گونه های صلح

صلح منفی/ مثبت

در این رابطه، بدون شک باید بین تحلیل های رئالیستی و ایده آلیستی تفکیک قائل شد. آیده آلیست ها که نه تنها در حوزه جنگ و صلح بلکه در گستره کلی روابط بین المللی و هنجارهای حاکم بر آن نیز نظریه پردازی دارند، حقیقت و جوهر زندگی اجتماعی را در پهنه اصالت صلح تحلیل می کنند و جنگ را امری عرضی و غیرذاتی برای اجتماعات ملی و بین المللی می شمارند. اینکه انسان دارای طبعی صلح جو و منزجر ار خشونت نسبت به همنوع است، اساس چنین بینشی را تشکیل می دهد. در این راستا، تجربه تاریخ حیات بشری که مدام گریبانگیر انواع منازعات و خشونت های در سطح جنگ و پائین تر از آن بوده نیز نتوانسته در چنین بینشی خلل ایجاد کندزیرا به تعبیر ایده آلیست ها، جنبه های عینیت یافته حیات بشری نمی تواند دلیلی بر اثبات یا نفی جوهر انسانی باشد بلکه شرایط غالب در طول تاریخ بشر عمدتاً بر مناسباتی ناسازگار با همزیستی دائمی انسان ها و دولتها استوار شده و گاه نیز حداقل جنبه های صلح منفی ساری بوده اما مهم این است که با رو آوردن به صلح مثبت، زمینه های عینیت یافتن طبع و جوهر صلح جوی انسان فراهم گردد. به هر حال، طبع و فطرت انسانی را الزاماً نمی توان با تکیه بر تجربه تاریخی حیات بشر شناسائی نمود.در قرائت معاصر «جنگ» به«منازعه» بدل شده تا کاربست زور و همچنین شیوه های غیرقهری اما غیردوستانه در روابط اجتماعی اعضای حقیقی و حقوقی هر مجموعه سازمان یافته ملی یا بین المللی را تحت پوشش قرار ده.به همین دلیل، صلح از نگرش های راجع به محدودسازی، کنترل یا ممنوعیت «جنگ» عبور نموده و «نزاع» در همه سطوح شخصی و ژئوپلیتیک آن را در بر گرفته است. چنین رویکردی، نگرش جامع و مورد قبول در مطالعات صلح معاصر است که علاوه بر بنیادهای فلسفی و اجتماعی اش، در موازین و هنجارهای حقوقی بین المللی نیز از قوام و استحکام قانع کننده برخوردار است.

 در مقابل، رئالیست ها با توجه به فعل و انفعالات ناشی از شکسته شدن سنت­های دیرین و باورهای خوش بینانه آرمان گرایان و صلح جویان اعتقاد دارند که حقوق و موزاین بین اللملی به علت ناتوانی آن در پیشگیری از رخداد جنگ و مصائب مترتب بر آن، جای خود را به پدیده قدرت داد. همچنین، در این تحول، می توان رگه هایی از احیاء و تجدد اعتبار فلسفه جدلی هگل را پیدا کرد که در آن، تاریخ تجلی برخورد بین نیروهای مخالف است. شاید این یک پدیده کم و بیش طبیعی برای اندیشمندان پس از جنگ جهانی باشد که همه مسائل و مناسابات و روابط بین کشورهای متخاصم و رقیب را بر محور و پایه قدرت مطالعه و ارزیابی می کنند.

صلح ذهنی/ عینی

یک از طبقه بندی های صلح از نگاه مفهوم شناختی، ناظر بر تفکیک صلح درونی به عنوان وضعیتی ذهنی از صلح عینی یا بیرونی است. کسانی که صلح درونی به عنوان خودشناسی، خودسازی و ارتقای جنبه های تعالی و کمال اخلاقی و معنوی خود هم در ارتباط با خود و هم دیگران و محیط اجتماعی را تجربه کرده اند معتقدند احساس به زمان، مردم، مکان یا هیچ چیز یا وضعیت خارجی وابسته نیست بلکه افراد می توانند صلح درونی را حتی در طول جنگ نیز تجربه کنند. یکی از قدیمی ترین نوشته ها در مورد صلح درونی، واگاوات گیتا–بخشیازانجلیسمقدس بومیان- است.صلح درونی و عینی از نگاه سوی رجیس، «وضعیت یا حالت آرامش، هماهنگی، تعادل، عدالت، بی زمانی، آزادی و تعالی فردی یا خود بخود موجود است به گونه ای که در برابر هرچیز ضد آن ظفر یافته و قادر به جایگزین سازی باشد. چنین حالتی، نتیجه خودآگاهی، ایجاد درایت، درک و اعتقاد است خواه در فرایندی از پردازش داده های ایدئولوژیک، عقلی، نقلی یا هرچیز دیگر که یک انسان را نسبت به آنچه برای خود و دیگران و جامعه می پسندد، آشنا ساخته و رفتار و کردار و گفتارش را هدایت نماید؛ اینکه همان چیزی را برای خود بخواهد که برای دیگران.اما صلح عینی، فراتر از جنبه های ذهنی، احساسات، اندیشه ها، عواطف و عقاید، متمرکز بر رویدادهائی است که در هر اجتماع به منصه ظهور می رسند. صلح عینی، بر ساختارها، فرایندها و هنجارهائی استوار است که باید در هر اجتماع به نام و برای تحقق منافع عمومی و جمعی تعریف و تعقیب گردد. اساساً هنجارهای حقوقی بر این جنبه از صلح هرچند در روابط بین انسانی، متمرکز هستند».

صلح ملی/ بین المللی

از نظر گستره، صلح که وضعیتی اجتماعی است، متناسب با سطح اجتماعات می تواند جلوه محلی، ملی و بین المللی داشته باشد. با این حال، صلح مدنظر در نظام حقوق بین الملل اساساً صلح بین المللی است که البته به دلیل سیالیت و انعطاف در مفاهیم و اجزای صلح و ارتباط متقابل جوامع ملی با منافع جامعه بین المللی، ممکن است صلح محلی و ملی را نیز در برگیرد. به واقع، عملکرد و تجربه کاری سازمان ملل متحد در اواخر قرن بیستم به خوبی نشان داده که با محدودشدن تدریجی صلاحیت های صرفاً ملی به نفع صلاحیت­های بین المللی، برخی موارد خشونت در درون اجتماعات ملی و حتی علیه پاره ای از اقشار جمعیت یک کشور ممکن است تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی شمرده شوند. در این صورت، صلح بین المللی نه صرفاً ناظر بر صلح در روابط بین دولتها بلکه متضمن وضعیت بهینه در روابط دولتها و ملتها و همچنین در روابط بین انسانها نیز هست. نظریه های راجع به جنگ و صلح، در همه سطوح مذکور نیز مطرح شده اند. اما همانطور که اشاره شد، اولویت جامعه بین المللی و حقوق حاکم بر آن، صلح فراگیر بین المللی (نه تنها منطقه ای بلکه جهانی) است، صلحی که همه بازیگران بین المللی، ملتها، تمدنها، فرهنگها، ادیان و آحاد جامعه بشری را تحت پوشش قرار دهد. شناسائی حق بر صلح، نمادی از این گستره جهانی و نامحدود است که بشریت و جامعه بشری را شاخص تعیین کننده دامنه صلح می شمارد.

صلح پیشاجنگ/ پساجنگ

در ادبیات حقوق و روابط بین الملل، صلح خواه به عنوان وضعیتی مبتنی بر معاهده یا سایر جلوه های ارادی بازیگران بین المللی و ملتها و گروهها، اغلب در وضعیت های پساجنگ و به منظور نتیجه محسوس خاتمه بخشیدن به درگیریهای مسلحانه آشکار و شدید بکار می رود. تشکیل کنفرانس های صلح و فرایندهای مذاکراتی راجع به انعقاد معاهدات بین المللی صلح، جلوه گر همین معنا هستند. اما مهمترین بُعد از صلح، جستجوی سازش و منع وقوع جنگ یا خشونت بلکه ارتقای همبستگی بین المللی در وضعیت های پیشاجنگ یا نه جنگ و نه صلح است.با وجود کثرت منازعات بین المللی جنگ گونه، وضعیت های متعددی از نه جنگ و نه صلح نیز در روابط دولتها و ملتها وجود دارند که گاه به سمت جنگ و گاه صلح تمایل می یابند. لاجرم باید چنین وضعیت هائی را نیز در گستره صلح طلبی قرار داد و به وضعیت نبود جنگ واقعی و عینی اکتفا نکرد.نگرش دیگر، صلح به عنوان نبود مرگ است؛ مرگی که خواه از خشونت و درگیری مسلحانه برانگیخته شود یا از بیماری و فقر و گرسنگی. صلح با تکیه بر عدم خشونت یا پرهیز از مرگ، اوصافی نظیر احترام، عدالت و حسن نیت را به روابط بین انسانها و ملتها اعطا می کند. در این نگاه، صلح از فردیت آغاز و به جمع ختم می­گردد. هر کس باید اندیشه و عمل خود را در وضعیت همساز با دیگر اعضای اجتماع بزرگ و جهانی انسانی طراحی کند و جامعه نیز باید نرم افزار و سخت افزار چنین صلحی را در سطح جمعی و همگانی فراهم ساخته، پاسدار آن باشد.صلح وضعیت توازن و درک متقابل خود با خود و با دیگران است که تساهل بر جامعه حاکم است، درگیریها و اختلافات از طریق گفتگو حل و فصل می گردد؛ حقوق مردم محترم شمرده می شود؛ خواست ها و نظرات شان استماع می گردد؛ هر کسی بدون وجود تنش اجتماعی، در جستجوی بروز استعدادها و خلاقیت ها برای تعالی خود و اجتماع است.

صلح به عنوان حق بشری

یک نگاه هنجاری به صلح، صلح به عنوان حق بشری است. این رهیافت سابقه ویژه ای در سازمان ملل متحد دارد. این سازمان سه دهه است که چنین گفتمانی را تبلیغ می کند و اعلامیه ای را نیز به عنوان «حق ملتها بر صلح» به تصویب مجمع عمومی ملل متحد رسانده است. دبیرکل این سازمان طبق روال 35 سال پیش که برای نخستین بار روزی به نام صلح جهانی تعیین شد، در پیام هائی به همین مناسبت بر محورهائی خاص تکیه می کند. سال گذشته، آموزش صلح به عنوان محور تعیین شده بود و امسال «حق ملتها بر صلح» مورد تاکید قرار گرفته است. با نگاهی به این پیام، می توان رهیافت حقوق بشری به صلح را بیان و تحلیل کرد. «حق ملتها بر صلح» بدین معناست که: صلح، یک حق به شمار می رود؛ این حق، ماهیت حقوقی از نوع حقوق بشری دارد؛ وجود این حق، موجِد تعهد حقوقی برای رعایت و تضمین آنو صلح، برای همه ملتها و همگانی است. برداشت از صلح به عنوان یک حق بشری فردی یا جمعی، محدودیت های خاص خود را نیز به همراه دارد. نظام بین المللی حقوق بشر، به انسان (به صورت فردی و جمعی) به عنوان موجودی صاحب حق می نگرد و این نگاه، چارچوب و دامنه فعالیت صلح طلبانه در این راستا را محدود می کند. در زمینه محدودیت های ناشی از این مفهوم، دو نکته مهم را می توان مورد اشاره قرار داد: اولاً «حق ملتها بر صلح» کفه دیگری که متضمن «تعهد ملتها بر صلح» باشد را نیز باید به همراه داشته باشد که این امر، حلقه مفقوده پیام دبیرکل به شمار می رود. ثانیاً، نگاه حقوق بشری به صلح، منزلت دولتها را بیش از آنکه به مشارکت طلبی و کنشگری فعال در این زمینه فرابخواند، مخاطب تعهداتی قرار می دهد که آنها باید به منظور بهبود وضعیت انسانی به عمل آورند. بنابراین، کنشگری دولتها در این گفتمان، عمدتاً انفعالی و ناظر بر ایفای تعهد است. همین امر نیز چشم انداز بهبود شرایط صلح در این قالب را غیررضایت بخش می نماید.

منبع:

رضایی، الناز(1395)، تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره متوسطه دوم رشته علوم انسانی برمبنای آموزش صلح، پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید.

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0