گام های پیشنهادی ورثینگتون برای عفو و گذشت

گام اول : یادآوری، رویداد رنجش را به روشن ترین و عینی ترین شکلی که می توانید به یاد آورید.

گام دوم : همدلی با فرد رنجاننده است . سعی کنید خود را به جای فرد رنجانیده بگذارید و دیدگاه او را درک کنید که چرا این شخص شما را رنجانده و به شما آسیب زده است. همدلی کار آسانی نیست.

گام سوم : بخشش است. به یاد آورید که به کسی صدمه زده بودید و احساس گناه می کردید چگونه آن شخص شما را بخشید. بخشش باعث می شود شخص بخشاینده نیز احساس بهتری کند احساسی از شادی، صلح و همنوایی با هستی .

گام چهارم : متعهد کردن خود به ابزار آشکار عفو و بخشش است.

مراحل بخشش

ما در چهار مرحله آدمها را می بخشم، اگربتوانیم از  این مراحل بگذریم، به نقطه عطف آشتی میرسیم .

  •  اولین مرحله : رنجش است وقتی کسی به قدری ظالمانه و عمیق شما را می رنجاند که نمی توانید فراموش کنید در واقع شما را به زور وارد اولین مرحله بحرانی بخشیدن می کنید.
  • دومین مرحله : نفرت است، شما نمی توانید خاطره این را که چقدر رنجیده اند را از یاد ببرید نمی تواند آرزو کنید کسی که شما را رنجانده است، درست به  اندازه خود شما رنج ببرد.
  • سومین مرحله : شفاست، در این مرحله قادر خواهید بود کسی که شما را رنجانده است از دیدگاه جدیدی ببینید. شما جریان رنج را به سوی دیگری بر می گردانید تا در واقع خودتان دوباره آزاد شوید.
  • چهارمین مرحله : پیوند دوباره است. شما کسی را که آزرده خاطرتان کرده است بار دیگر به زندگی خود فرا می خوانید .

چهار مرحله بخشش از نظرانرایت

کشف ؛ آشکار سازی : افزایش آگاهی مراجع از عوامل روانشناختی بازدارنده و نیز اصلاح جهان بینی آنها   نسبت به فرد خطاکار است. قربانی از درد عاطفی که در نتیجه رنجش ایجاد می شود آگاه شده و در خود نیاز به تلافی و غیر عادلانه بودن و بخشش را احساس می کند.

تصمیم گیری : هدف تشویق مراجع به در نظر گرفتن بخشش به عنوان یک پاسخ فعال به رنجش خویش و متعهد شدن به آن است. قربانی به منظور ترک تفکر تلافی جویانه تصمیم به بخشش می گیرد.

مرحله عملی : یعنی چارچوب بخشی مجدد رنجش، همدلی با فرد خطاکار و پذیرش رنج است. این مرحله نیاز دارد که قربانی داستان خیانت کار را بطور شناختی طرح کند به منظور اینکه بطور احساسی متجاوز را شناسایی کند و بطور اخلاقی متعهد شود که درد خود را از آزادی که در نتیجه رنجش متخلف احساس کرده به او بازگرداند.

مرحله نتیجه یا عمق بخشی : فرد به منافع شخصی خود متوجه می شود. یعنی شخص آسیب دیده معنی عمیقی از ظلم و مراحل بخشش را در می یابد .

دیگران را ببخشیم تا سالم بمانیم

از نظر دکتر دین اورنیش، برترین کار برای خودتان، بخشیدن دیگران است. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که بخشش حداقل می تواند از دو طریق تأثیرات مطلوبی به جای گذارد. یکی کاهش استرس ناشی از نبخشیدن ؛ کینه توزی، است که آمیزه ایی از ترشرویی، عبوسی، خشم، خصومت، نفرت و ترس ایجاد می کند. این حالات تأثیرات فیزیولوژیک خاصی مانند بالا بردن فشار خون و اختلالاتی همچون بیماریهای قلبی,عروقی  اختلال در سیستم ایمنی بدن و احتمالاً اختلال در کارکردهای سیستم عصبی و حافظه از خود به جای می گذارد.هرگاه کینه را به دل خود راه بدهید خود را در معرض یک مسأله حاد جسمانی قرار داده اید. براساس تحقیقات انجام شده معلوم گشته که افرادی که با دوستان، آشنایان و بستگان خود ارتباط بهتر، بیشتر و مطلوب تری دارند، نسبت به دیگر افراد از سلامت بیشتری برخوردارند و این فایده دوم بخشش است.

ورثینگتون، میان بخشش و بخشش عاطفی تمایز قائل شده است . از نظر او بخشش عقلی، آشتی و مصالحه با فردی مقصر است اما بخشش احساسی یا عاطفی یک پذیرش درونی است و بخشش ما را ملزم نمی کند که عدالت را نادیده بگیریم یا حق تحقیر و اهانت را به دیگران دهیم . خشم نیز جزئی از احساسات انسان است اما نباید عنصری ثابت و پایدار در زندگی یک فرد باشد بدین مفهوم وقتی از بخشش صحبت می شود، منظور تأیید رفتار دیگران نیست، بلکه منظور این است که درد و رنج را از درون خود بیرون کنیم . بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که بخشش بطور مستقیم بر هیجان عصبانیت به وسیله کاهش شدت آن در قلب و فکر اثر می گذارد . همچنین هر وقت بخشش نسبت به یک نارضایتی یا تجربه آسیب زای زندگی کسی بطور موفقیت آمیز بکار برده شود، از عصبانیت رنجش می کاهد.

منبع

حیدری،ناهید(1394)، نقش واسطه ایی الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین عواطف مثبت و منفی و بخشش،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0