یادگیری و رفتار سازمانی
به زعم رابینز یادگیری به ما کمک میکند تا خود را با محیط سازگار نماییم و آن را تحت سلطه خود در آوریم. با تغییر رفتار به منظور سازش با شرایط در حال تغییر، افراد میتوانند به افراد مولدی تبدیل شوند. ولی بر اساس رابطه علت و معلول، رفتار تابع نتایج آن است. به این معنی که رفتاری که یک نتیجه مطلوب در پی دارد تکرار میشود و رفتاری که نتیجه نامطلوب در پی دارد تکرار نمیشود. کلید اصلی یادگیری در دست دو تئوری؛ شکل دهی و الگو سازی قرار دارد.به عنوان مثال مدیر رفتار کارکنان را از طریق پاداش دهی، تقویت رفتار و … شکل میدهد. یا کارمند در محیط کار با دیدن رفتار دیگران الگو برداری کرده و رفتار خود را تغییر میدهد
تعاریف موجود در باب یادگیری
یادگیری واژه ای است که اغلب توسط شمار بسیاری از مردم در متون بسیاری مورد استفاده قرار میگیرد. یک تعریف مورد قبول در مورد یادگیری اینست که یادگیری به هر نوع تغییر نسبتاً دائمی رفتار اطلاق میشود که به عنوان نتیجه یک تجربه مستقیم یا غیر مستقیم به وجود میآید . ولی به طور کلی یادگیری عبارت است ازیک فرایند شناختی پیچیده که در برگیرنده تغییر دائمی در دانش یا رفتار(نگرش) فرد در اثر تجربه وی در اثر تعامل با محیط میباشد.
نظریه های موجود در باب یادگیری
نظریات یادگیری دردو دسته بزرگ نظریات رفتاری و شناختی جای میگیرند که در ذیل به آنها پرداخته میشود.
نظریه های رفتاری:
قانون تمرین و معاشرت واتسون به فرایندی اطلاق میشود که در یک زمان واحد دو پاسخ به هم مربوط بوده و به طور مداوم تکرار و تمرین میشوند.واتسون به طور خاص به مطالعه عادات و رفتار ثابت و تکراری علاقه داشت.
شرطی کلاسیک پاولف. از نظر وی پاسخهایی که فرد به یک محرک میدهد به صورت شرطی عمل میکند. یعنی فرد زمانی که در یک موقعیت خاص قرار میگیرد ممکن است عکس العمل سریعی از خود بروز دهد بدون اینکه به آن فکر کند.
پیامدهای یادگیری ثورندیک. وی با مشاهده حالات و رفتار حیوانات به این نتیجه رسید که انها از طریق آزمون و خطا یاد میگیرند.این باعث شد ثورندیک قانون اثر را ارائه کند.بر اساس این قانون اگر عملی یا رفتاری موفقیت آمیز باشد و به پاداشی ختم شود، احتمال تکرار رفتار بسیار خواهد بود.
شرطی سازی فعال اسکینر. اسکینر به توسعه مدل ثورندیک پرداخت و آزمایشات وی بر روی حیوانات نشان داد که پاداش و تنبیه بر روی یادگیری تأثیر دارند.
یادگیری اجتماعی میلر و دولارد. آنها عواملی را بررسی کردند که بر روی یادگیری تقلیدی افراد تأثیر گذارند.بر اساس نظریات او افراد نه تنها از طریق انجام کار، چیزی یاد میگیرند بلکه با تماشای دیگران و تکرار اعمال آنها را یاد میگیرند. او برای این کار واژه الگوبرداری را به کار برد. فرضیه آنها بر این امر استوار بود که رفتار حاصل عملکرد پیامدهای آن است.
نظریات شناختی
یادگیری حیوانات کوهلر وی با مشاهده میمونها به این نتیجه رسید که یادگیری چیزی فراتر از رابطه محرک- پاسخ است.او عقیده داشت که میمونها میتوانند از طریق بسنش مسائل را حل کنند.
یادگیری حیوانات تولمن او نیز بر روی موشها آزمایشاتی را انجام داد و با این نتیجه رسید که موشها بر اساس نقشه شناختی که بدست میآورند و استفاده از آن در مواقع لزوم، میتوانند راه خود را در ماز پیدا کنند.
یادگیری انسانی پیاژه: از نظر پیاژه رشد فرد در دوران کودکی در 4 مرحله؛ حسی- حرکتی، تفکر غیر انتزاعی، تفکر انتزاعی و تفکر رسمی انجام میگیرد.
به زعم رابینز و جاج، دو نظریه رایج در مورد یادگیری، که در ارتباط با فرد و سازمان فرایند یادگیری را تشریح میکنند عبارتند از : شرطی سازی فعال و یادگیری اجتماعی.
در شرطی سازی فعال رفتار حاصل عملکرد پیامدهای آن است. ولی علاوه بر آن،افراد با مشاهده آنچه برای دیگران اتفاق میافتد و آنچه برایشان تعریف میکنند و با استفاده از تجربیات مستقیم خود فرا میگیرند. این دیدگاه که ما میتوانیم از طریق مشاهده کردن و تجربه مستقیم خودمان فرا بگیریم با عنوان نظریه یادگیری اجتماعی معروف است. در دیدگاه یادگیری اجتماعی نقش مدلها بسیار مهم است. 4 فرایند برای بررسی این تأثیر وجود دارد.
فرایند توجه: افراد زمانی از مدل فرا میگیرند که به آن توجه کنند و به مدلهایی بیشتر توجه میکنند که جذاب، تکراری و مهم باشند.
فرایند به خاطر آوردن: تأثیر مدل بستگی به این دارد که فرد تا به چه اندازه حرکات او را به خاطر داشته باشد حتی زمانی که مدل وجود نداشته باشد.
فرایند تولید عمل: بعد از اینکه فرد رفتاری را از مدل دید باید بتواند حرکات مدل را انجام دهد. یعنی دیدن را به عمل تبدیل کند.
فرایند پاداش دهی: افراد زمانی انگیزه برای نشان دادن رفتار مدلسازی شده دارند که محرک مثبت یا پاداش مهیا باشد. رفتارهایی که به طرز مثبتی پاداش داده میشوند بیشتر مورد توجه قرار میگیرند، بهتر یاد گرفته شده و بهتر انجام میشوند.
انواع یادگیری
رابینز انواع یادگیری در محل کار را به سه دسته تقسیم میکنند:
- یادگیری مستقیم: از طریق مشاهده رفتار دیگران صورت میگیرد.
- یادگیری از طریق مدل سازی: مدیر در سازمان رفتاری را مدلسازی میکند.
- یادگیری به روش خودکنترلی: مشاهده رفتار و انتخاب آن
نقش یادگیری در رفتار
در فرهنگ لغت هریتیج نیز یادگیری را اینگونه تعریف کرده اند: یادگیری عبارت است از بدست آوردن دانش، درک یا تبحر از طریق تجربه یا مطالعه که با استفاده از تغییر و اصلاح نگرشها در رفتار تأثیر میگذارد. فرایند یادگیری در محل کار، با تغییر رفتار خویش در محیط برای سازگاری یا تفوق بر آن صورت میگیرد. ولی یادگیری بر اساس قانون اثر بوجود میآید و این قانون بیان میکند که رفتار حاصل عملکرد پیامدهایی است که فرد بدست میآورد و این پیامدها در واقع همان پاداشی است که در قبال رفتار خود دریافت میکند مثل؛ پول، احترام، ارتقاء یا حتی یک لبخند . سازمانهایی که به دنبال عملکرد صحیح هستند باید تلاش خود را برای یادگیری کارکنان افزایش دهند. زیرا بین رفتار یادگیری فردی و سازواری ارتباطی وجود دارد که در نهایت رضایت شغلی کارکنان و عملکرد آنان را کنترل میکند.
منبع
دهقان هراتی، فرزانه(1392)، تحلیل مقایسه ای مبانی رفتار سازمانی، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، مدیریت آموزشی، دانشگاه شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید