر، دنیای بدون مرز منجر شده است؛ براین باور است که ما باید فرزندان و دانشجویانمان را برای چنین دنیایی با ویژگی­های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن پرورش دهیم. شرایط کنونی جهانی در حوزه­ی آموزش عالی توجه به شاخص­های کیفی جامع­تری را برای بهبود اجتناب نا­پذیر ساخته است. به عبارت دیگر، چنانچه دانشگاه بخواهد در عصر جهانی شدن به خوبی عمل کند، داشتن نگاهی بین­المللی ضروری است .در این راستا و در سند چشم­انداز کشور، ایران در سال 1404 در قالبی از تعامل سازنده و موثر در روابط بین­الملل، برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری و متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی به تصویر کشیده شده است. درک اهمیت نقش آموزش عالی می­تواند قابلیت کشور را در برابر سایر کشور­ها افزایش دهد. چالش­های فرا­ روی چشم­انداز­های دور و نزدیک در ارتباط با این نهاد اجتماعی، توجیهی کافی برای تجدید نظر در سیاست­های مربوط به آن در قرن 21 محسوب می­شود.

استقلال دانشگاهی و رابطه ­ی آن با خصوصی سازی

دانشگاه نهادی است نیازمند استقلال علمی و سازمانی بر­خوردار از آزادی­های علمی که در آن استادان، محققان، دانشجویان، کار­شناسان و کار­کنان بهره­مند از اطمینان و امنیت فکری، شغلی، مالی، سیاسی و اجتماعی بتوانند به تولید اندیشه و دانش و تعمق تعهدات اجتماعی بپردازند .

استقلال دانشگاهی و مدیریت خود­گردان دانشگاه را خود دانشگاهیان تعریف کرده­اند؛ بدین صورت که جمهور دانشگاهیان خودشان دانشگاه را به عهده دارند و نظام دانشگاهی را کنترل می­کنند و تصمیمات مربوط به آن را در درون دانشگاه می­گیرند. این تصمیمات ابعاد مختلفی را در بر می­گیرد، مانند برنامه­ریزی آموزشی و درسی، نظام پذیرش استاد و دانشجو، امتحانات و ارزشیابی، سنجش کیفیت و اعتبار­بخشی و در نهایت نحوه­ی تخصیص منابع . مفهوم استقلال دانشگاهی  یک مفهوم ثابت و پایدار در طول زمان نبوده است؛ اما احتمالا مفهوم استقلال نتیجه­ای است از تعامل سه جانبه بین دانشکاه، دولت و جامعه که طی آن مفهوم استقلال، اصلاح و باز تعریف می­شود. در استقلال دانشگاه­ها عوامل مختلفی وجود داشته است. اما مهم­ترین آن عوامل بر استقلال دانشگاهی در کشور­های صنعتی و توسعه یافته عبارتند از: 1- وجود منابعی برای دانشگاه­ها علاوه بر منابع عمومی و دولتی از طریق بخش خصوصی و غیردولتی؛ 2- سنت­ها و هنجار­های تاریخی «اجتماع علمی»؛ 3- جنبه­های خصوصی یا غیر­انتفاعی دانشگاه؛ 4- خاستگاه غیر­دولتی دانشگاه و تکوین و توسعه آن در بیرون دولت .

 در همین راستا یکی از مهم­ترین مسائل «وجود آزادی علمی» در دانشگاه­هاست. معنای آزادی علمی آن است که اعضای جامعه­ی علمی در فعالیت­های تحقیقاتی، آموزشی و تحصیلی و خدمات و مشارکت­های علمی خود از هر گونه تبعیض مصون باشند و هیچ گونه مداخله یا سرکوب از سوی دولت­ها یا دیگر سازمان­ها و منابع آن­ها را تهدید نکند .در مورد رابطه استقلال سازمانی دانشگاه (اعم از دولتی و خصوصی) و خصوصی سازی می­توان گفت که خصوصی سازی آموزش عالی معمولا می­تواند یک عامل کمک کننده به استقلال دانشگاهی باشد، چرا که حد­اقل در تئوری، با افزایش رقابت، تقاضای موسسات آموزش عالی برای آزادی عمل سازمانی افزایش می­یابد . از طرفی عدم استقلال دانشگاه­ها یکی از موانع رشد و توسعه­ی علمی در کشور­های توسعه نیافته است . تجربه کشور­های موفق دنیا بیانگر آن است که در صورتی که دانشگاه­ها در تامین منابع مالی خود کمتر متکی به کمک­های دولتی باشند، رسیدن به استقلال دانشگاهی   برایشان آسان­تر خواهد بود . مهم­ترین خصیصه دانشگاه دلبستگی پایان ناپذیر به جست­و­جوی حقیقت و وفاداری به آن است و نقادی مهم­ترین کار­کرد دانشگاه است. این نقادی نمی­تواند در شرایطی صورت گیرد که دانشگاه به ابزاری برای ایدئولوژی­های مذهبی و سیاسی، و بازوی فکری طبقه­ای حاکم تقلیل پیدا کند. به همین علت است که گفته می­شود بهترین دانشگاه­ها آزاد­ترین و مستقل­ترین آن­هاست. دانشگاه به سبب بر­خورداری از توانایی تولید معنا، اندیشه، دانش و فناوری نوعی منبع قدرت است .دانشگاه­ها به دلیل ویژگی­های خاص حرفه­ای – تخصصی و متفکرانه، تنها وقتی کار­آمد، اثر­بخش و بهره­ور می­شوند که از استقلال آکادمیک و آزادی علمی و خود تنظیمی پویا و درون­زا بر­خوردار باشند. این اصل از «الزامات ساختی و کار­کردی» دانشگاه و اجتماع علمی نشئت می­گیرد، زیرا: 1- ویژگی­های صنفی دانشگاهیان، به مدیریت خود­گردان میل دارد و مداخله­ی بیرونی برای آن­ها، نقص ماهیت حرفه­ای کار­شان تلقی می­شود. 2- پیچیدگی تخصصی و حتی اسرار آمیز بودن «دانش» ایجاب می­کند که نهاد­ها و مراجع بیرونی در محتوای کار­و­بار اجتماع علمی مداخله نکنند. 3- مهم­ترین خصیصه­ی دانشگاه تولید علم است و نمی­تواند به بازوی فکری طبقه­ی حاکم بدل شود. 4- دانشگاه نهادی مدرن است و در مرکز چالش­های «سنت – تجدد» و جا­بجایی «گروه­های مرجع» و تعارض­های مفهومی، پارادایمی، اجتماعی و منزلتی، حضور و کنش­گری دارد. بنا­بر­این، استقلال و آزادی از فلسفه­ی وجودی دانشگاه­ها نشئت می­گیرد. 5- دانشگاه حتی صرفا مجمعی از ذی­نفعان به مفهوم بنگاه کسب و کار نیست، بلکه زیست – جهانی از فرد­ها و کنشگری­های فکری و علمی و تخصصی است که بر حسب طبیعت زندگی علمی و حرفه­ای خود، خوا­هان استقلال واقعی­اند. 6- وفاداری به حقیقت علمی، فلسفی و زیبا شناختی در تعریف دانشگاه و ماهیت آن مندرج است و هر نوع مداخله­ی بیرونی از سوی ارباب قدرت و ثروت و شریعت می­تواند ناقض این وفاداری باشد. 7- دانشگاهیان، خود تولید­کنندگان «معنا»و «چارچوب مرجع» اند و فعالیتی دستوری نیستند. 8- دانش و فناوری خود از مهم­ترین منابع قدرت­اند .

دانشگاه و توسعه­ ی اجتماعی و فرهنگی

نقش اساسی دانشگاه­ها تا قبل از قرن بیستم میلادی، بیشتر پاسداری از فرهنگ و انتقال میراث علمی نسل­های گذشته به نسل آینده، ساختن و پرداختن زیر­بنای فرهنگ علمی و بالا بردن وجهه و اعتبار ملی بوده است؛ ولی از قرن بیستم با آغاز جهش روز­افزون دانش و فناوری، رسالت دانشگاه­ها به عنوان کانون خلاقیت علمی و پویایی اجتماعی اهمیت حیاتی پیدا کرده است. با توجه به پیچیدگی چالش­های جهانی حال و آینده، آموزش عالی مسئولیتی اجتماعی برای ارتقای شناخت در مورد معضلات چند لایه دارد که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی و توانایی در پاسخ­گویی به آن­ها می­باشد .در بررسی چرایی اهمیت مسائل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه­ها می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. تعامل گسترده و مستمر دانشگاه با جامعه، فرهنگ عمومی، صنعت و تجارت و نهاد­های مدنی و مراکز بین­المللی؛
  2. تبدیل شدن دانشگاهیان به گروه­های مرجع اجتماعی و مسائل بر­خاسته از آن؛
  3. روند پر­شتاب تغییرات در حوزه­ی علم و فن­آوری و نیاز به تمهید ساز­و­کار­ها و نهاد­هایی برای آماده سازی دانشگاهیان و جامعه برای مواجهه با تغییرات.

مسائل اجتماعی و فرهنگی دانشگاه­ها در مقایسه با مسائل فرهنگی دیگر نهاد­ها و سازمان­های اجتماعی از پیچید­گی بیشتری بر­خوردار است. برخی دلایل این پیچید­گی به قرار زیر است:

  1. فعالیت نهاد­ها، تشکل­ها و مراکز مختلف فرهنگی در محیط دانشگاه؛
  2. سر­و­کار داشتن دانشگاهیان با بخش­های غیر­سنتی فرهنگ (فن­آوری، نهاد­های مدرن، محصولات صنعتی جدید و …)؛
  3. وجود سه فرهنگ مغایر در محیط دانشگاه (فرهنگ علمی در بخش استادان و دانشجویان، فرهنگ مدیریتی در بخش مدیران و فرهنگ اپراتوری در بخش کار­مندی و خدماتی)؛
  4. عدم پذیرش ساختار سلسله مراتبی در عرصه­ی فرهنگ و واکنش نسبت به برنامه­ریزی متمرکز؛
  5. جوان بودن جمعیت دانشگاهی و سیال و موقت بودن زیست دانشجویی .
  6. توده­ای شدن و رشد کمی بافت دانشجویی و تحول دانشگاه­ها از مراکز نخبه­پرور به مجامع توده­ای (تعداد دانشجویان پس از انقلاب حدود 10 برابر شده است.
  7. سرازیر شدن مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه به دانشگاه .

توسعه­ ی اقتصادی دارای ابعاد اجتماعی است و یکی از اهداف آن کاهش نا­برابری در جامعه و ایجاد رونق اقتصادی است. تجربه نشان می­دهد که در کشور­های توسعه یافته، عدالت اجتماعی یکی از مهم­ترین چالش­ها و دستور کار­های سیاست اقتصادی کلان آن کشور­هاست و هر چه کشور­ها بیشتر پیشرفته­تر باشند، به این مسئله با رویکردی جدی­تر توجه می­گردد .در حالی که ثروت عنصر مرکزی در توسعه­ی اقتصادی، قدرت در توسعه­ی سیاسی و معنا و نماد و معرفت در توسعه­ی فرهنگی است، طیفی از عناصر مرکزی مانند تعهد، اعتماد، هویت، همدلی و مشارکت در توسعه­ی اجتماعی، مورد تاکید قرار می­گیرد؛ از همین جا معلوم می­شود که تعریف توسعه­ی اجتماعی ساده نبوده و در مجموع، به فر­آیند توانمند­سازی گروه­های اجتماعی از طریق تحول نهاد­ها، قواعد و هنجار­ها در راستای سه مولفه اصلی یعنی شمول بیشتر، همبستگی بیشتر و پاسخ­گویی بیشتر اطلاق می­شود که هدف نهایی از آن تعمیم کیفیت زندگی برای مردم است .

آموزش عالی در معنای سنتی آن از نظریه توسعه­ی اجتماعی فاصله داشت و تنها تحولات مفهومی آموزش عالی بود که آن را به نظریه­ی توسعه­ی اجتماعی نزدیک ساخت. یکی از این تحولات مفهومی، چرخش آموزش عالی از یک امتیاز به یک حق بوده است و تبعیض در آموزش را جایز نمی­داند .« حق یاد­گیری» یکی از بر­جسته­ترین مشخصه­های جامعه­ی یاد­گیرنده است. در همین زمینه بر لزوم سیاست­گذاری­ها، خط­ و­مشی­ها و فعالیت­ها و تعامل­هایی در میان دولت و جامعه، به منظور توزیع مجدد منابع به نفع افراد و قشر­های آسیب­پذیر جامعه در جهت بر­خورداری آن­ها از فرصت­های برابر آموزش عالی تاکید می­شود . امروزه نقش تعاملی دولت و لزوم سیاست­گذاری در جهت حمایت از افراد و گروه­های آسیب­پذیر و با توزیع فرصت­ها و تخصیص مجدد منابع به منظور بهره­برداری این افراد و گروه­ها از فرصت­های یاد­گیری در سطح عالی کمتر مورد مناقشه قرار می­گیرد. چیزی که هست الگو­ها و شیوه­ها و ساز­و­کار­های باز­­توزیعی در آموزش عالی، محل اختلاف نظر است. برای مثال یکی از روش­های معمول برای توزیع مجدد فرصت­های آموزش عالی، اختصاص یارانه به بخش آموزش عالی و حتی پرداخت یارانه به این بخش است که در غالب جوامع توسعه یافته و حتی سرمایه­داری به کار می­رود، اما به ویژه از حدود دهه­ی هفتاد میلادی که با شدت گرفتن فضا­های رقابتی در دنیا و محدودیت منابع دولتی از یک سو و فرا­گیر شدن تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی همراه بود، شیوه­های توزیعی آموزش عالی مورد بررسی انتقادی قرار گرفت. این انتقاد­ها غالبا بیش از این که معطوف به اصل عدالت با­ز توزیعی باشند، شیوه­ها و ساز­و­کار­های اتخاذ شده را مورد مداقه قرار می­دادند. مطالعات نشان می­دهد که یارانه­های آموزش عالی بیش از خانواده­های ندار و کم در­آمد نصیب خانواده­هایی با در­آمد بالا می­شود.نتایج حاصل از بررسی الگو­های متداول باز­توزیعی از طریق تخصیص مجدد منابع ملی و اختصاص یارانه­های عمومی و جلب کمک­های بشر­ دوستانه­ی خصوصی در یک اقتصاد مختلط تاکید داشته و بیان می­دارند که لازم است تا آموزش عالی هم­چون کالای شبه عمومی و از طریق سیستمی دو رگه بصورت دولتی و خصوصی ظاهر شوند .

دانشگاه و توسعه­ ی اقتصادی

آموزش عالی در اقتصاد از 3 بعد حائز اهمیت است:

  1. تشکیل سرمایه انسانی: سرمایه انسانی مجموعه­ای از قابلیت­ و توانایی­هایی است که فرد با تحصیلات به آن­ها دست می­یابد و در صورتی که این توانایی­ها را نداشته باشد، قادر به انجام دادن کار­هایی که در آن تخصص یافته، نخواهد بود.
  2. بعد مصرفی: مجموعه مخارجی که از طرف فرد و نهاد آموزشی بابت تشکیل سرمایه انسانی هزینه می­شود و بر تخصیص منابع جامعه و ترکیب تقاضای کل اثر می­گذارد و لذا، بر تولید نیز تاثیر­گذار خواهد بود.
  3. فرد تحصیل کرده تاثیر خارجی مثبتی در جامعه دارد و هر چه قدر نسبت افراد تحصیل کرده در جامعه افزایش پیدا کند، این تاثیر نیز زیاد می­شود و در جامعه قابل لمس خواهد بود که مهم­ترین دستاورد آن سرمایه اجتماعی است. هرسه بعد آموزش عالی اثرات عمیقی بر رشد و توسعه اقتصادی دارد .

در گذشته مخاطبان علم (مانند دانشجویان) بیش­تر مخاطبانی نیازمند تلقی می­شدند اما امروزه آن­ها مشتریانی هستند که تقاضا­های متحول و متنوع بر­خاسته از شرایط اقتصادی زندگی و تحولات محیط و تکنولوژی و بازار دارند . در اقتصاد دانایی محور امروزی، موسسات آموزش عالی به عنوان مراکز توسعه نیروی انسانی نقش مهمی را در رشد اقتصادی و پیشرفت کشور­ها ایفا می­کنند. به همین دلیل، برنامه­ریزی راهبردی در این موسسات اهمیت ویژه­ای دارد و آن­ها را در انطباق با محیط و سیاست­های کلان آموزشی به منظور دستیابی به آینده­ای بهتر هدایت می­کند . امروزه دانشگاه­ها به طور فزاینده بر نقش خود در تامین منابع مالی قابل استفاده برای ارتقای کیفیت برنامه­های آموزشی و پژوهشی خود تاکید دارند، زیرا آن­ها بیش از پیش خود را در یک محیط به شدت  رقابتی و غیر­حمایتی می­بینند. حتی درون دانشگاه­های نسبتا بزرگ دولتی هر یک از گروه­های آموزشی باید برای جذب دانشجویان، اجرای تحقیقات و دسترسی به منابع مالی کافی به رقابت بپردازند. از این رو آن­ها مجبور به تقویت و متنوع کردن روابط خارجی خود با ذینفعان هستند. در نتیجه، دانشگاه­ها باید در روش­های مدیریت اجرایی و تامین مالی، سازمان­های داخلی و نوع روابط خارجی خود باز­نگری کنند .

منبع

اسماعیل لو، زهرا(1392) ، خصوصی سازی در آموزش عالی، پایان نامه کارشنا سی ارشد ، مدیریت آموزشی ،دانشگاه ارومیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0